مدیریت

image-admin

صاحب امتیاز و مدیریت :

دکتر رضا صبوری نوجه دهی

Dr. Reza Sabouri Nojah Dehi


موضوعات


عضویت در خبرنامه

برای عضویت در خبرنامه ، ایمیل خود را وارد نمایید

سکه های هخامنشی

زمان مطالعه: ۱۰ دقیقه
سکه های هخامنشی

چکیده مطلب

سکه هخامنشی بعنوان اولین سکه های ایرانی ضرب گردیده اند، این سکه ها ناگفته های بسیاری دارند که در نوشتار حاضر ضمن معرفی آنها به برخی از این ناگفته ها اشاره می شود.   در سده ۶ پیش از میلاد در ساردیس لیدیه ضرابخانه‌ای وجود داشته است که پس از فتح ساردیس بدست کورش در […]

مشروح مطلب

سکه هخامنشی بعنوان اولین سکه های ایرانی ضرب گردیده اند، این سکه ها ناگفته های بسیاری دارند که در نوشتار حاضر ضمن معرفی آنها به برخی از این ناگفته ها اشاره می شود.

Acamenian 01-2

 

در سده ۶ پیش از میلاد در ساردیس لیدیه ضرابخانه‌ای وجود داشته است که پس از فتح ساردیس بدست کورش در ۵۴۷، از آن برای ضرب سکه‌های هخامنشی استفاده شد. این سکه‌ها تصویر روبرویی از یک شیر و یک گاو نر را در روی سکه، که نمادی بوده که همراه نام پارسه وجود داشته، و دو چهارگوش حک شده بر پشت سکه داشتند.

 

 

زمانی که داریوش حکومت خود را بر پایه نظام اداری در کلیه شئون مملکت قرار داد، و به نظم، نسق و ترتیب تشکیلات مملکتی پرداخت. به زودی متوجه لزوم سکه شد. اولین نوع سکه های هخامنشی که به سکه های شاهی[1] معروف است، احتمالا در سال 517 ق.م. از ضراب خانه خارج گردید، عیار سکه‌های دریک بسیار بالا بود و با آزمایش روی نمونه‌های به دست آمده معلوم شده‌ است که فلزش تنها ۳٪ آلیاژ می‌داشته‌ است. این خلوص بالا باعث رواج این سکه شد و همواره سکه‌های طلای هخامنشی سخت معتبر بودند. در اواخر دوران هخامنشی دو دریکی با وزن 16.80 گرم هم ضرب شد. کیفیت سکه‌های زر در تمام دوران هخامنشی ثابت ماند. سکه طلا معروف به دریک به وزن 8.41 گرم و نقره به نام سیکل (شِکِل) با وزن 10.75 گرم ضرب می گردید[2].

سکه های شاهی هخامنشی، یعنی دریک و سیکل، عموما دارای طرح شبیه به هم می باشند، فقط تصویر هر شاهنشاه یا دیگری تفاوت دارد و موجب شناختن آنها از یکدیگر می شود. تصویــر روی ســکه های هخامنشــی، کمــانداری پارســی اســت کــه گمــان مــیرود، شــخص شــاه بــوده باشــد. این تصویر نیم تنه شاهنشاه، کمان بدست نقش است یا تصویر شاهنشاه که بصورت کماندار پارسی ترکش بر پشت، یک زانو بر زمین زده و با یک دست زوبین را گرفته و با دست دیگر کمان را می کشد و در نوع دیگر شاهنشاه کمان بدست در حال دویدن است و با دست دیگر نیزه را که مایل به زمین است، نگه داشته است. زانو زدن شاهنشاه علامت نیایش اهورا مزدا است. بــر پشــت ایــن ســکه ها نیــز فرورفتگیهایــی نامنظــم دیــده میشــود. از آنجــا کــه ســکه های هخامنشــی نوشــته نــدارد، نمیتــوان بــا اطمینــان زمــان دقیــق ضــرب هــر یــک را مشــخص کــرد محــل ضـرب سـکه های هخامنشـی، عمدتـآ در سـارد و همچنیـن لیدیـه، لیبیـا، پامفیلـی، کلیکیـه و صیــدا بــوده اســت. 

