چکیده مطلب
مسجد کبود تبریز
باستان شناسی دوران اسلامی دارای جنبه های بسیاری در هنر و معماری است که بخش معماری بعنوان اولین بخش انتخاب گردیده و سایر هنرهای وابسته در قالب موارد جانبی معماری بیان خواهند گردید. کلیات معماری ایلخانی در ایران : در این دوره انواع ساختمانها، حالت سنتی و سبک سلجوقی خود را حفظ کرده، ولی مغولان […]
مشروح مطلب
باستان شناسی دوران اسلامی دارای جنبه های بسیاری در هنر و معماری است که بخش معماری بعنوان اولین بخش انتخاب گردیده و سایر هنرهای وابسته در قالب موارد جانبی معماری بیان خواهند گردید.
کلیات معماری ایلخانی در ایران :
در این دوره انواع ساختمانها، حالت سنتی و سبک سلجوقی خود را حفظ کرده، ولی مغولان برای نمایش قدرت خود به ساخت بناهای عظیم با گنبدهای بسیار بزرگ و برجهای بلند روی آوردند و برای افزایش هیبت بنا، نماهای ساختمان را با قابهای باریک و بلند و هلالهای نوک تیز آراستند. در این زمان استفاده از تزیینات آجر لعابدار و بدون لعاب، قطعات گچ و آجر در موزاییک، کاشیهای آبی رنگ با نقشهای زیبای گل و بوته، کتیبه های زیبای کوفی و نسخ با نوارهای تزیینی و نازک گچبری به صورت بندکشی رواج داشت. از بناهای مذهبی و مساجد این دوره می توان از مسجد جامع ورامین نام برد. این مسجد مانند مسجد زواره براساس طرح کلی چهارایوانی ساخته شده و برخلاف دیگر مساجد ایران سردر کوتاهی دارد آنچنان که کل ساختمان در سیطره گنبد بزرگ بالای حجره جلوی محراب قرار گرفته است. طرح داخلی این مسجد نشانه پیشرفت معماری نسبت به قرون قبل است که احساس خاصی از ارتفاع را در بیننده ایجاد می کند. دیوارهای جانبی با روزنه هایی جهت ورود نور، مشبک شده اند. تزئینات محراب با تصاویر گلهای کاملاً شکفته تزیین شده است. سردر ورودی و ایوان قبله دارای نیم گنبدهایی بر فراز طاق های مقرنس کاری شده و مزین به آجرهای لعابدار آبی رنگ است که مشخصه عمده تزئینات این دوره است. لازم بذکر است که استفاده از تزئینات آجرهای لعابدار و کتیبه های کوفی و نسخ و سردر ورودی و ایوان قبله دارای نیم گنبدهایی بر فراز طاق های مقرنس کاری شده و مزین به آجرهای لعابدار آبی رنگ همگی تداوم سنت هنری دوران سلجوقیان بود و همین هنرها توسط سلاجقه روم از ایران به عثمانی نیز انتقال داده شده و در معماری عثمانی بطور وسیع و گستردهای مورد استفاده قرار گرفتند. (Kuban, 2006)
معماري مساجد ايراني در دوره ايلخانی (615-735 هجري) :
بناهاي مذهبي كه در عهد خاندان ايلخاني ساخته شد، از سبك معماري سلجوقيان پيروي نموده است. در این دوران معماري مساجد بدون تغيير اساسي حفظ شد و تغييرات، تنها منحصر به طولاني شدن تدريجي عناصر تزييني بود. اين نقشه هاي اصلي، بر مناطق مختلف بناها رونق و ابهت بخشيد، به طوري كه بر شكوه سردرها و عظمت و ارتفاع مناره ها افزوده شد.(پیرنیا، 1386 و زکی، 1377)
حجاری روي گچ و مرمر و آجرهاي سفالي :
