چکیده مطلب
خط و هنر خوشنویسی
خط و زبان ودیعه ای الهی هستند که به بیان کلام الهی خدا می پردازند. بعدها خط و ادبیات منتج به شاخه ای از هنر قدسی شدند. اهمیت خط و خوشنویسی اهمیت خط و خوشنویسی در هنر و معماری اسلامی ایران و جهان اسلام در اینست که خط، خوشنویسی، کتابت، کتاب آرایی، فنون تزئینات کتب […]
مشروح مطلب
خط و زبان ودیعه ای الهی هستند که به بیان کلام الهی خدا می پردازند. بعدها خط و ادبیات منتج به شاخه ای از هنر قدسی شدند.
اهمیت خط و خوشنویسی
اهمیت خط و خوشنویسی در هنر و معماری اسلامی ایران و جهان اسلام در اینست که خط، خوشنویسی، کتابت، کتاب آرایی، فنون تزئینات کتب خط که ابتدا تنها بر روی کاغذ بود. بعدها با همان وسعت و گستردگی وارد معماری شده و بعنوان یکی از مهمترین عناصر تزئینی هنر و معماری اسلامی نمود پیدا کردند.
همانطور که معین است عامل عمده وحدت مسلمانان احکام اسلام و دستورات پیامبر اکرم است. پس از آن خط عربی مهمترین عامل پیوستگی ملل اسلامی بوده است.
سه چیز برای اسلام مهم است :
1- کتاب مقدس قرآن 2- زبان عربی 3- خط عربی
در ایران خط و کتابت وجود دارد ولی بسیاری از کشورهای اسلامی خط و زبان عربی برای خود برگزیدند ایرانیان با حفظ زبان فارسی خط عربی را برای بیان مقاصد علمی و فرهنگی خود برگزیدند.
خط نسخ و کوفی بلحاظ خاصیت تزئین پذیری مورد توجه هنرمندان خوشنویس قرار گرفت بمرور ایام خوشنویسان هنرمند این دو خط را به گونه های مختلف و با حفظ اصالت ریشه واحد برای هرکدام متجاوز از سی نوع قلم نوشتند. اشتقاق بوجود آمده در هر کدام از خطوط مذکور ناشی از کیفیت خاص نهفته در این دو خط است که به زیبایی گرایش دارد. بطورکلی خط در ابتدا جهت نوشتن کتیبه های ابنیه مذهبی و تاریخ سکه ها و سایر اشیا چون اشیا سفالی فلزی شیشه ای و حتی پارچه ای استفاده میشد ولی هنرمندان خوشنویس ایرانی با ابداع شیوه های تزئینی توانستند خط کوفی و نسخ را بصورت عامل تزئین درآورند. این عامل هنری جدید بمرور آنقدر ترقی نمود که میتوانست در کنار عوامل تزئینی دیگر چون نقوش نباتی (کوفی ریحانی) و هندسی که ریشه در فرهنگ بشری دارند برای تزئین سطوح اشیا هنری بکار رود. هنر کتابت که توسط هنرمندان ایرانی به اعتلای درجه خود رسید از آنجا پایه میگیرد که خوشنویسان سعی نمودند کلام قرآن کریم را به بهترین نحو ارائه نمایند پدید آمدن هنر خوشنویسی که با چنین نیتی در راه تکامل قرار گرفته اصیلترین نوع از انواع هنرهای اسلامی است.
