چکیده مطلب
معماری اسلامی، معماری سلجوقی، مسجدجامع اصفهان
معماری اسلامی بدون تردید یکی از باشکوهترین دوران معماری بشری است، که در آن معماران و استادکاران مسلمان بدون تعصب از تمامی ابداعات فنی و هنری سایر ملل استفاده نموده و سبک های خاص و بدیعی را ایجاد نمودند.بدون تردید می توان مسجد جامع اصفهان را کلکسیون معماری اسلامی تمامی دوران ها دانست. همانگونه که […]
مشروح مطلب
معماری اسلامی بدون تردید یکی از باشکوهترین دوران معماری بشری است، که در آن معماران و استادکاران مسلمان بدون تعصب از تمامی ابداعات فنی و هنری سایر ملل استفاده نموده و سبک های خاص و بدیعی را ایجاد نمودند.بدون تردید می توان مسجد جامع اصفهان را کلکسیون معماری اسلامی تمامی دوران ها دانست.
همانگونه که خوانندگان این سطور مستحضر هستند طی دهه ها و سالیان گذشته در تمامی این زمینه ها به فراوانی صحبت گردیده است از اینرو در نوشتار حاضر به هیچ عنوان سعی بر آن نیست که برای پُر نمودن صفحات بخشهای مختلف سایت همان رویه دنبال گردد که اگر چنین بود از روز نخستین شروع بکار سایت تمامی بخشها مملو از همان دست مطالب و تصاویر تکراری می بود. بلکه هدف غایی در نوشتار حاضر و مطالب آینده شناسایی عمیق و ذات نهفته فن و هنر معماری اسلامی است. چیزی که به زعم نگارنده بسیار مهم بوده اما مغفول مانده است.
متن ذیل بخشی از مقاله ای است تحت عنوان :
تالیف :
Sussan Babaie with Robert Haug
مسجد جامع اصفهان با توجه به گفته های ابونعیم در مورد اصفهان، اولین مسجد بزرگ در اصفهان توسط حاکم وقت (عمر بن الکاتب) در دوره ی خلافت امام علی بن ابیطالب ساخته شده است. (661-656 میلادی) شاردن جهانگرد فرانسوی (Jean chardin) در طول سفر خود به اصفهان در اواسط قرن هفدهم 162مسجد را نام برده است. به گزارش شاردن اکثر مساجد بایستی در همسایگی یکدیگر، همانند بسیاری از شهرهای مسلمان نشین، دریک چهارم بخش مسکونی و در قسمت بازار واقع میشدند و یا با مدارس پرجمعیت و زیارتگاهای شهرها در ارتباط بودند. هرچند که بسیاری از این میراث در طول قرنها به وسیله ی حملات نظامی یا اقدمات نوسازی شهری محو شده گردیده اند. به عنوان مثال در میان این آثار قدیمی به جای مانده، مسجدهای محلی از این نوع می باشند، اگرچه قدمت بیشتر مساجد به دوران صفوی و دوره های بعد باز می گردد اما گذشت زمان حاکی از این است که تعداد این آثار باقی مانده به طور قابل ملاحظه ایی کاهش یافته است. Haneda, 1996 در اوایل دوران اسلامی، اصفهان دارای یک مسجد بزرگ بود که صرفا بعنوان محلی برای تجمع مردان برای نماز جماعت ظهر جمعه به کار گرفته میشد. این مسئله از آنجا ناشی میشد که، مسجدجامع یا همان مسجدجمعه از زمانی که حضرت محمد (ص) مسجد جماعتی را در منزل خودش در مدینه بنا نهاد یک مرکز اسلامی اصلی بوده است (Hillenbrand,1994,pp.33-34) مساجد جمعه شهرهای مهم به مساجد همجوار کوچکتر افزوده شدند که در دنیای اسلام در بسیاری از شهرهای بزرگ واقع بودند. معمولاً مساجد به وسیله پادشاه یا اعضای برگزیده حکومت بنا نهاده میشد. مساجد جماعت شناخت سیاسی مسلمین را از طریق نماز ظهرجمعه و خطبه ای که خوانده میشد، تسهیل میکرد که اگر این خطبه به وسیله خود پادشاه انجام نمیشد به وسیله یک روحانی خوانده میشد.