معماران دوران ایلخانی تزيين ديوارها با پوشش لایه ای گچ نقشدار كه در ايران در دوره سلجوقيان معمول بود را ادامه دادند، كه بهترين نمونه آن در محرابهاي مسجدها و مقبره ها يافت ميشود. ميبينيم كه روشهاي تزيينات گچي معمول دوره سلجوقي در عصر مغول بتدريج رو به دگرگوني ميرود و تزيينات بسيار پُرکار و شلوغي روي سطوح ایجاد میشود. یک نمونه از این تزئینات را میتوان محراب مسجد جامع ارومیه معرفی نمود. که از زيباترين محرابهايي است كه در قرن چهاردهم ميلادي بنا گرديده است، محراب اولجاتيو در مسجد جامع اصفهان نیز چنین است در این محراب نیز همان تزيينات گل و برگ شلوغ از عناصر گياهي بزرگ و كوچك به هم آميخته شده است. (آیت الهی، 1380)
معماری ترکمانان در ایران :
از جمله نمونه ابنیه مذهبی این دوره مسجد مظفریه یا مسجدکبود تبریز است که در نوع خود ممتاز بوده و هم اکنون در حال مرمت است. حیاط مرکزی کاملاً سرپوشیده و دارای گنبد است. نماهای داخلی و خارجی آن به ظریفترین کاشیهای ایران مزین شده است. قابهای مختلف و هماهنگ دارای رنگهای مختلف به همراه آبی روشن و در برخی قسمتها با روکش طلاست بوده اند. (ترابی طباطبایی، 1379 و پیرنیا، 1386)
تبریز در دوران ایلخانان
اگر چه هجوم مغولان به ایران با قتل و غارت و خونریزی همراه بود اما با گذشت اندکی و با پایتخت شدن تبریز و با هوشیاری و فضیلت وزرای ایرانی حاکمان مغول، امنیت و رونق اقتصادی خاصی به خصوص در تبریز برقرار میشود. هلاکوخان پس از فتح بغداد در سال 654 ه.ق به آذربایجان رفت و در شهر مراغه مستقر شد، تا آنکه در زمان آباقاخان سرسلسله ایلخانان، تبریز را به پایتختی برگزیده شد.(آیت الهی، 1380)
در دوران غازان خان اقدامات متعددی در زمینه معماری و شهرسازی صورت پذیرفت و این اقدامات که به احتمال فراوان با راهنمائیهای وزیر فرزانه اش یعنی خواجه رشیدالدین فضل الله صورت می پذیرفت در نهایت این اقدامات موجب تحولاتی چشمگیر در گسترش برخی از انواع بناها و شیوه های طراحی معماری شد. در این دوران شاهد ساخت مجموعه عظیم شام غازان، ربع رشیدی و کمی بعد از اینها شاهد ساخت مسجد عظیم تاج الدین علیشاه میباشیم. نکته جالب توجه این است که حمدالله مستوفی طول باروی شهر تبریز را در دوران غازان خان 25000 گام معرفی مینماید. و در بعضی منابع 54000 گام بیان میشود که با توجه به سفرنامه ناصرخسرو که در قرن پنجم از تبریز دیدن کرده بود و طول باروی شهر را 6000 گام معرفی نموده بود، به وسعت و بزرگی شهر در آن دوران بیش از بیش پی میبریم. در دوران تیموریان که پسر مجنون تیمور یعنی میرانشاه بر تبریز حکم میراند، چندان شاهد تغییری در وضع و اوضاع اقتصادی و شهرسازی تبریز نمیباشیم. در زمان حکومت جهانشاه بن قرایوسف مسجد کبود ملقب به فیروزه اسلام ساخته میشود که البته بعضیها ساخت آنرا به بیگم خاتون زن جهانشاه نسبت میدهند. اوزون حسن در سال 873 ه.ق رسما تبریز را به پایتختی خویش اعلام نمود. در دوران اوزون حسن بناهای متعددی در تبریز بنا نهاده شد که مهمترین آن مجموعه حسن پادشاه میباشد که میدان پادشاه خود پیش زمینه طراحی میدان نقش جهان اصفهان در دوران صفویه است.