 

نقش تاج شاهان هخامنشی بر روی سکه ها:

نقش تاج شاهان هخامنشی که بر روی سکه های این دوره حک شده است، عموما به صورت دندانه ای ظاهر گشته اند. پوشش سر شاه، که تاجی باکنگره های نوک تیز است کیداریس خوانده میشود. تاج پادشاهان هخامنشی بسیار ساده و شکیل بر روی سکه های این دوره نقر گردیده اند و فقط در جزئیات اندک همچون ارتفاع تاج، اندازه و فاصله دندانه ها و یا شکل ظاهری دندانه ها با یکدیگر تفاوت دارند.

 

04-2

 

در شاهنشاهی هخامنشی تا روی کار آمدن اسکندر مقدونی علاوه بر دریک و شکل که مخصوص ضرابخانه سلطنتی بود، ممالک و شهرهای یونانی و آسیای صغیر که در تصرف ایران بودند و استانداران (ساتراپها) که شاه برای ایالات معین می کرد حتی روسا و فرماندهان ارتش، اجازه داشتند هر یک جداگانه از هر فلزی که مایل بودند و با منافع اقتصادی آنها تطبیق می کرد، سکه بزنند.

 

05-2

 

دریک بیشتر برای مزد و مواجب مزدورهای خارجی که در خدمت ارتش ایران بودند یا برای تجارت و بسط امور دیگر با یونان یا ممالک غربی ایران بکار برده شده است. در دوره جنگهای خشایارشا با یونان، هر سرباز در هر ماه یک دریک مواجب داشت، ولی داخل مملکت هنوز مراسم مبادله جنسی مریوم بود و در معاملات، تجارت و کسب، نقره و طلا را با وزن بکار می بردند، حتی برای مالیات که ممالک تابع و ایالات باید جنسی و نقدی سالانه بپردازند، داریوش مقرر داشت که طلا و نقره را بنابر وزن تالان[3] پرداخت کنند.

 

سکه‌های شاهان تابعه و ساتراپ‌ها[4]

در شاهنشاهی هخامنشیان علاوه بر سکه‌های پادشاه بزرگ سکه‌هایی در شهرهای یونانی ضرب می‌شده که متعلق به شاهانی بود که مجبور بودند به حکومت مرکزی شاهنشاهی ایران مالیات بپردازند و نیز از سکه‌هایی از طرف ساتراپ‌ها که به ضرب آنها مبادرت می‌ورزیدند.

وادینگتون می‌گوید: «حق ضرب سکه در تمام دوران تسلط ایرانیان به طور رقابت و هم‌زمان با سکه شاهی از طرف شهرها و حکام مختار محل‌ها و ساتراپ‌هایی که این مقام به ارث به آنان می‌رسید یا بر حسب مقتضیات به این شغل گماشته می‌شدند، اعمال می‌گردید.

در زمان هخامنشیان هیچ‌یک از حکام و پادشاهان محلی حق نداشتند بدون اجازهٔ داریوش به نام خود سکه زنند، فقط اجازه داشتند با اجازهٔ داریوش سکهٔ نقره بزنند، چرا که ضرب سکهٔ طلا در انحصار مرکز بود.

برخی از سکه شناسان در پژوهش‌های خود اشاره به نقوشی مانند جانور خوابیده یا سر جانور، یا سر اسب یا پرنده یا ماهی نموده‌اند. در مجموعه سکه‌های «هخامنشی» (ارنست بابلون) سکه‌ای است که در فرورفتگی پشت آن به گونه روشنی نقش قسمت جلوی کشتی دیده می‌شود. احتمالا این سکه ضرب شهر کاری، در آسیای صغیر است، زیرا یک حرف که نشانه این منطقه‌ است، بر روی آن فرورفتگی است.