مسجد جامع اصفهان، در قرن هشتم توسط اعراب بنی تمیم از روستای تیران (روستایی در ناحیه نجف آباد) در حاشیه منطقه یهودیه که یکی از شهرهای تشکیل دهنده شهر جدید اصفهان میباشد، بنا شد. بنای مسجد با توسعه شهر گسترش یافت. این مسجد مجهز به کتابخانه ای (دارالکتاب) بود که حاوی کتابهای منتخب ادیبان گذشته بود و در برگیرنده همه رشته های علمی بود و نیز از تمام کتابها سه نسخه در این کتابخانه موجود بود. هیچ گاه کمتر از 5000 نفر برای اقامه نماز در این مسجد حاضر نمیشدند. (ابونعیم، جلد اول، صص: 17-19، مافروخی، صص: 84-85) ستونهای گچبری شده، سقف و مناره به سمت قبله را نگه میدارند. (مقدسی، صص: 388-389) “ابن الاثیر” این مسجد را یکی از بزرگترین و زیباترین مساجد در نوع خود دانسته است که توسط اسماعیلیون به آتش کشیده شد. (515 قمری/ 1121 میلادی) بعدها مسجد مجددا ساخته شد (ابن الاثیر، بیروت، جلد 10 ص: 595- Honarfar, 1965, pp. 80-81 ) و تا قرن هفدهم یعنی تا زمانیکه مسجد جدیدی توسط شاه عباس کبیر بنا شد، یکی از مساجد عظیم و مورد تکریم بود. از آنجاییکه این مسجد به عنوان قدیمیترین مسجد شهر بوده است لذا نزد مردم جایگاه معنوی خاصی داشته است و از اینرو حاکمان هر دوره با سخاوتمندی خاصی برای تزئین و مرمت آن تلاش نمودهاند تا جایگاه مذهبی خود را نزد مردم و روحانیون آن عصر افزایش دهند. و برای این منظور از مالیات اخذ شده از خود مردم برای این مکان خرج مینمودند، (Grabar, pp. 44-60)تقریباً هر اثر معماری مهم و رویداد زینتی مربوط به قرون میانی در تاریخ ایران در این مسجد نمود پیدا می کند. در حقیقت تزئینات و تکنولوژی ساختمانی خلاقانه ایی که در ساخت این مکان به کار رفته است این مسجد را به عنوان طرح اولیه و شاخص هنر معماری ایرانی قرون در دروان اسلامی قرار داده است. علاوه بر این درساختار معماری آن از شیوه چهار ایوانی بجای مساجد سبک عربی استفاده شده است که نمونه ایی از طرح مساجد ایرانی را نشان میدهد.(Honarfar, 1965, pp. 67-168; Mehrabadi, pp. 527-90; Mirza Hosayn Khan, p.19) ساختار اولیه مسجد جامع توسط حکمرانهایی که کنترل شهر را در دست داشتند بنیانگذاری شد. مسجد جامع نقش مهمی در ساختار معماری دوره عباسی در دوران قرون اولیه اسلامی خصوصا دوران ابتدایی تسلط اسلام بر اصفهان را دارد. (q.v.; According to Abu No’aym, I, p. 17, and Mafarruki, p. 84, it was first built by the Arabs of the village Tehran)مسجد جامع در ظاهر، حضور اسلام عباسیان در منطقه یهودیه را نشان میداد که در نهایت منجر به گسترش این منطقه و اتصال آن به منطقه تیران و تشکیل شهر واحد و بزرگ اصفهان شد. (golombek, pp. 20-25) انتخاب محل احداث مسجد جامع نقش مهمی را در کنترل و هدایت توسعه مذهبی اصفهان داشت. چرا که براساس مدارک و شواهد باستانشناسی محل قرارگیری شبستان و محراب مسجد جامع (در قسمت جنوبی مسجد) برروی بقایای آتشکده دوران قبل از اسلام یا اوایل اسلامی است که نشان میدهد بنای مسجد