چکیده مطلب
چینه شناسی و ارتباط آن با سایر شاخه های علم زمین شناسی
چینه شناسی تقریبا با تمام شاخه های علم زمین شناسی در ارتباط است، ولی ارتباط آن با بعضی شاخه ها مانند دیرین شناسی، سنگ شناسی، زمین شناسی ساختمانی و زمین شناسی اقتصادی آشکارتر است، چنانکه بررسی چینه شناسی منطقه مورد مطالعه بدون استفاده از دیرین شناسی مشکل است و می توان گفت که دیرین شناسی […]
مشروح مطلب
چینه شناسی تقریبا با تمام شاخه های علم زمین شناسی در ارتباط است، ولی ارتباط آن با بعضی شاخه ها مانند دیرین شناسی، سنگ شناسی، زمین شناسی ساختمانی و زمین شناسی اقتصادی آشکارتر است، چنانکه بررسی چینه شناسی منطقه مورد مطالعه بدون استفاده از دیرین شناسی مشکل است و می توان گفت که دیرین شناسی اساس چینه شناسی است.
فسیل شناسی:
دانش چینه شناسی و فسیل شناسی یکی از بخشهای بسیار مهم و پایه علم زمین شناسی می باشد و در تمامی گرایش های زمین شناسی، نقش بسزایی دارد. فسیل شناسی اساس مطالعات چینه شناسی است.
چینه شناسی:
فسیل شناسی اطلاعاتی در مورد آثار و بقایای جانواران و گیاهان قدیمی که در رسوبات مدفون شده اند و تحت شرایط سنگ شدگی قرار گرفته اند، در اختیار ما می گذارد. این آثار و بقایا تحت عنوان فسیل نامیده می شوند. فسیل ها می توانند شامل بقایای حقیقی (ماموت در یخچالها و حشرات در کهربا) و یا بخشهایی از موجود زنده (صدف و اسکلت) و یا آثار فعالیت های زیستی (ردپا، دالانهای تغذیهای، آثار فرار و فضولات) باشند.
چینه شناسی عبارتست از بررسی سنگهای لایه ای ( و توده ای) از نظر توالی زمان زمین شناختی و ترتیب قرار گرفتن آنها بر روی هم، گسترش جغرافیایی، تطابق و هم ارزی لایه ها با یکدیگر، حوادثی که بر لایه ها گذشته، و دیگر مشخصه های موجود در سنگها (مثل سنگ شناسی، بافت، فسیلها و ساختهای رسوبی).
از این تعریف معلوم می شود که یکایک اصولی که در مبحث سن نسبی و مطلق معرفی می گردد در این بررسی ها باید مورد توجه قرار گیرد. تا بررسی چینه شناسی منطقه مورد مطالعه بنحو صحیح و کامل انجام پذیرد. با قبول اصل افقی بودن و تداوم اولیه لایه ها می توان پی برد که در لایه های رسوبی منطقه چین خوردگی، قطع شدگی و فرسایش اتفاق افتاده یا اینکه هیچگونه حادثه کوهزایی و تخریب صورت نگرفته است. با اطلاع از اصل روی هم قرار گرفتن لایه ها می توان فهمید که در لایه های رسوبی افقی یا شیبدار غیر برگشته همواره هر لایه رویی جوانتر از لایه زیرین خود است. با درک اصل توالی جانوران و گیاهان معلوم می شود که اعضا و دستگاههای بدن جانداران جدیدتر نسبت به گروههای قبلی خود پیچیده تر است. و در هر لایه ای فسیل جانداران با اعضای پیچیده تر در مقایسه با لایه های دیگر دیده می شود می توان گفت که لایه های واجد بقایای جانداران با اعضای پیچیده تر جوانتر است. و بالاخره با دانستن اصل تغییرات بعدی می توان فهمید که در چه مناطقی فرایندهای بیرونی و درونی اثر کرده و در چه پهنه هایی اثر نکرده است.
همانگونه که ذکر شد می توان گفت که دیرین شناسی اساس چینه شناسی است. زیرا وقتی یک دسته از لایه های رسوبی را از نظر چینه شناسی بررسی می کنیم، در صورتی که در مورد دیرین شناسی و ترتیب ظهور و از بین رفتن گونه های مختلف موجودات زنده طی تاریخ عمر زمین و مشخصات ظاهری فسیل ها اطلاعاتی نداشته باشیم، تعیین طبقات قدیم و جدید و معلوم کردن ارتباط آنها در صورت نبود ساختهای رسوبی و نداشتن دسترسی به روشهای دیگر ناممکن است. مثلا وقتی زمین شناسی در صحرا به دسته ای از لایه های سنگهای رسوبی که بر اثر کوهزایی بصورت قائم درآمده اند برخورد می کند در صورتی که فسیل های مشخص دوره ها یا دورانهای گذشته زمین شناسی را در بین لایه های رسوبی پیدا نکند و با ساختهای رسوبی مفید هم که ممکن است در بین لایه های رسوبی وجود داشته باشد برخورد نکند، بدون استفاده از شواهد اطراف، یعنی نقاط مجاور که قبلا وضعیت عمین لایه ها را در آنجا تشخیص داده، تشخیص سطح بالا و پایین طبقات و در نتیجه طبقات جدیدتر و طبقات قدیمتر مشکل خواهد بود.
همچنین زمین شناس برای اینکه بتواند منطقه را از نظر چینه شناسی بررسی کند لازمست اطلاعاتی در زمینه سنگ شناسی داشته باشد تا وقتی لایه های سنگ های رسوبی یا توده های سنگ های آذرین موجود در بین سنگ های رسوبی را بررسی می کند و از آنها نمونه برمی دارد بتواند مشخصات کلی سنگ ها را در دفترچه یادداشت خود بنویسد تا بعدا از مشخصات یادداشت شده چینه شناسی منطقه را بهتر بررسی کند و نیز در پیاده کردن نقشه زمین شناسی منطقه استفاده کند.
اهمیت چینه شناسی و فسیل شناسی:
چینه شناسی و فسیل شناسی در تعیین سن طبقات، بازسازی محیطهای دیرینه و بررسی تحولات حیات بر روی کره زمین، اهمیت دارد. از نقطه نظر زمین شناسی زیست محیطی، جهت شناسایی لایه های مناسب برای دفن زباله ها کمک می کند، در زمین شناسی مهندسی، لایه های مناسب یا نامناسب برای ساخت سازه های مهندسی را تعیین می کند و در آب شناسی محدوده سنگ های متخلخل نفوذ پذیر و غیر نفوذ پذیر و گسترش آن ها را مشخص می کند. در زمینه ارتباط آن با رسوب شناسی، می توان به تشخیص سطوح بالایی و پایینی لایه ها اشاره کرد. شناسایی گسل ها و چین خوردگی ها که باعث تغییر شکل و جابجایی لایه ها می شوند، معرف ارتباط این دانش با زمین شناسی ساختمانی می باشد. تجزیه و تحلیل حوضه های رسوبی و اکتشاف زغال سنگ، نفت، گاز و پیش بینی ذخایر زایشی هیدروکربنها و کانیهای اقتصادی، ارتباط این دانش با زمین شناسی اقتصادی و زمین شناسی نفت می باشد.
به دلیل موقعیت چینه شناسی کشور ایران و برون زد قدیمی ترین تا جدیدترین لایه های رسوبی، مطالعات چینه شناسی و فسیل شناسی، از اهمیت ویژهای برخوردار است.
آخرین نظرات