بر روی شماری از سکه‌های شاهی هخامنشی نیز نشانه‌ها موجود است که بتوان آنها را به واسطه تفاوتی که با نشانه‌ها سکه‌های ضرب شده در شهرهای لیبی، یا مفیلی یا کیلیکیه دارند، ضرابخانه شهری را که سکه در آن ضرب گردیده تعیین نمود. به جز این نشانه‌ها، نشانه‌ها دیگر به همراه حروف نیز گاهی بر روی دو دریکی‌ها مشاهده می‌گردد که چون این نشانه‌ها بر روی سکه‌های ماژه که در بابل پس از دوران هخامنشی در مدت فرمانروایی خود ضرب زده و بر روی چند سکه اسکندر و سلوکوس نخست دیده شده‌است، می‌توان باور داشت که این سکه‌های دو دریکی پس از دوره هخامنشی ضرب زده شده و محل ضرب بابل بوده‌است. بر سکه‌های دو دریکی، یا شیارهای مواج با نقش دو هلال یا نقش قسمت جلو کشتی دیده می‌شود.

در زمان هخامنشیان بعضی ساتراپی‌ها هم که در ادارهٔ امور داخلی خود آزاد می‌بودند سکه‌های مخصوص به خود ضرب می‌کردند که مثلاً تصویر الههٔ مورد پرستششان روی آنها نقش شده بود.

 

ساتراپ‌هایی که در آنها سکه ضرب می‌شد:

  • ششمین ساتراپی یعنی مصر و سیرنائیک
  • پنجمین ساتراپی، یا ساتراپی سوریه، شامل عربستان و بین‌النهرین از ناحیه خابور تا زاویه فرات، سوریه، فینقیه و فلسطین، جزیره قبرس
  • چهارمین ساتراپی یا ساتراپی کیلیکیه که در قرن پنجم از طرف ایالات واقع در شمال کوه‌های توروس توسعه یافت و در آخر دوران هخامنشی قسمت شمالی سوریه بدان اضافه گردید.
  • اولین ساتراپی یا ساتراپی ایونی که شامل نواحی پامفیلی، لیسی، کاری و پیزیدی و ایونی و آلودی، می‌شد.
  • دومین ساتراپی که بدان ساتراپی سارد یا لیدی نیز می‌گفتند. شامل ایالات میسی، لیدی و سرزمین‌های لوزونی ین‌ها و کابالی ین‌ها و هیت نی ین‌ها.
  • سومین ساتراپی که اغلب به نام ساتراپی فریگیه یا داس سیلیون، معروف بوده، علاوه بر ساحل هلسپونت شامل تمام نواحی مرکزی آسیای صغیر از کوه‌های توروس تا دریای سیاه می‌شد.

طی دوران سلطنت هخامنشیان سرحدات سیاسی و اداری نواحی که در بالا ذکر آنها رفت، دچار تغییرات زیادی شد و اغلب به واسطهٔ کمبود اطلاعات تاریخی ممکن است تناقضاتی برای تشخیص حدود قطعی آنه به وجود آید.

 

پی نوشت ها :

[1] به مقدار خیلی کم در دوره هخامنشی دو دریکی و نیم دریکی نیز سکه زده شده است.

[2] تا قبل از بدست آمدن چند سکه کرزوس و سکه یونانی در پی بنای قصر آپادانا در تخت جمشید، تصور می شد که سکه های هخامنشی در سال 517 ق.م. ایجاد گردیده است، در صورتی که پروفسور هرتسفلد تاریخ بنای کاخ داریوش را بین سالهای 517 و 514 ق.م. می داند و اگر آنزمان سکه هخامنشی وجود داشت در پی بنا بجای آن سکه کرزوس و یونانی بکار نمی رفت، از اینرو به تحقیق می توان گفت که داریوش پس از سال 517 ق.م. سکه زده است.

[3] Talent واحد وزن در نزد یونانیان بوده است.

[4] سکه های دریک تنها در خزانه شاهی ضرب می شدند اما سکه های نقره در ساتراپ ها نیز ضرب می گردیدند.


در ادامه بخوانید: زیرساخت های شهری / پایه و اساس شهرهای مدرن

تبلیغات

    در اینستاگرام ما را دنبال کنید