انواع خط
در طی قرون اسلامی که از قرن سوم هجری خط رایج میشود شروع خط با کوفی و نسخ بود این دو خط همزمان مورد استفاده قرار گرفتند. از صدر اسلام تا قرن دوم و سوم چیزی مکتوب نداریم و هرچه هست کتیبه است. از قرن سوم هجری به بعد نوشتن رایج می شود. خط زمینه های استفاده متفاوتی داشته است :
1- خط کوفی برای نوشتن قرآن و کتیبه
2- نسخ برای نوشتن چیزهای مختلف دیگر
از قرن چهارم هجری از دو خط یاد شده بتدریج 6 خط بوجود آمد که به آن اقلام سته هم میگویند و عبارتند از :
1- ثلث 2- ریحان 3- رقاع 4- توقیع 5- محقق 6- نسخ
ثلث
خط ثلث با ساختارى ایستا و موقر، بیشتر در تزئین کتابها و کتیبهها بکار مىرفته است. انواع گوناگون ثلث تزئینى توسط ابنبواب و یاقوت ابداع شده که براى کتابت قرآن و دیگر کتب مذهبى بکار مىرفته است. ابنبواب زیبایى و ظرافت را با خط ثلث همراه کرد.خط ثلث در ایران براى نوشتن عنوان سورههاى قرآن کریم، پشت جلدنویسی، سرلوحهها، و بخصوص در کتیبهها و کاشىکارىها بکار رفته است و هنوز نیز رایج مىباشد.
ریحان
خط ریحان از خط نسخ مشتق شده است؛ اما از خط ثلث نیز بهره گرفته است ولى از آن ظریفتر است. خط ریحانى بسیار نزدیک به خط محقق است. این خط از ابداعات على ابن عبیدالله ریحانى است و به همین دلیل نام ریحانى گرفته است. برخى نیز آن را به ابنبواب نسبت مىهند، زیرا براى این خط و زیباسازى آن تلاشهاى شایانى کرده است. برخى نیز خط ریحان را مشتق از خط محقق مىدانند که سالها پس از آن پدید آمده است. این خط همه محاسن و ویژگىهاى خط محقق را دارد. ولى ظریفتر از آن نوشته مىشود و به ظرافت و لطافت ممتاز است.
رقاع
رقاع در لغت به معنى صفحه کوچک است. این خط از خطوط نسخ و ثلث مشتق شده است. خط رقاع در مکاتبات خصوصى و کتابهاى عرفى و روى کاغذهاى در ابعاد کوچک رواج داشت. خط رقاع بر اثر نیاز به تندنویسى و مختصر نوشتن، در مکاتبان بکار مىرفته است. رقاع از خطوط محبوب خوشنویسان عثمانى بود و توسط خوشنویس مشهور شیخ حمدالله الاماسى اصلاحات لازم در آن صورت گرفت. این خط تدریجاً توسط دیگر خوشنویسان سادهتر شد و از رایجترین خطوط گردید. امروزه خط رقاع از متداولترین خطوطى است که در سرتاسر دنیاى عرب بکار مىرود.
توقیع
توقیع در لغت به معنى امضاء است که توقیعى نیز گفته شده است. این خط در زمان خلافت مأمون ابداع شده است. تحول نهایى خط توقیع در قرن چهارم هجرى اتفاق افتاد. احمد بن محمود ملقب به ابن خازن از شاگردان نسل دوم ابن بواب و از مریدان وی، شوکت لازم را به این خط بخشید. در اواخر قرن نهم هجری، نوع درشتى از خط توقیع در ترکیه ابداع شد که مورد پسند تُرکها بود. اما میان عربها چندان متداول نگشت. خط توقیع را مشتق از خط ثلث دانستهاند.
محقق
محقق نخستین خطى است که در آغاز خلافت عباسیان از کوفى استخراج شد و نزدیکترین خطوط به آن است. و نیز اولین خطى است که ابن مقله تهذیب و هندسى کرده است. ابنبواب تکامل نهایى را به آن بخشید. خط محقق چهار قرن محبوبترین خط میان خوشنویسان جهت کتابت قرآن در تمام سرزمینهاى اسلام در شرق بوده است.
تأثیر ذوق ایرانى در این خط کاملاً بارز است. محقق خطى است باشکوه و اندام درشت و فواصل منظم، یکدست و ساده.