جامع در مکانی قرار گرفته است که قبلا نیز توسط زردشتیان یک مکان مقدس شمرده میشد. ویژگیهای اصلی این اولین مسجد جامع و بزرگ، فضا و بخش مستطیلی کلاسیکش بود که به فضاهای سرپوشیده متعددی شده تقسیم میشد، سقفش بر روی ستونهای موازی از هم استوار بود، و حیاط باز این مسجد قدیمی در قرن 10 وقتی که آل بویه اصفهان را پایتخت سیاسی خود کردند، از نو ساخته شد که فقط یاد و خاطره اندکی از آنها به خاطر فعالیتهای سیاسی انجام گرفته در آن زمان در حافظه تاریخ باقیمانده است. با این همه، مسجد در دل زندگی شهری و روزمرهی مردم اصفهان در تمام دوره قرون اسلامی باقی ماند. مسجد جامع اصفهان که امروزه به این نام مشهور است نمونه کامل و عالی یک مسجد سلجوقی است. از 1051 وقتی که اصفهان مرکز سیاسی حکومت بزرگ سلجوقی شد بناها و ساختمانها در مسجد جامع و میدان کهنه در جنوبشرقی شهر جایگاه خود را تثبیت کرده بودند. در لشکرکشیهای متوالی مسجد جامع دستخوش تغییرات اساسی معماری شد که باعث به وجود آمدن پلان و نمای جدید مسجد در قرون بعدی شد. این مسجد شامل مساحتی به اندازه 17000 متر مربع میباشد و در مرکز خود دارای حیاطی به مساحت تقریبی 2500 متر مربع میباشد، که آن را یکی از بزرگترین مسجدهای ایران میکند. اولین مداخله اصلی سلجوقیان در معماری بنا برمیگردد به سالهای بین 1072-1092 توسط وزیر صاحب نام سلجوقی، نظام الملک که یک فضای گنبدی شکل بالای تو رفتگی فضای شبستان اصلی مسجد احداث نمود.(1092 میلادی) (Honarfar, 1965, pp. 75-76)اسناد تاریخی گواه بر این هستند که این بنا به عنوان یک بنای مجزا و احتمالا بر روی بقایای یک آتشکده مربوط به دوران قبل از اسلام بنا شده است. (Galdieri, III, pp. 19-25) بقایای گنبد جنوبی شاهدی بر این هستند که مقیاس قابل توجهی از بنا آجرکاری بوده، و همانند سایر مساجد همعصر که آجر جزو مصالح سنتی ناحیه مرکزی آن زمان ایران بوده است. اتاق مربع شکل این بنا شامل انبوه ستونهای بزرگ دورتادور اجرا شده در تمامی اضلاعها است. گنبد جنوبی این بنا همانند طاق کسری است که توسط معماران دورهی ساسانیان طراحی شده و بیشتر شبیه پرستشگاههای زرتشتیان میباشد. در سمت دیگر یعنی قمست شمالی مسجد و آن طرف دیوارهای محوطه اصلی، رقیب و جانشین نظام الملک، ابوالغنایم تاج الملک فارسی(1093 میلادی)، ساختمانی را در سمت گنبد شمالی به نام گنبد خاکی (خاگی – دلیل این نامگذاری مقطع بیضی شکل گنبد است که شکل تخم مرغی یا بیضوی پیدا می کند) ساخت. این بنا خود نیز مستقل و بیرون از ساختار مسجد بود و نزدیک دروازه شمالی مسجد قرار داشت. همواره عملکرد این بنا مورد بحث و زیر سوال بوده اما بنا بیشتر شبیه به بناهای درباری است. چنین کاربردی شاید شامل طراحی معماری و دکوراتیو خاصی برای این ساختمان کوچک بوده در حالی که گنبد جنوبی نظام الملک با آن مقیاس بزرگ القا کننده حیرت و بزرگی است. گنبد تاج الملک توسط فرمها و الگوهای هندسی شکسته نشان دهنده روشنایی و ظرافت است، پوسته و دیوار دو جداره