چکیده مطلب
ادبیات فارسی باستان
زبان هایی که در ایران از قدیمترین روزگار تاکنون متداول بوده است، از نظر ویژگی های زبانی، وجوه مشترکی دارند، هرچند که این زبان ها در سرزمین های گوناگونی در ایران کنونی یا خارج از مرزهای فعلی آن معمول بوده اند یا هستند . فارسی باستان که نیای فارسی امروزی ما بشمار می رود زبانی […]
مشروح مطلب
زبان هایی که در ایران از قدیمترین روزگار تاکنون متداول بوده است، از نظر ویژگی های زبانی، وجوه مشترکی دارند، هرچند که این زبان ها در سرزمین های گوناگونی در ایران کنونی یا خارج از مرزهای فعلی آن معمول بوده اند یا هستند .
فارسی باستان که نیای فارسی امروزی ما بشمار می رود زبانی است که در دوره هخامنشیان (559 الی 330 ق.م.) در پارس بدان تکلم میشده و تنها آثار مکتوب آن کتیبه های شاهان هخامنشی است که به خط میخی نوشته شده است. اما زبان دیوانی و مکاتبات شاهان هخامنشی آرامی[1] بوده است. نامه های دولتی را دبیران آرامی زبان یا آرامی دان از گفته شاه یا فرمانروایان دیگر که به فارسی باستان بیان می شد، یا از گفته فرمانروایی که زبان دیگری داشت، به زبان آرامی بازمی گردانیدند و می نوشتند و نامه هایی را که از دیگر استان های شاهنشاهی هخامنشی به زبان آرامی می رسید برای شاه به زبان فارسی باستان ترجمه کرده و می خواندند. تعدادی از این مکاتبات متعلق به قرن پنجم ق.م. به زبان آرامی بر روی چرم در مصر بدست آمده که متعلق به شهربان (ساتراپ) مصر بنام اَرشام است. این اسناد با اینکه به آرامی نوشته شده اما از نظر سبک تحت تاثیر فارسی باستان است و لغات و جمله هایی که عینا ترجمه فارسی باستان است در آن بسیار دیده می شود. در تخت جمشید تعدادی از اشیا که احتمالا در مراسم دینی بکار می رفته با نوشته هایی به خط و زبان آرامی کشف شده است.
همچنین از کتیبه داریوش در بیستون تحریری آرامی نیز در دست است. پس از دوران هخامنشی زبان آرامی بعنوان زبان مکاتبات بتدریج در ایران منسوخ شد و زبان های دوره ایرانی میانه جای آنرا گرفت، ولی این زبانها بیشتر به خطوطی که مقتبس از خط آرامی بود نوشته می شد. در این خطوط (پهلوی، پارتی، سُغدی، خوارزمی) تعدادی از کلمات آرامی الاصل همراه با تغییراتی نوشته می شد ولی در تلفظ معادل معنایی آنها درزبانهای ایرانی بکار می رفت.[2] این کلمات را در زبان پهلوی هُزوارِش می نامیدند. احتمالا حفظ سنت آرامی نویسی در میان دبیران ایرانی موجب بازماندن هزوارش ها شد.
علاوه بر پاپیروس و چرم لوحه های سفالی نیز برای مکاتبات در میان پارس ها بکار می رفته است. آثار بدست آمده در خزانه و استحکامات سلطنتی تخت جمشید که مربوط به دوره هایی میان 492 و 458 و 509 و 494 ق.م. است، به زبان عیلامی نوشته شده است، شاید به این دلیل که کاتبان آنها عیلامی زبان بوده اند. کتیبه بزرگ بیستون و بعضی کتیبه های دیگر علاوه بر فارسی باستان به اکدی (بابلی) و عیلامی هم نوشته شده است و تحریر مصری قدیم بعضی از کتیبه های فارسی باستان نیز در دست است.
شاهدی در دست نیست که براساس آن بتوانیم استناد کنیم که فارسی باستان بصورت مکتوب جز در کتیبه های شاهان هخامنشی که به خط میخی است، در جای دیگر نیز بکار رفته باشد. تنها کتیبه ای که بنظر می رسد به زبان فارسی باستان و به خط آرامی نوشته شده و احتمالا متعلق به بعد از دوره هخامنشی است، در نقش رستم است که تنها چند کلمه آن تاکنون خوانده شده و به قطعیت درباره آن نمی توان سخنی گفت.
پی نوشت ها :
[1] آرامی از زبان های سامی است و زبان قومی بوده است که احتمالا در اصل در شمال عربستان می زیسته اند و در زمانی پیش از سده 12 ق.م. بتدریج به شام و بین النهرین و آسور و بابل راه یافتند. قدیمترین اثار مکتوب این زبان کتیبه های متعلق به سده 9 و 8 ق.م. است دبیران آرامی زبان در دستگاههای اداری دولت آشور به خدمت مشغول بوده اند و پس از تاسیس دولت هخامنشی به خدمت پادشاهان این سلسله درآمدند آرامی در جهان باستان تا قرن ها بعنوان زبان میانجی در مکاتبات بکار می رفت خطوطی که اغلب زبانهای ایرانی بدان نوشته شده مقتبس از خط آرامی است.
[2] مثلا کلمه آرامی مِن بمعنی از نوشته می شد و در تلفظ اَژ، از و چَن تلفظ میشد.
آخرین نظرات