نسخ
خط نسخ، در آغاز خطى بوده هم پایه خط کوفی. اصل این خط از خط نبطی مىباشد. خط نسخ بطورکلى از اواخر قرن دوم هجرى رایج شد. ولى تا اواخر قرن سوم هجرى چندان متداول نبود. این خط به تمام سرزمینهاى شرقى که تحت لواى اسلام بودهاند، گسترش یافت. ایرانیان براى نیازهایى چون کتابت نوعى نسخ بکار مىبردند که متفاوت بود. امتیاز مهم خط نسخ در رعایت نسبت است، که یکى از قواعد مهم خوشنویسى مىباشد و این مسئله موجب زیبایى خط است. ابنمقله تناسبات خط نسخ را استحکام بخشید و آن را به یکى از سطوح متعالى خوشنویسى رسانید. در حال حاضر در کشورهاى اسلامی، خط نسخ اهمیت بسیار دارد و در تحریر آن بکار مىرود. حروف چاپ و ماشین تحریر نیز با این قلم فراهم آمده است و کتابها و نشریات نیز به همین خط چاپ مىشوند، که البته با نسخ قرآنى تفاوتهایى مختصر دارد.
تا قرن هفتم هجری خطوط متداول همان اقلام ششگانه بودند ولی هیچکدام از آنها برای تحریر و کتابت و تندنویسی مناسب نبود. از ترکیب رقاع و توقیع خط سومی بوجود آمد بنام تعلیق. این خط آسان بود و برای نوشتن کتابهای فارسی مورد استفاده قرار گرفت. در حدود یک قرن بعد از آن خط شکسته برای نوشتن فرمان بکار رفت که به خط شکسته تعلیق معروف است. در حدود اوایل قرن نهم هجری از ترکیب تعلیق و نسخ خط نستعلیق بوجود آمد. از این پس همه کتابهای فارسی به این خط نوشته شد. در ادامه ابداعات، خط نستعلیق بصورت شکسته ابداع شد و خط شکسته نستعلیق جانشین خط شکسته تعلیق گردید در طی 15 قرن تنوع خطوط از 30 نوع تجاوز نکرد ولی بتدریج تعداد زیادی از آنها از بین رفت بطور کلی عموم کتابهایی که در این مدت نوشته شده در محدود خطوط کوفی و نسخ قدیمی ریحان نسخ جدید ثلث رقاع توقیع نستعلیق و شکسته نستعلیق قرار میگیرد.
تعلیق
از قرن پنجم هجرى در نسخ تحریرى (شیوه ایرانی)، بتدریج دگرگونىهایى پدید آمد و از اواسط قرن هفتم بر اثر تکامل قلم ایرانى خطى بوجود آمد که مقتبس از آن و نیز خط توقیع و رقاع بود و بنام خط تعلیق کمال و رواج یافت. این خط در تحریر کتابها و دیوانهاى شعر یکار مىرفت و تا قرن هشتم رو به تکامل رفت.
شکسته تعلیق
نیاز به سرعت در نوشتن باعث شد تا پیوستگى حروف و کلمات مجاز شود و خطى بوجود آمد که شکسته تعلیق نامیده شد. این قلم خاص کاتبان دیوان بود که گاهى ترسّل نیز نامیده شده است. امروزه خطاطان ایرانى با تعلیق کمتر آشنایى دارند. پس از رواج خط تعلیق، عثمانىها و مصرىها در آن تصرفاتى موافق با سلیقه خود ایجاد کردند و شیوه خود را دیوانی نامیدند.
نستعلیق
در بین انواع خوشنویسى که از ابتداى اسلام تا بحال وجود داشته است، نستعلیق زیباترین نوع خوشنویسى محسوب مىشود؛ بطورى که آن را عروس خطوط اسلامی لقب دادهاند. نستعلیق که آمیخته دو خط تعلیق و نستعلیق گفته شده، توسط میرعلى تبریزى به کمال دست یافت و حرکتى نو آغاز شد.
خط نستعلیق از همه شرایط زیبایى برخوردار است؛ از آن جمله: اعتدال، موزونی، استواری، تناسب، حسن ترکیب و همآهنگى ذوق و سلیقه. علاوه بر زیبایى منظر، سهولت و سرعت تحریر نستعلیق و نیز آسانى قرائت کلمات و سطور از موجبات رواج آن بوده است. نستعلیق خطى است با قاعده و حروف این خط را ملهم از زیبایى طبیعت دانستهاند.
