چکیده مطلب
سکه های سلوکی / بخش اول سکه اسکندر مقدونی
موقعی که اسکندر به سلطنت رسید در خزانه مقدونی فقط 60 تالان سکه نقره و چند ظرف طلا و نقره وجود داشت. ولی این فقر مالی دوامی نکرد و با تصرف مناطق ثروتمند همانند بابل و تخت جمشید غنایم بیشماری بدست یونانیان رسید. سکه شناسی اسکندر[1] فتوحات اسکندر در ایران موجب متوقف شدن کلیه ضرابخانه […]
مشروح مطلب
موقعی که اسکندر به سلطنت رسید در خزانه مقدونی فقط 60 تالان سکه نقره و چند ظرف طلا و نقره وجود داشت. ولی این فقر مالی دوامی نکرد و با تصرف مناطق ثروتمند همانند بابل و تخت جمشید غنایم بیشماری بدست یونانیان رسید.
سکه شناسی اسکندر[1]
فتوحات اسکندر در ایران موجب متوقف شدن کلیه ضرابخانه ها نگردید و دریک طلا مانند گذشته رواج داشت و مزد سربازان و مزدوران با آن پرداخت می شد. شکل سکه نقره هخامنشی در معاملات، کسب، داد و ستد بکار می رفت و حتی بعضی از سکه شناسان از جمله ارنست بابلون فرانسوی، عقیده دارد که نه تنها دریک و سیکل در این دوران رواج کامل داشت، بلکه نیم دریکی و دو دریکی هم در زمان اسکندر ضرب خورده است.
البته بسیاری از فرمانروایان چه آنهایی که در سمت خود ابقا شدند و چه افرادی که اسکندر جدیدا آنها را منصوب کرد، در محل فرمانروایی خود اجازه ادامه ضرب سکه محلی نداشتند، ولی بعضی از آنها مانند مازه فرمانروای بابل، سکه زدند[2].
توصیف سکه های مازه بدین شرح است :
بر روی سکه بعل، که بعدها در سکه های سلوکی زئوس خدای یونانی خوانده شده است، بر روی چهارپایه ای نشسته و بر روی پشت سکه نقش شیری که در حال راه رفتن است، دیده می شود[3]. پس از مازه فرمانروایان دیگری نیز تا مدتی به ضرب این نوع سکه ها ادامه دادند که علائم روی سکه تا حدی مشخص نام آنهاست (تصویر 1).
بر روی سکه هیراپولیس نام اسکندر به خط آرامی نقر است. دو درهمی به وزن 02/8 گرم که روی آن خدای بعل بر تخت نشسته است و پشت سکه مردی سوار بر اسب در حال پرتاب نیزه می باشد و نام اسکندر در حاشیه سکه قرار دارد[4] (تصویر 2).
سکه های اسکندر بواسطه تنوع، نقش و زیبایی، بسیار جالب است و قسمتی از آنها که قطعا سرسکه اش را صنعتگری توانا و چیره دست تهیه کرده است، جز شاهکارهای هنری می باشد. درباره سکه های اسکندر و تصویر وی بر روی آنها عقاید مختلفی مورد بحث است.
بعضی نقش سکه را تصویر حقیقی او می دانند که بصورت خدایان جلوه گر شده است و برخی او را تصویر خیالی یکی از خدایان المپ[5] فرض می کنند.زیرا سکه های متعدد و متنوع اسکندر، از لحاظ نقش و تصویر یکسان و شبیه نیستند، ولی آنچه منطقی تر و به صحت نزدیکتر می آید، اینست که در ابتدا نقش سکه های اسکندر، بخصوص استاتر طلای کلاهخود به سر و چهاردرهمی های او که در یونان و مقدونیه ضرب خورده و از لحاظ هنری بسیار جالب است، تصویر حقیقی او بوده است، ولی طول مدت[6] و ضرب های مکرر در ضرابخانه های شهرهای یونان، آسیای صغیر، مصر، ایران و حتی هند[7]، سرزمینی که سپاهیان اسکندر خود را به آنجا رساندند، موجب شد که از شباهت تصویر اولی، اثری باقی نماند.
سکه های اسکندر بدین طرح می باشند :
استاتر طلا که در یک طرف آن تصویر اسکندر به وضع آتنا با کلاهخود، به چشم می خورد و در طرف دیگر الهه فتح با بالهای گشوده ایستاده است (تصویر 3).