گنبد به بلند نشان دادن دیوار بیرونی کمک میکند. طراحی داخلی از داخل گنبد توسط یک سیستم توزیع وزن ماهرانه که شامل یک قوس است که در اندازه کوچک شده و به قسمتهای کوچکتر دو و سه تایی تبدیل شده و از مرکز گنبد آغاز و به حاشیه و کنار بنا میرود بالا نگه داشته می شود. طرح قوسهای پهن به این ترتیب است که : شامل قوسهای کوچکی میشوند که کناره آنها بریده شده و نوک تیز است و یکی در میان دارای فرورفتگیهای کم عمقی هستند. و حتی قوس و کمانهای حلقوی کوچکتر پایه و اساس طرح گنبد را تشکیل میدهند. پنج ضلعیهای قطع کننده در گنبد به طور ظریفی با بافت ساختمان ترکیب شده اند که دلیل آن استفاده از آجر هم به عنوان مصالح ساختمان هم به عنوان مصالح تزئینی است(Galdieri,1972-84, III, p.38; Honarfar,1965, p.76; Blair, no. 61)
در این نگاه گنبد شمالی مسجد جامع اصفهان نمونه واضح برای بیان معماری دوران سلجوقی است. به طور منصفانه خلاقیت و ترکیب در بنا سبک خوبی است و بنای شمالی نیز هم چنین که شامل آجرها و کاشیهای منبت کاری شده از با خط کوفی است. و شامل آیه های قران که روی آنها حکاکی شده است. بعد از تحولاتی که در تغییر دادن مسجد و آن دو گنبد به وقوع پیوست، خلاقیت و نبوغ بعدی سلجوقیان، تغییر شکل دادن یک مسجد بزرگ قدیمی به فرم جدید آن بود. در طول دهه 1120 اکثر ستونها و سقفهای بسیاری از تالارها و حیاط مساجد پایین آورده شده و با فضاهای داخلی قوسدار و چهار ایوان که به حیاط مشرف هستند عوض شد. این ورودیهای قوسی که با دها نهای باز و قابی پنج ضلعی در وسط هر ضلع (ایوان) به حیاط مشرف بودندکه این باعث همساز کردن ظاهر حیاط میشد از این طریق چهارایوان مسجد جامع از نو حالت معنوی و بصری را متوجه حیاط میکند. دقیقا برعکس جدایی ناپذیری عبادتگاه پوشش داده شده و حیاط روباز در مساجد قدیمی مسجد جامع اصفهان با پلان چهار ایوانی خود و ارتباط برقرار کردن بین فضاهای داخل و بیرون مسجد، مسئله تفاوت فطری گرایی در معماری را بین اعراب مدیترانه و ایرانیان حل میکند. متمرکزگرایی مسجد جامع در معماری ایرانی و به یاد ماندن آن در تاریخ اصفهان نشان دهنده این حقیقت است که فرمانرواهای متعدد دوران مختلف و حامیان اثر خود را بر روی این مسجد جا گذاشتند. در این فرآیند، مسجد یک فرم به طور بیقاعده واحدی شد که به نظر میرسد به طور ارگانیک در پیرامون اجزای تشکیل دهندهاش رشد کرد و وارد بافت شهر شد. در دوره حکومت اولجایتو و مغولها، (اولجایتو، 16-1304 میلادی) فضای پشت ایوان غربی در حیاط به عبادتگاهی به طرف قبله تبدیل شد که در آن محراب با شکوهی جاگذاری شده بود. محراب به دلیل ترکیب بندیهای پیچیده و کاشیکاریهای ماهرانه معروف بود (Honarfar, 1965, pp. 114-20; Blair and Bloom, pp. 10-11) این سنگها که با برگهای مو و پیچک احاطه شده اند و قابها گلهای لوتوس مانند دارند، اسامی 12امام شیعه بر روی آنها به زیبایی و با خط میخی خوشنویسی شده است.