چکیده مطلب
معماری تاریخی ایران / معماری عیلامی
معماری عیلام گونه ای از معماری مذهبی تاریخ بشر است، با الگوهای فراوانی برگرفته از همسایگان بین النهرینی و البته ابداعات و ابتکارات هنرمندان بومی و معماران عیلامی، همچنین در ارتباط با مبحث شهرسازی در دوران باستان ایران باید ذکر نمود که در شوش شهر پانزدهم عیلامی را با خیابان اصلی ساخته شده است. […]
مشروح مطلب
معماری عیلام گونه ای از معماری مذهبی تاریخ بشر است، با الگوهای فراوانی برگرفته از همسایگان بین النهرینی و البته ابداعات و ابتکارات هنرمندان بومی و معماران عیلامی، همچنین در ارتباط با مبحث شهرسازی در دوران باستان ایران باید ذکر نمود که در شوش شهر پانزدهم عیلامی را با خیابان اصلی ساخته شده است.
جغرافیای عیلام :
سرزمين عیلام از لحاظ جغرافيايي در منطقهاي قرار گرفته، كه از طرفي با سرزمينهاي هموار و حاصلخيز بينالنهرين و از طرفي ديگر با كوههاي زاگرس و فلات مركزي ايران در ارتباط است. به اين ترتيب اتصال دره و دشت در شکلگيري و توسعه تاريخ و هنر عیلام نقشي تعيين کننده داشته است. در پی تحقیقات باستانشناسان شوش و انزان ( تپه بیضا یا همان تل ملیان در فارس ) مشخص شده اند ولی اوان و سیماش تاکنون شناسایی نشده اند هر چند که نظریات مختلفی در این مورد ارائه گردیده است.
تاریخ عیلام :
عیلام از زمانی شناخته شد که که کتیبه بیستون را کشف کردند قبل از آن از تمدن و سرزمین و حکومت عیلام اطلاعی در دست نبود. ولی بعد از کشف خط پارسی باستان و رمزگشایی متون عیلامی موجود در کتیبه بیستون باستان شناسان با این تمدن آشنا شدند و البته بعدها دیده شد که کم و بیش در متون آشوری نیز از عیلام صحبت به میان آمده است. عیلامی ها نیز خود سرزمین عیلام را هالتامتی می خواندند.
محوطه های عیلامی :
شوش – هفت تپه – چغازنبیل – دهنو – ملیان- لیان – سیلک – شهداد – شهر سوخته – ارجان – نقش رستم – کورانگون حاجی آباد – چغامیش.
از محوطه های فوق اطلاعات و مقداری آثار بدست آمده است که شامل معماری و اشیا و کتیبه می باشد. البته اطلاعات بدست آمده هنوز کافی نمی باشد و خلاء های بسیاری وجود دارد.
در مورد گاهنگاری عیلام آنچه که مسلم است سلسله های « اوان – سیماش – اپارت – ایلهاکی – شوتروکها – عیلام نو از 2500 الی 640 ق.م به قدرت رسیدند .
نقش مذهب در تکوين و رشد معماري عیلام:
از زبان يک عیلامي، اونتاش ناپيريشا (1240-1270ق.م)، حاکم شهر دوراونتاش (چغازنبيل) میآوریم که:
«من براي خداي هومبان… اينشوشيناك معبدي از آجرهاي لعابدار به رنگهاي نقره اي و طلايي و سنگهاي مرمر و ابسيدين سفيد ساختم و آنرا به ايشان هديه نمودم».
ترديدي در ديرينگي عیلام نيست، اما آن هنگام که در سدههاي تاريک هزاره سوم کنکاش ميشود به توفيق اندکي در يافتن ساختارهاي عظيم ميتوان رسيد. با اين حال اندک اميد را تصويرگران مهرهاي گلي ايجاد ميکنند. نخست پا به سدههاي روشن تر عیلام ميگذارده و از بطن سدههاي پيشتر سخن گفته ميشود.