مشخصات عمومی مسجد کبود تبریز
نام بنا : مسجد کبود (نام دیگر : مسجد مظفریه)
موقعیت بنا : استان آذربایجان شرقی، تبریز، خیابان امام خمینی (تصاویر 1و 2)[1]
شماره ثبت ملی : 170
تاریخ ثبت ملی : 1310 هجری شمسی
قدمت بنا: سلسله قره قویونلوها
نوع مالکیت کنونی: در تملک میراث فرهنگی
کاربری : مسجد
شرح مختصری از بنا :
مسجد جهانشاه یا مسجد كبود (گوی مسجید) از آثار ابوالمظفر جهانشاه بن قرایوسف از سلسله قراقویونلوها است. این بنای تاریخی که به علت پوشش کاشی معرق آبی رنگ آن به مسجد کبود شهرت یافته در ایران منحصربفرد است مسجد مظفریه احتمالاً بنیادی چندمنظوره بوده به ویژه چون به نظر میرسد که شامل قبری است جنبه یادگاری داشته و شاید قبر امیر قراقویونلو جهانشاه بوده و یا اعضای خانواده او در آنجا باشد. مورخان انگیزه ایجاد این مسجد را، علاقه جهانشاه قراقویونلو به مذهب شیعه یاد كردهاند: «این شخص دوستدار خاندان نبوت و عصمت و طهارت بوده است. در تمام كاشیكاریهای بی نظیرش، عبارت (علی ولی الله) و اسامی مقدس حسینین سلام الله علیها به اشكال مختلف، زینت بخش دیوارها بوده است.(ترابی طباطبایی، 1379)
بنای اصلی در مقام مسجد- مقبره، دارای صحن وسیعی بوده كه در آن مجموعهای از ساختمانها از جمله مدرسه، حمام، خانقاه و كتابخانه ساخته شده كه آثاری از آنها به جا نمانده است.خصوصیت بارز و شهرت وافر مسجد کبود با معماری ویژه تلفیــقی و اعـــجاب انگیز آن بیشتر به خاطر کاشیکاری معرق و تلفیق آجر و کاشی، اجرای نقوش پرکار و در حد اعجاز آن میباشد، که زینت بخش سطوح داخلی و خارجی بنا بوده است. در متن کتیبه برجسته سر درب باشکوه و پر نقش و نگار آن، عمارت مظفریه و نیز نام نعمت الله بن محمدالبواب، خطاط و احتمالا طراح نقوش که از هنرمندان برجسته خوشنویسی آذربایجان بوده، درج شده است. چنین تصور میشود که ساختمان مسجد کبود به مثابه یادمان از پیروزیهای جهانشاه برپا گردیده است به طوری که در این خصوص میتوان به سوره «فتح» که بصورت کامل و به شکل برجسته، زینت بخش دور تا دور بالای شبستان بزرگ می باشد اشاره نمود. نام جهانشاه در کتیبه بالای درب ورودی نقش بسته که قبلا روکش طلایی داشته است. (ترابی طباطبایی، 1379)
لازم به ذکر است که تا 50 سال قبل این مسجد به صورت ویرانه ای بود. یکی از علل این ویرانی زمین لرزهای بود که در سال 997 هجری حادث شد، به طوری که هیچ یک از طاقهای مسجد بر جای نماند. بین سالهای 1330 – 1340 بخش بزرگی از این بنا بازسازی شد که گنبد بزرگ روی اتاق مرکزی از آن جمله است. تزئین کاشی معرق آن چنان مهارتی را در هنرهای تزئینی نشان میدهد که در آثار بعدی هرگز هنر کاشیکاری به آن درجه نایل نیامده است. (کارنگ، 1350 و ترابی طباطبایی، 1379)
تشریح پلان مسجد کبود
این مسجد به شكل مربع و طول هرضلع آن شانزده و نیم متر است. صحن مربع شكل، حوضی برای وضو، شبستانهای اطراف برای درس و همچنین پناهگاه مستمندان، عناصر مسجد را تشكیل میدادند. در قسمت جلوی صحن و رو به قبله، بنای اصلی مسجد بپا شده كه محوطهای محصور، پوشیده و مربع شكل است. فاصله پایههای سقف ضربی آن، 12 متر است كه بر روی چهار پایه یك محوطه مربع شكل قرار دارد. بالای این بنا گنبدی قرار داشت كه از آجر ساخته شده بود، كه ریخته است.(تصویر 3)
سردر ورودی :
سردر ورودی با نیم گنبدش به داخل دهلیزی موازی با نمای بنا باز میشود. پنج دهانه این دهلیز که با طاقهای گنبدی پوشیده شده است، مستقیما در پشت اتاق مرکزی قرار گرفته که بر فراز آن گنبدی با دهانه ای بیش از پانزده متر واقع است. این گنبد بر روی هشت قوس – چهار قوس زاویه ای و چهار قوس دیواری – استوار شده است. درب ورودی مسجد به دهلیز یا كفشكن باز میشود. آنچه در ابتدا به چشم ناظر میخورد، بزرگی و پهنای سردر است كه با دیگر قسمتهای بنا هماهنگ نیست. ارتفاع سردر دو برابر پهنای آن است اما خطای چشم در ارزیابی عمودی و افقی آن را مرتفعتر و بلندتر نشان میدهد. سردر با ویژگیهای خاص خود به سه قسمت تقسیم شده است دو پایه بزرگ كه طاق ضربی روی آنها زده شده و در وسط دو پایه محل استقرار درب ورودی است. حاشیه طاق سردر را ستون مارپیچی ممتد تشكیل میدهد. همه هنرها در كار تزیین این سردر به كار گرفته شده است. سر در اصلی مسجد با کاشیکاری معرق و کتیبههای به خط ثلث و تابلوهایی با خط کوفی شامل سورههای قرآن از کاملترین نمونههای معرق دوران اسلامیبه شمار میروند. قسمتی از کف سر در ورودی با قطعات سنگ سیاه، فرش شده و ممکن است تمام داخل بنا در گذشته از همین نوع سنگ پوشیده شده باشد. سردر ورودی، فوق العاده تزئین یافته و به دیوارهای بدون تزئین که به طور کلی نوسازی شده، ارتباط مییابد. این وضع در دو طرف تا قاعده های منارهای از میان رفته، ادامه مییابد. (تصاویر 4- 6)
دیوارها :
جزرهاي قطور براي جلوگيري از سرماي شديد بنا شده اند.