چهاردرهمی های معروف که تصویر نیم تنه اسکندر به طرز هراکلس[8] که کلاهی از پوست شیرنمه[9] به سر دارد، بر روی آنها نقش شده است و در پشت سکه زئوس خدای بزرگ یونان بر تخت نشسته و عصای قدرت و سلطنت مطلق را بدست گرفته است و نام اسکندر به خط یونانی در کنار سکه نقر است (تصویر 4).
چهاردرهمی به وزن 50/16 گرم (تصویر 5)[10]، اسکندر چون خود را فرزند خدایان می دانست، علاقمند بود که به صورت آنان بر روی سکه ظاهر شود، ازاینرو پوست شیرنمه را که مظهر هراکلس است، بجای کلاه بکار برد و پس از فتح مصر بر روی پوست شیر، شاخ قوچ، که مظهر خدای آمون[11] است، بای کلاه بکار رفته است.
درهم و نیم درهمی های اسکندر از حیث نقش مانند چهاردرهمی هاست. درهم 10/4 گرم (تصویر 6)[12]، و ابول 65/0 گرم[13] است (تصویر 7).
سکه های فاتح مقدونی که خارج از یونان ضرب خورده است و به ضرب آسیایی معروف است، تحت نفوذ هنر محلی قرار گرفت و از لحاظ نقش و نوشته، متفاوت است. نوشته این سکه ها به خط یونانی یا آرامی است و گاهی بجای عقاب، که معمولا در پشت سکه بر دست زئوس قرار دارد، نیم تنه اسب، منقور است و در کنار سکه خوشه گندم یا لنگر، شاخه گل و یا علائم مختلف (تصویر 8) ضرابخانه[14] بر روی اغلب آنها مشاهده می شود.
در حفاری سالهای 1341 تا 1342 هیات مشترک علمی ایران و انگلیس در پاسارگاد، تعدادی چهاردرهمی و درهم اسکندر و سلوکوس اول بدست آمده است که از لحاظ نقش و ضرب بسیار جالب می باشد و بدون تردید سرسکه آنها توسط هنرمند قابلی تهیه گردیده است.
بنابر تحقیق، سکه های اسکندر، مکشوفه در پاسارگاد، ضرب شهرهای شوش، بابل، اکباتان، کاپادکیا و آراد است. یکی از چهاردرهمی های ضرب آراد بدین ترتیب است[15] :
روی سکه – تصویر اسکندر
پشت سکه – زئوس روی تخت نشسته و علامت ضرابخانه در زیر تخت قرار دارد و نام اسکندر در پشت زئوس کنار سکه نقر است (تصویر 9).
وزن سکه – 5/16 گرم (تصویر 10)
پی نوشت ها :
[1] منبع مطالب جهت استفاده و ارجاع دانشجویان و محققین آدرس ذیل می باشد :
کتاب : تاریخ سکه (از قدیمترین ازمنه تا دوره ساسانیان) تالیف : ملکزاده بیانی، انتشارات دانشگاه تهران، 1381 : 134 – 141
[2] سکه های با نقش شیر که در بابل ضرب شده، تا دوره آنتیکوس اول ضرب آنها ادامه داشته است.
[3] گاهی اوقات بر روی این نوع سکه ها علائو مختلفی مانند لنگر کشتی، ستاره، زنبور با یکی از حروف یونانی دیده می شود که ممکن است علامت ضرابخانه یا اول اسم یکی از فرمانروایان باشد که در دوره او سکه ضرب شده است.
[4] سکه های مشرق، دِمُرگان، ص 116
[5]Olympe در یونان قدیم بر کوههای بین مقدونیه و تسالی اطلاق می شده که بنابر افسانه های کهن محل خدایان بوده است.
[6] زیرا در حدود یک قرن و نیم پس از مرگ اسکندر ضرب سکه های وی ادامه داشته است.
[7] این مسئله مورد بحث است که آیا به همان نسبتی که اسکندر در آسیا پیشرفت می کرد، به ضرب سکه در هر محل اقدام می نمود؟
[8] Herackles یا هرکول مظهر قدرت و نیرومندی، یکی از قهرمانان افسانه های قدیم یونان است.
[9]Neme محلی در یونان که هراکلس بواسطه قدرت بدنی، شیرهای آن محل را بدست خود خفه کرد.
[10] در حفاری شوش کشف شده است.
[11]Ammon خدای بزرگ مصر
[12] از حفاری تخت جمشید بدست آمده است.
[13] یک شانزدهم درهم
[14] Monogramme عبارتست از علامت رمزی یا چند حرف از اول اسم که معرف شهر یا نام نماینده دولت در ضرابخانه باشد.
[15] این چهار درهمی در مجموعه موزه ایران باستان موجود است.
آخرین نظرات