هفت تپه :
بقاياي هفت تپه در محدوده منطقه نيشكر هفت تپه واقع شده است. آثار باستاني هفت تپه به فاصله حدود 10 كيلومتر به خط مستقيم از آثار باستاني شوش و در جهت جنوب شرقي شهر قديمي شوش قرار دارد.
مهمترين آثار هفت تپه عبارتند از آرامگاه تپتي آهار (1357ق.م)، كه از آجر ساخته شده، و در واقع يك آرامگاه دسته جمعي و يك بناي ديگري كه حفار آن، آنرا معبد-آرامگاه مينامد. ساخت بناي معبد-آرامگاه و يا ساختمان تشريفات مذهبي در كنار آرامگاه پادشاه در خاورميانه سابقه طولاني دارد و شناخته شدهترين نمونه آن آرامگاه پادشاه سلسله سوم اور، در شهر اور است. هر چند ناگفته پيداست، طاقي که بر روي آرامگاه تپتي آهار (1357ق.م) زده شده، از جمله نخستين طاقهاي آجري است که تاکنون باقي مانده است.
همچنين بنا بر كتيبه سنگي شماره يك تپتيآهار (1357ق.م) زيگوراتهاي شماره 1و2 هفت تپه جهت خداي كيرواشير (خداي بزرگ مورد پرستش تپتي آهار) احداث گرديدهاند.
در بيشتر قسمتهاي سالن شماره يك هفت تپه، آثار نقاشي روي ديوار كه به مرور زمان فرو ريخته، مشاهده شده است. اين نوع نقاشي ديواري بيشتر قسمت بالاي ديوار را تزيين مينمود. اين نقوش هم هندسي بود و هم صحنههاي طبيعي را به نمايش ميگذارده است. رنگهاي بكار رفته در اين نقاشيها شامل: آبي، قرمز، زرد، خاكستري، سياه و سفيد بوده است.
تاق هلالی آرامگاه تپتی آهار قدیمیترین تاق هلالی مکشوفه در ایران
همانگونه که ذکر گردید اولین تاق هلالی متعلق به مقبره تپتی آهار از دوره عیلام است. این تاق هلالی دارای شکل هندسی نعلی شکل است. در پلان آرامگاه هفت تپه ما شاهد دیده شدن آرامگاه و سکوی آن هستیم که به سه قسمت تقسیم شده است که به نظر نگهبان محل و آرامگاه تپتی آهار پادشاه عیلام است و در مدخل نیز بقایای استخوان دیده می شود و در قسمت پایین که احتمالا ملازمین تپتی آهار هستند. 23 اسکلت که در آرامگاه دفن شده اند که هیچ شئی در کنار آنها نبود این اسکلت ها با نظم خاصی و طی مراسم خاصی دفن شده اند. در مورد اینکه چرا اینها بدین ترتیب با هم دفن شده اند و آیا قربانی شده اند و یا اینکه آیا بیماری داشته اند و یا در جنگ کشته شده اند ما هیچ اطلاعاتی نداریم بخصوص که در زمان حفاری آزمایشگاههای پیشرفته امروزی وجود نداشت. در هیچیک از اسکلت ها نیز آثار شکستگی یا زخم ناشی از برخورد فیززیکی دیده نشده است.
چغازنبیل :
چغازنبيل نیز بين شوش و شوشتر، در فاصله 45 كيلومتري جنوب شرقي شوش واقع است. اين محل در سال 1936م كشف گرديد و از همين سال حفاري در آن آغاز شد. اين شهر در محوطه اي به طول و عرض 1000×1300 متر ساخته شده است. سه حصار خشتي تودرتو ابنيه مذهبي و غيرمذهبي شهر را محصور ميسازد. معبد اصلي (زيگورات) در مركز حصار اول، كاخها و مراكز كوچك در حصار دوم، آرامگاههاي زيرزميني شاهان، كاخهايسلطنتي و تصفيهخانه آب در حصار سوم قرار دارند.