تاق و قوس :
طاقهای بنا شامل هشت قوس سراسری است که از جرزهای اتاق مرکزی شروع شده است و هشت ضلعی ای را تشکیل میدهد که گنبد روی آن قرار دارد. در ظاهر میان این هشت قوس، تعدادی قوس ثانوی از جنس آجر ساده ساخته بوده اند که به عنوان عناصر استوار کننده ای برای نگهداری گنبد به کار میرفته است. این قوسهای ثانوی در پشت سطوح پوشش تزئینی از کاشیهای شش ضلعی آبی سیر پنهان شده بود. سطوح تزئینی کاشی طوری طراحی شده بود که دایرهای بر بالای رئوس قوسهای سراسری به وجود آورد. هیچ اثری از یک کتیبه دور زننده در قاعده گنبد وجود ندارد. در نگاه اول به نظر میرسد که تمام سطح گنبد با کاشی شش ضلعی آبی سیر پوشیده شده است. در زیر قوسهای سراسری، قوسهای متقاطعی وجود دارد که روی فواصل، بین جرزهای مجاور زده شده و بر فراز آنها دیواری است که تا بالای سطح قوسهای سرتاسری، بالا رفته است.
شبستان :
مسجد داراي دو شبستان است و شبستان به زير گنبدهای اصلي گفته مي شود كه يكي گنبد بزرگ و ديگري گنبد كوچك (مقبره) است. شبستان بزرگ محاط به رواقهای به هم پیوسته است و از سه سو با طاقنماهایی با رواقهای اطراف خود ارتباط دارد این شبستان با سقفی ضربی پوشیده شده است كه قطر دهانه آن 17 متر است. تنها خصوصیت جالب این گنبد ساخت آن برروی چهارپایه مربعی است كه این مربع خود به خود به تقارن و تجانس در درون مسجد می انجامد لذا عظمت و زیبایی مسجد را كه طی قرون مختلف به نامهای مختلف خوانده شده است باید به لحاظ معماری خاص آن دانست.اگر نمازگاه را كه شامل محراب نیز است از بنای اصلی جدا كنیم، مربعی به طول 30 متر به وجود میآید. یک گشادگی مشخص در ساختمان از اتاق مرکزی به طرف اتاق کوچکتری روی همان محور، وجود دارد. این گشادگی بر مقصوره بودن اتاق کوچکتر صحه میگذارد. این مقصوره بر فراز خود گنبدی داشته که قطر آن بیش از نه متر بوده است. نقشه آن از روی نقشهای دیگر توسط دیباج دوباره ترسیم شده است. گوشه های خارجی اتاق، بازسازی عناصر مفقود را در دیباج نشان میدهد. (ترابی طباطبایی، 1379)
مغولان برای زنان خود ارزش و اهميت ویژه ای قائل بودند اکثر مشاوران پادشاهان مغول، همسرانشان بودند و مخصوصا همسر جهانشاه در اداره مملكت نقش بيشتري به عهده داشت. و در خود مسجد كبود جايي بود كه خانمها در آنجا قرار ميگرفتند و مسجد داراي چهار گنجگ بود كه از طريق چهارتا راه پله كه طرف بالا ميرفت جايي بود كه خانمها در مراسمها در آنجا مينشستند و اين خود نشانگر ارزش و اهميت پيدا كردن خانمها در آن زمان بود.
آخرین نظرات