در سى – چهال سال اخیر تا امروز توجه به خط نستعلیق روزافزون بوده است و خوشنویسانى توانا در این زمینه ظهور کردهاند. از هنرمندان خوشنویسى نستعلیق معاصر که در ترویج آن در دوران معاصر تلاش کرده و موجب رونق و ترویج این نوع خط شدهاند، مىتوان از عمادالکتاب، سید حسین میرخانی، سید حسن میرخانی، علىاکبر کاوه را مىتوان نام برد.
اصول خط نستعلیق امروزه همان است که میرعماد لحاظ کرده بود. هنرمند قرن سیزدهم بنام محمدرضا کلهر در چارچوب شیوۀ میرعماد تغییراتى ایجاد کرد که در زیباتر شدن و تطبیق آن با صنعت چاپ در آن زمان، نقش اساسى داشت. میرزا غلامرضا اصفهانى نیز از هنرمندان همین دوره است که نستعلیق را بسیار استادانه مىنوشت. بهرحال بارزترین مشخصه نستعلیق زیبایى آن است.
شکسته نستعلیق
از انواع خوشنویسى ایران، خط شکسته نستعلیق است که داراى پیچشها و حرکتهاى بسیار زیبایى است. مشخصه بارز آن رواننویسى و تندنویسى است. این خط از ابداعات ایرانیان است که مستقیماً در پیوند با تعلیق و نستعلیق مىباشد. از اوایل قرن یازدهم و آخر دوره صفویه، خط شکسته نستعلیق بدلیل کثرت کاربرد و نیاز به تندنویسى بوجود آمد. مهمترین خوشنویس این خط، درویش عبدالمجید طالقانى (نیمه دوم قرن ۱۲) است. ابداع و استخراج شکسته نستعلیق را از نستعلیق در اوایل قرن یازدهم به مرتضى قلیخان شاملو و برخى نیز به محمد شفیع هروى معروف به شفیعا نسبت دادهاند.
بعضی از این خطوط در دیگر کشورهای اسلامی رواج پیدا کردند ولی در شیوه هرکدام جزئی اختلاف محسوس دیده میشود با آشنایی بدان شیوه میتوان تشخیص داد که نسخه مورد نظر در کدامیک از کشورهای اسلامی کتابت شده است. شیوههای متمایز غیرایرانی عبارتند از هندی، ترکی، مصری و تورانی (ترکستانی).
گذشته از شیوه هر نسخه یا کتیبه خطی بمناسبت درشتی یا ریزی به اصطلاح جلی و خفی بودن تعیین هویت میشود این درجات عبارتند از :
1- 6دانگ 2- 5دانگ 3- 4دانگ 4- 3دانگ 5- 2 دانگ 6- نیم دو دانگ
درجات دیگر خط در خوب نوشتن آن تعیین میشد که عبارتند از :
1- ممتاز 2- عالی 3- خوش 4- متوسط 5- بدر
خط بنّایی یا مَعْقِلی
خط بنّایی یا مَعْقِلی یکی از انواع خوشنویسی اسلامی است که نوعی خط کوفی زاویهدار بهشمار میرود و از ترسیم اشکال هندسی مانند مربع، لوزی، مستطیل و خطوط موازی و متقاطع حاصل میشود. خط بنایی نوع تزیین نشده و هندسی خط کوفی است که براساس خانههای شطرنجی طراحی میشود.
معقل در لغت به معني حصين (پناهگاه و کوه بلند آمده است) اين معني با اين نوع خط بنايي مطابقت دارد و اين نظريه منطقي است که خط بنايي پس از اين که به کمال مطلوب رسيد، معقلي ناميده شده باشد. به نظر ميرسد خط معقلي بعد از خط کوفي و از روي آن استخراج شده باشد و در زمان تيموريان يعني در قرن نهم هجري که از لحاظ خط و خوشنويسي يک دوره طلايي به شمار ميرود اين خط براي تزئين بناها از روي خط کوفي استخراج شده که در کوفي يک دانگ دور است و پنج دانگ سطح و در خط معقلي دور نيست و همه سطح است.