زيگورات چغازنبيل در اصل با 53 متر ارتفاع در پنج طبقه بوده كه همكنون دو و نيم طبقه از آن باقي مانده است. اين اثر در دوره ایلام ميانه و در زمان پادشاهي اونتاشناپيريشا در حدود 1270ق.م بنا شده و به همراه شهر اطرافش و مانند بسياري از شهرهاي ایلام به دست آشور بانيپال (668-626ق.م) ويران گرديد. در اين محوطه، عبادتگاههاي ديگري براي خدايان و الهههاي ایلام ساخته شده بود كه عبارتند از: نوسكو، پينيكير، ادد، نيالي، شيموت، ننزت، پنراتيپ، روهراتير، هيشمتيك، گال، ايشنيكاراب و دو معبد ناشناخته ديگر واقع در كنار دروازههاي غربي و جنوب شرقي حصار دوم. تفاوت عمدهاي بين زيگورات چغازنبيل و زيگوراتهاي واقع در بينالنهرين که از قدمت بيشتري برخوردارند، وجود دارد. برخی از مشخصههای این بنا مانند: پنج طبقه که هر يک به صورت مجزا از سطح زمين چيده شده، وروديهاي متفاوت و متعدد از جهات مختلف، عدم ارتباط مستقيم اتاق مقدس با دنياي انساني، طاقهاي گهوارهاي بر روي وروديها، وجود سکو در اطراف معبد، جاي دادن معبدهايي در قسمتهاي زيرين و اطراف زيگورات از ديدگاه باستانشناسي، معماري مناظر و مديريت شهري اهميتي فوقالعاده دارند.
سبك ساختن معبد مشترك براي دو خدا در كنار يكديگر و چسبيده به هم براي اولين بار توسط ایلاميها در چغازنبيل ابداع گرديده است. اين سبك معماري معابد بعدها در بينالنهرين در دوره آشور نو نفوذ پيدا ميكند.
به نظر ميرسد قسمتهاي مرتفع معبد سفلي در چغازنبيل از آجرهاي بزرگ لعابدار مربع به رنگ آبي مايل به سبز كه در وسط هر يك از مربعات يك زايده بزرگ شبيه به دستگيره وجود دارد، ساخته ميشده است. بدون شك اين زوايد تقليدي از دستگيرههايي بود كه اصولاً در وسط هر مربع قرار ميگرفته تا آنرا در جاي خود استوار سازد. به نظر ميرسد اين نوع تزيين ابداع جديدي در هنر ایلاميها باشد.بنا به عقيده برخي محققان، ایلاميها نخستين كساني بودند كه استفاده از آجرهاي لعابدار را در تزيين بنا در خاورميانه ابداع كردند.بر روي اين آجرهاي لعابدار تصاوير مختلفي از قبيل نقوش انساني، نقوش اساطيري، نقوش حيواني، نقوش هندسي و نقوش گياهي ترسيم شده است.
پس از اين در قسمتهاي ديگر بينالنهرين نيز شاهد رواج اين آجرهاي لعابدار هستيم. رشد اين هنر را در دورههاي بعد در ايران و بينالنهرين ميبينيم. دوره اوج اين آجرهاي لعابدار را در دوره هخامنشي و در شوش، پايتخت زمستاني هخامنشيان، شاهد هستيم. جدا از نوآوريهايي که در ساختارهاي هفتتپه و چغازنبيل ديده ميشود، نکته باریکی در اين ميان وجوددارد آن است که اين بناها پيشکشي به درگاه خدايان منتسب بودند.
گیریشمن در زمینه چغازنبیل کتابی در 4 جلد ارائه کرده است. که مجلدهای اول و دوم آن در زمینه معماری و حصار معبد و آرامگاه و زیگورات است و جلدهای 3 و 4 در مورد مهرهای استوانه ای است یکی از جلدها در زمینه مهرها توسط خانم ادیت پرادا تنظیم شده و توسط اصغر کریمی به فارسی ترجمه شده است. دکتر صراف نیز در این زمینه مقاله ای در ویژه نامه همایش باستانشناسی شوش دارد. در چغازنبیل هیئت فرانسوی کار کرده و سازمان یونسکو نیز به مرمت و بازسازی ان کمک کرده است. البته با حمایت مالی ژاپن. در نزدیکی چغازنبیل تپه دهنو قرار دارد که محوطه عیلامی است و آجرهای مخطط دارد و نام شیلهاک اینشوشیناک بر روی آنها دیده می شود که در آنجا معبدی دارد.