(Honarfar, 1965, p.120) دوران آلمظفر (مظفریان، 93- 1313 میلادی) یک مدرسه کوچک در ضلع شرقی مسجد جامع ساخته شد. دوره تیموری همزمان است با تعداد زیادی از کارهای با اهمیت و تاثیرگذار از جمله ساخت مسجدِ دارای یک نمازخانه زمستانی و سردرها و بسیاری از عناصر زیبای دیگر، سطوح موزائیک در حیاط، نمای سردر یا نماهای خارجی که از آجرهای رنگی ساخته شدهاند و با ساختار اصلی ساختمان سلجوقی بگونه ای زیبا تعامل رنگ داشته و ارتباط برقرار میکنند. در نمازخانه اصلی مسجد کتیبه ای از دوره تیموری به تاریخ 851 قمری (1447 میلادی) موجود است. این کتیبه از نمونه های اولیه کتابت با ترکیب رنگهای روشن است که در آن نام سلطان محمد بهادر پسر ارشد شاهرخ ذکر در پس زمینه آبی و سفید کتابت گردیده است. (Honarfar, 1965, pp. 122-23; Mehrabadi, p. 522) تاکید هنر دوران تیموری در استفاده از رنگ پردازی در معماری در دوره های بعد نیز تداوم می یابد و بعدها الهام بخش هنرمندان دوران صفوی در تزئینات سردرهای مساجد اصفهان و سایر ابنیه اسلامی است. شواهد نشان میدهد که در دوره صفوی رسیدگی و نظارت دولتی بر امور مسجدجامع همچنان تداوم دارد. که به موجب آن بصورت پیدرپی هم در دوران قبل از انتخاب اصفهان به پایتختی و هم بعد از پایتخت شدن اصفهان (98- 1597 میلادی) توجهات دربار به مرمت و نگهداری مسجد جامع بوضوح قابل مشاهده است. در این میان میتوان به یکی از مهمترین موارد قابل توجه اشاره نمود : ایوانهای چهارگانه اطراف حیاط با تزئینات مقرنسکاری آنهاست. (بدرستی مشخص نیست که آیا این قسمت پیشتر نیز وجود داشته است؟) پوشش ضلع جنوبی که در جهت قبله قرار دارد از کاشیهای لعابدار است که در دو طرف خود مناره هایی باز هم با پوشش کاشیهای لعابدار را دارد. در این بخش شاهد هستیم که این نوع استفاده از پوشش کاشیهای لعابدار بوضوح بیانگر هنر و تزئین دوره تیموری و تفاوت آن با تزئینات آجرکاری دوران سلجوقی است در دورانی که اصطلاحا پیش صفوی شناخته میشود. حقیقت اینست که شاهان صفوی با طرح اندازی و دستور به تزئین دیوارهای مسجد جامع حاکمیت مذهبی خود را برای مردمان آن دوره به نمایش گذاشته اند. در این میان شاه اسماعیل و شاه طهماسب بیشتر سفارش کار را برای مرمت و بازسازی مسجد داده اند (1532- 1531 میلادی) و سرپرستی این کار را به یکی از روحانیون و همچنین نماینده سلطنتی خود سپرده اند. (Babaie, 2003, p. 39; Honarfar, 1965, pp. 86 ff.)علاوه برکتیبه های شاه طهماسب در ایوان جنوبی که شامل ذکر نام 14معصوم است که نشاندهنده بیان عقاید شیعه است که با درج در مراکز تاریخی مذهبی در اصفهان راه را برای تاکید بر گسترش مذهب تشیع نوپای صفوی هموار میکند و نشانگر تغییر مذهب برای مردمان است. اما نکته متضاد قضیه در اینست تغییرات مذهبی که از مسجد جامع اصفهان بدینگونه شروع میشود در تمام دوران پادشاهی شاه عباس کبیر در قرن هفدهم با مسجد سلطنتی در حال رقابت است.
Originally Published: December 15, 2007
Last Updated: April 5, 2012
Vol. XIV, Fasc. 1, pp. 20-33
آخرین نظرات