اساس کوفی بنایی امتدادهای افقی و عمودی و گردش خط با ضخامتی یکنواخت در راستای افقی یا عمودی است به گونهای که تمام سطوح هندسی شکل با این نوشتههای افقی و عمودی پر میشود. در بعضی انواع کوفی بنایی به نمونههایی برخورد میکنیم که هم سیاهی و هم سفیدی بین آنها از کلماتی تشکیل شدهاند که هر دو دارای معناست که به آن کوفی مشکل یا متداخل گفته میشود.
خط بنایی از خط کوفی مشتق شد. خط کوفی خطی قدیمی بود که همراه با ظهور اسلام شکل گرفت و پس از سده پنجم هجری کاربرد اولیه خود را در نوشتن قرآن از دست داد و بیشتر برای نوشتن کتیبههای مختلف بناها یا سرلوحههای کتابهای مذهبی بهکار میرفت.
نقوش معقلی هرچند که مربوط به دوران پیش از اسلام است اما به دست ایرانیان ابداع شده و برای تزیین بناها بکار رفته است. اما خط معقلی یا بنایی بعد از دوره سلجوقی در تزئینات بناها و بهویژه در مساجد دیده میشود و سپس در دورههای ایلخانی و تیموری که دوره شکوفایی خوشنویسی ایرانی به شمار می رود رفتهرفته مراحل رشد خود را طی کرد و سپس در تزیینات سطوح داخلی و خارجی بناهای مذهبی و تزئینات ایوانها در پشت و پهلوی قوسها و بدنه مدور منارهها به کار گرفته شد.
در معماري کاربرد نقوش معقلي با استفاده از مصالحي مانند: کاشي و آجر (جداگانه و درهم) ساخته ميشود و در تزئينات سطوح داخلي و خارجي اماکن مقدسه و ايوانها و پيکر منارهها به کار گرفته ميشود. در حرم مطهر رضوي نمونه هاي زيبايي از اين کاشي کاري وجود دارد.
به سبب آنکه برش خط بنایی آسانتر از خطوط دیگری است که مملو از انحناها و پیچ و خمهاست و با عنصر اصلی سازنده بنا یعنی آجر یا عامل اصلی پوشش عمارتها در ایران یعنی کاشی هماهنگی کامل دارد به وفور در آجرکاریها و کاشیکاریها در ساختمانها بهکار میرود. هرچند در موارد نادری آثاری بر روی کاغذ با این خط نیز ایجاد شده است.
امروزه به سبب اینکه جنبههای تزئینی در انواع کوفی بسیار فراوان است میتوان به عنوان پایهای برای طراحی جدید حروف الفبا در رشته گرافیک مورد استفاده قرار گیرد. بعضی از هنرمندان در سالهای اخیر با استفاده از خط کوفی و تغییر و تلفیق آن با دیگر انواع خوشنویسی، برای طراحی پوستر، نشانه، سربرگ کاغذ و دیگر کارهای مربوط به این رشته استفاده کردهاند.
کاربردهای خط بنایی در معماری، صنایع دستی، طراحی گرافیک، تزئینات داخلی و طراحی الگو و بومیسازی طراحیهای وب نیز کاربرد دارد که آشناترین نمونه آن، عبارت “الله اکبر” است که در حاشیه پرچم ایران نقش بسته است.
نمونههای گوناگون خط معقلی در بناهای قدیمی از جمله صحن مسجد گوهرشاد در مشهد، آرامگاه شیخ صفیالدین اردبیلی در اردبیل، امامزاده محروق در نیشابور و سایر بناهای تاریخی و مذهبی ایران و کشورهای همسایه به وفور دیده میشود که در کاشیکاریهای معاصر همچون طرح توسعه حرم امام رضا و امامزاده صالح در تجریش تهران نیز قابل مشاهده است.
- نکته : کوفی بنایی یا مَعْقِلی به سه نوع آسان، متوسط و مشکل تقسیم میشود
و دارای نامهای منجر، مربعی یا مستطیلی متداخل است.
آخرین نظرات