کاشفین واقعی چغازنبیل بر خلاف تصور عموم هیئت فرانسوی نمی باشد بلکه مهندسین نیوزلندی بودند که اولین بار در عملیات اکتشافات نفتی و در حال پرواز بر روی منطقه این منطقه را می بینند و پس از فرود و بررسی آنرا به هیئت فرانسوی معرفی می کنند که در این زمینه دو گونه مختلف روایت وجود دارد :
1- در روایت اول گفته می شود که مهندسین نیوزلندی پس از پیدا کردن آجرهای مخطط آنها را به شوش می برند و به گیریشمن می دهند .
2- در روایت دوم گفته می شود که مهندسین فرانسوی وجود این مکان را به گیریشمن اطلاع می دهند و او خودش به آنجا می رود و آجرهای مخطط را پیدا می کند و متوجه معبد می شود. و به همین دلیل هیئت فرانسوی موقتا شوش را تعطیل می کند و به چغازنبیل می رود.
چغازنبیل تنها محوطه عیلامی است که بطور کامل حفاری شده است. این اثر باستانی در کنار رود دز ساخته شده است .
از جمله آثار کشف شده توسط هیئت فرانسوی می توان به :
1- 3 حصار تودرتو و تپه ای در وسط ( زیگورات). 2- تپه مرکزی. اشاره نمود.
لازم به ذکر است که ما دو نوع معبد داریم الف- معبد سفلی ب- معبد علیا. معبدی را که در سطح زمین باشند معابد سفلی مینامند. [ در زیگوراتهای بین النهرینی طبقات بر روی هم از سطح زمین قرار گرفته اند و عیلامی ها از ایده بین النهرینی ها استفاده کرده اند. اما بین معبد عیلامی با بین النهرینی اختلافاتی وجود دارد که از جمله آن می توان به :
1- طبقات در بین النهرین روی هم هستند ولی در عیلام از روی یک کف با هم بالا می آیند.
2- ورودی ها در بین النهرین بصورت مستقیم است ( افرادی که در پایین می ایستادند می توانستند مدخل ورودی را کاملا ببینند.) اما در عیلام افراد از طریق پلکان وارد طبقه بالا می شوند و به سقف طبقه اول می رسند و 90 درجه دور می زنند و به اتقهای اصلی می رسند ( یعنی پلکان مستقیم نیست) .
3- وجود معابد درون زیگورات. زیگورات چغازنبیل در دوفاز ساخته شده معبد سفلی دارای اتاقها و معابد اینشوشیناک A و B است. اما در زیگوراتهای بین النهرین در خود بنا اتاق و معبد اصلی نداریم و فقط در قسمت بالا اتاقی داریم برای نگهداری مجسمه ها و زیگوراتهای بین النهرینی سکوهای تو پر هستند . اما در عیلام زیگوراتها ترکیبی است از معابد علیا و سفلی بطوری که ما در چغازنبیل در طبقه اول معابد اینشوشیناک را داریم و در طبقه بالا هم اتاقی برای نگهداری مجسمه ها . بعبارت ساده تر زیگورات بین النهرینی فقط معابد علیا است در حالی که زیگورات عیلامی ترکیبی از معابد سفلی و علیا.( در کتیبه های عیلامی به وجود سه زیگورات در عیلام اشاره شده است.)
در این بین حد فاصل حصار اول و دوم بناها و حد فاصل حصار دوم و سوم معابد و درون حصار سوم زیگورات قرار دارد. کاخ مردگان یا معبد نوسکو در بین حصار اول و دوم که متشکل از دروازه شوش و کاخها است . تصور بر این بود که این منطقه ، منطقه ای سیاسی است. آثاری که در این منطقه پیدا شده از جمله آجرهای مخطط نشان می دهد که در آنجا معبد نوسکو قرار دارد .( کودوروهای بدست آمده از دوره کاسی ها به میگوید که سمبل خدای نوسکو آتش پیه سوز است.) در حصار اول یک آب انبار توسط هیئت فرانسوی بدست آمد که متاسفانه هیئت فرانسوی نتوانست اول و آخر این منبع ذخیره را پیدا کند و فقط موفق به کشف یک قسمت آن شد اما اینکه آب از کجا و به چه طریف آورده می شد و ذخیره می شد هنوز نامعلوم است. آنچه که معلوم است اینست که عیلامیها از رود دز که از کنار شهر می گذشته استفاده نکردند زیرا سطح آن 40 – 50 متر از سطح بنا پایینتر است. در این زمینه گیریشمن معتقد است که از رود کرخه کانالی کشیده و آب به آن قسمت آورده اند. آب انباری که در حصار اول قرار دارد از آجر با ملاط قیر است .
آنچه که ما در این شهر شاهد آن هستیم اینست که گیریشمن اعتقاد دارد این شهر دارای 7 دروازه بوده است و در هر دروازه ای معبدی بوده است که برخی از دروازه های این معابد از میان رفته اند ولی در برخی هنوز معابد وجود دارند . کنار دروازه اصلی دروازه ای بود که روی زمین ان آثار چرخ ارابه دیده می شود و گفته شده است که مخصوص آمدو رفت ارابه است که حیوانات قربانی را می آوردند و از دروازه دوراونتاش می گذشت. در فاز یک معبد سفلی قرار دارد و در فاز دو است که اونتاشگال تصمیم می گیرد زیگورات را بسازد .چرا؟ طبیعی است که ساختن زیگورات از ایده های بین النهرینی است و زیگوراتهای زیادی داریم و شاید به احتمال زیاد معابد را وقتی اونتاشگال می سازد می فهمد که در بین النهرین برای خدایان معابد مرتفعی می سازند و چون این فرد می خواست ارزش خدایان خود را زیاد کند از ایده انها استفاده کرد و برای خدای خودش اینشوشیناک و هومبان این زیگورات را داخل حیاط معبد سفلی ایجاد نمود.
وضعیت کاخها : یک فضای محصور چهارگوشه بسته که در آنجا تشریفاتی برای پادشاه انجام می شد و بعد از عبور از آن به کاخ می رفت. پلان کاخها با استفاده از نقشه ایزومتریک بازسازی شده است. همانگونه که گفته شد در حصار اول در سمت بالا کاخ مردگان قرار دارد که شامل معبد نوسکو است. در کاخ مردگان راهروهایی با پلکانهایی پیدا شده که به سردابه ختم می شود که محل تدفین مردگان عیلامی ردیابی شده است. 5 آرامگاد در این محل یافت شده است که در بعضی از آنها اسکلتهایی نیز بدست آمده است. راه رو کاخ بصورت آجر چیده شده ای است که به مدخل راه دارد .
آرامگاه شماره 1 : از یک اتاق تشکیل شده است که خالی است و چیزی در آن پیدا نشده است.
آرامگاه شماره 2 : در این آرامگاه به یک دیوار ساخته شده بر می خورند. این آرامگاه از دو اتاق عمود بد هم تشکیل شده است.
آرامگاه شماره 3 : از دو اتاق عمود بر هم ساخته شده است و جنس مصالح آن از آجر است.
آرامگاه شماره 4 : در این آرامگاه ما شاهد یک سکو هستیم و در آنجا اسکلت پیدا شده است و چون سیاه بودند طبق نظر گیریشمن احتمالا عیلامی ها مردگاه خود را می سوزانیدند. تنها آرامگاهی که دارای المان ( عناصر) معماری است آرامگاه شماره 4 است. نام عیلامی چغازنبیل دوراونتاش یعنی شهر اونتاش گال است که احتمالا پادشاه عیلامی را در آن دفن می کردند . در زمینه آرامگاههای خالی نظریاتی هست که عنوان می کند که احتمالا یا توسط سارقین به غارت رفته اند و یا برای پادشاهان بعدی ساخته شده اند و هیچ وقت مورد استفاده قرار نگرفته اند.
آرامگاه شماره 5 : این آرامگاه دارای دو اتاق کوچک و خالی است و دارای طاق هلالی است گیریشمن معتقد است که این طاق قدیمیترین طاق هلالی است . البته قدمت هفت تپه 1500 – 1350 ق.م است و طاق هلالی تپتی آهار حدود 150 سال قدیمیتر از این طاق است.
آخرین قسمتی که در بین حصار اول و دوم است معبد نوسکو با دو اتاق عمد بر هم است که در یکی از این اتاقها سکویی بدست آمده استن با خاکستری روی آنها که نشان می دهد محل آتش روشن کردن برای خدای نوسکو بوده است. آجرهای بدست آمده با خط میخی که ترجمه شده اند نشان می هند که اونتاش گال آنرا برای خدای نوسکو اهدا کرده است. روی طبقه چهارم اتاقی است دکه مخصوص نگهداری خدایان می باشد. آجرهای مخطط در زیگورات به خط میخی عیلامی موجود است. و به ما نشان می دهد که بنا در زمان چه کسی احداث شده است و به کدام پادشاه تعلق دارد. اشیا بدست آمده از این شهر زیاد است که شاخصترین آنها می توان ظروف سفالی و پیکره ها و سرگرزهای سنگی و گل میخ ها و آجر نوشته ها و چند شئی بسیار جالب دیگر نام برد که در خود زیگورات بدست آمده است.
از جمله اشیا بدست امده در خود زیگورات می توان به مجسمه گاو و یک حیوان اساطیری اشاره نمود که مجسمه گاو بصورت بازسازی شده در موزه ایران باستان قرار دارد و نشان می دهد که مجسمه ئدارای کتیبه است به خط میخی عیلامی که اونتاشگال انرا به معبد اینشوشیناک تقدیم می کند . اثر دیگر یک حیوان اساطیری مکشوفه است که وقف شده و هم اکنون در موزه لوور است. مجسمه زن اونتاشگال نیز در شوش بدست آمده است که از برنز قالبگیری شده است ولی این مجسمه سر ندارد و در موزه اوور است نشان دادن ملکه عیلامی با لباس فاخر و شنل و وجود کتیبه ای در جلوی لباس از جمله ویژگیهای این مجسمه است. در کتیبه خط میخی ای مجسمه ملکه اونتاش گال را شاه و همسر خود معرفی می کند و می گوید هر کس این کتیبه را خراب کند خدا او را لعنت کند.
5- برخی از مجسمه های حیوانی که احتمالا در جلوی ورودی کاخها قرار می دادند تا از کاخ حفاظت کند در شوش بدست آمده است و مربوط به دوره عیلامی است. که هم اکنون در موزه ایران باستان نگهداری می شود. از جمله این مجسمه ها مجسمه حیوانی سفالی با سر شیر است. و دیگری ماکتی که فرانسوی ها آنرا طلوع آفتاب نام نهاده اند دو نفر را نشان می دهد که در مقابل هم چمباتمه زده اند که احتمالا قسمتی از مراسم نیایش است و در فضای آزاد قرار دارند ، یک سکوی قربانی و یک معبد دارای کتیبه به خط میخی عیلامی از شیلهاک اینشوشیناک که در مورذد ساخت این اثر می باشد . کلا دو نفر از کاهنان عیلامی در یک منطقه مذهبی در کنار یک زیگورات و سکو ها و استل ها در حال انجام مراسم مذهبی می باشند .
حصار 3 . در داخل این حصار یک معبد اصلی را می بینیم . گوشه های این معبد در جهت شمالی – جنوبی قرار دارد و از گوشه شمالغربی یک خطی آمده است که در زیر ساختمان قرار می گیرد و این تونلی است که گیریشمن زده بود و چون برخورد کرد به توده خشتی کار را رها کرد برای اینکه او بفهمد زیر توده خشتی چیست تونلی زد و به سمت قسمت مرکزی رفت و در قسمت مرکزی به سه طرف حرکت کرد و فهمید که این بنا بر خلاف زیگوراتهای بین النهرینی ساخته شده است آنها سکوها را روی هم می ساختند ولی سکوهای چغازنبیل از روی زمین بالا رفته اند و این اولین دستاورد زدن تونل بوده است و پس از اینکه او به این نتیجه رسید فهمید که محوطه دو فاز دارد قسمت مرکزی که سکو بود و حیاط داشت و در اطراف آن اتاقهایی بودند که به داخل حیاط راه داشتند و ورودی آنها از چهار طرف بود و به استثنای معبد اینشوشیناک در فاز دوم گیریشمن می فهمد که سکوهای 4 گانه در بالای حیاط ساخته است و او باز از طریق تونل می فهمد که در فاز اول حیاطی بود و آنطوری ساخته شده بود که شیب داشت و در قسمت مرکزی حالت ناودان را پیدا می کند که آب داخل حیاط جمع می شده و بعد از حفاری جرزهایی را پیدا می کند و جدیدا آقای مفیدی به همراه هیئت دکتر وطن دوست در بالای معبد زیگورات رفت که تا آثاری را پیدا کند ولی پیدا نکرد.
از در اصلی داخل زیگورات می شویم یکی از ویژگی های معابد بین النهرین اینست که مدخلش در مقابل معبد نیست و یک محرمیت به اینکه نیایشگران وقتی جلو در مدخل هستند نتوانند معبد را ببینند وجود داشته است که در این زیگورات هم این مسئله وجود داشته است مدخل اصلی به قسمت چپ است و از آنجا آجر فرش است که نیایشگران را به معبد اصلی هدایت می کند و در آنجا ما شاهد این هستیم که از این دروازه سلطنتی بوسیله راهی به جلو است که در آنجا ردیف سکوهای کوچکی است که هنگام ورود پادشاهان عیلامی کاهنان بزرگ به استقبال او می آمده اند و مراسم اولیه را اجرا می کردند و نظراتی درباره سکوها وجود دارد که معتقدند در آن آب مقدس وجود داشت که پادشاه دستهایش را در آن تطهیر می کرد و یا قربانی و ذبح روی آن انجام می پذیرفت.
سکوها : گیریشمن سکوها را در زوایای مختلف نشان می دهد و در ابتدای ورودی سکوها هستند و در قسمتهای دیگر از نزدیک شکل و ارتفاع سکوها را نشان می دهد از چند آجر کوچک تشکیل شده اند ولی در هر حال مراسمی در آنجا انجام می شد در اینجاست که کاهن ایستاده تا شاه را ببیند و مراسمش را در انجا انجام دهد.
بعد از اینکه از مدخل وارد حیاط اصلی می شویم در آن پلان اصلی گفته شده که ورودی معبد شمالی از حیاط بوده و این ورودی را گیریشمن بازسازی کرده است. قبل از اینکه هفت تپه حفاری شود گیریشمن تصور می کرد که قدیمیترین طاق هلالی با تاریخ 1275- 1225 ق.م در چغازنبیل است ولی پس از کشف هفت تپه مربوط به 1500- 1350 ق.م طاق آرامگاه تپتی اهار 150- 200 سال از چغازنبیل قدیمیتر شد . از این ورودی هیئت فرانسوی که مستطیل شکل است وارد شده است. اتاق دوم مشاهده می شود که در سمت چپ یک سکو است که بنظر گیریشمن سکوی قربانی حیوانات است و از سکوی سنگفرش شده وارد اتاق مستطیل شکل و هلالی شکل می شود و یک محراب و یک طاقچه محل قرار گیری مجسمه خدایان است . در اتاق 4 هیئت در کف آن به بقایای چند … بر می خورند که رنگ خاک سبز است و احتمالا در آنجا ظروف برنزی قرار داشته است با محتوای خاص ولی سپس برداشته شده اند.
آخرین نظرات