مدیریت

image-admin

صاحب امتیاز و مدیریت :

دکتر رضا صبوری نوجه دهی

Dr. Reza Sabouri Nojah Dehi


موضوعات


عضویت در خبرنامه

برای عضویت در خبرنامه ، ایمیل خود را وارد نمایید

  • خانه یادداشت روز اقلیم و تنظیم شرایط محیطی، تزئینی بدون کاربرد در معماری ایران

اقلیم و تنظیم شرایط محیطی، تزئینی بدون کاربرد در معماری ایران

زمان مطالعه: ۱۰ دقیقه
اقلیم و تنظیم شرایط محیطی، تزئینی بدون کاربرد در معماری ایران

چکیده مطلب

زمانی که به فرم و پلان معماری ابنیه روستاهای دوران نوسنگی تپه های باستانی حاجی فیروز در شمالغرب ایران و تپه زاغه در دشت قزوین با دقت نگاهی می اندازیم، شگفت زده می شویم که عوامل اقلیمی مانند باد نامطلوب سردسیری در نحوه طراحی معماری لحاظ شده است. اما امروز در هزاره سوم و در […]

مشروح مطلب

زمانی که به فرم و پلان معماری ابنیه روستاهای دوران نوسنگی تپه های باستانی حاجی فیروز در شمالغرب ایران و تپه زاغه در دشت قزوین با دقت نگاهی می اندازیم، شگفت زده می شویم که عوامل اقلیمی مانند باد نامطلوب سردسیری در نحوه طراحی معماری لحاظ شده است. اما امروز در هزاره سوم و در عصر تکنولوژی و پیشرفت چه بر سر ساختار معماری ایران آمده است که مباحث اقلیمی صرفا به مباحث کلاسی و دانشگاهی تبدیل شده و در عرصه عمل به کناری گذاشته شده اند؟

همکاری سایت با سایر محققین و علاقمندان

تاریخچه مختصر

غرض نه تدریس درس تاریخ هنر است و نه صحبت از نتایج کاوش های باستان شناسی، هدف صرفا اشاره ای کوتاه است به چیزی که همگان مدعی اند بخوبی می دانند. صحبت از اینست که از حدود 12000 سال پیش و از زمانی که در پی ذوب شدن یخ های آخرین دوره یخبندان بشر از غارهای خود در ارتفاعات و دامنه های کوهها پایین آمد و به مرحله انقلاب کشاورزی رسید، لازم دید جهت حفاظت از مزارع خود در کنار آن سرپناهی برای خود ساخته و بصورت دائمی ساکن گردد. همین سرپناه که از شاخ و برگ درختان و نی های نازک بود سنگ بنای معماری گردید. اما شواهد یافته های باستان شناسی بخوبی حاکی از آنست که از همان دوران و در تمام طول تاریخ عوامل آب و هوایی و شرایط اقلیمی در نحوه معماری بشر مد نظر بوده است. ساختار مختلف شهرهای جهان و سبک های متنوع ساختمان های نقاط مختلف شاهدی بر این مدعاست.

بعد از انقلاب صنعتی دیگر ما بر طبیعت حاکم هستیم

بعد از انقلاب کشاورزی در 12000 سال پیش، در قرن هجدهم، در انگلستان آن روزگار تحولاتی در صنعت، کشاورزی، تولید و حمل و نقل پدید آمد که به انقلاب صنعتی معروف گردید. امروزه برخی ها معتقدند که دقیقا از همان زمان بشر توانست یوغ محکمی بر طبیعت و تمامی عوامل آن بزند و طبیعت را در کنترل خود درآورد.

فارغ از اینکه شخصا نظریه فوق را قبول ندارم و معتقدم که با طبیعت باید تعامل نمود نه اینکه به چشم دشمن نگریست و اسیرش نمود، به نکته ای مرتبط با بحث اشاره می کنم و آن اینست که در ایران نیز عده ای از داخل جامعه معماری و عمران و گاها عده ای از خارج این جامعه که به هر روی در امر ساخت و ساز روزانه این مملکت دخیل هستند برپایه همان نظریه کذایی تسلط بشر بر طبیعت معتقدند که اگر روزگاری طراحی و ساخت ابنیه در نقاط مختلف بخاطر این بود که بتوانند بر سرما و یا گرما غلبه نمایند امروز با داشتن سوخت های فسیلی و لوله کشی گاز شهری و تجهیزات الکتریکی گرمایشی، سرمایشی، تهویه و روشنایی دیگر چه نیازی به این تمهیدات است؟

این طرز دیدگاه و اندیشه عاملی گردیده تا مباحث اقلیمی صرفا به مواردی تزئینی در اصول معماری تبدیل شده و بیشتر حالت نمایشی و تزئینی پیدا کنند. دانشجویان معماری در دانشگاههای ایران هم در مقطع کاردانی و هم در مقطع کارشناسی واحدهای درسی مختلفی را در ارتباط با شناخت و اهمیت اقلیم در معماری می گذرانند که واحدهای درسی تنظیم شرایط محیطی بارزترین آنست. اما زمانی که در مرحله عمل به طراحی های معماری ساختمان های مختلف با کاربریهای متنوع مسکونی، خدماتی، بهداشتی، آموزشی، تجاری و سایر موارد نگاهی می اندازیم و یا در سطح جامعه با دیدی پرسشگرانه ابنیه جدید الاحداث را  نظاره می کنیم چیز دیگری می بینیم که بی نهایت حیرت آور است.

در شهرهای شمالی ایران آپارتمان هایی دقیقا همانند آپارتمان های شهرهای مرکزی ایران با آب و هوای گرم و خشک و یا سرد و خشک را می بینیم و حیرت زده از خود می پرسیم که مگر نه اینست که حتی اگر لازم باشد به اقتضای زمانه و افزایش جمعیت و نیاز به مسکن، در شهرهای شمالی نیز همانند سایر مناطق کشور آپارتمان سازی شود، حداقل باید مجتمع های آپارتمانی با رعایت حدود فاصله ای از همدیگر باشند تا جریان گردش هوا بخار و رطوبت زیاد موجود در هوای این منطقه را تحرک داده و اجازه ندهد که ساکن بمانند؟

البته بعضی ها می گویند، امروزه که کولر گازی در همه خانه ها وجود دارد مطرح نمودن چنین دغدغه ای غیرعادی است.

و مجددا سوالی پیش می آید که مگر نه اینست که توسعه اقتصادی کشور صرفه جویی در مصرف انرژی را می طلبد؟ مگر نه اینست که براساس اصول معماری پایدار و توسعه پایدار در سطح کلان کشور لازمست تا با بهره گیری از ظرفیت های اقلیمی هر منطقه میزان مصرف انرژی های فسیلی را کاهش دهیم؟ چرا که بخش عظیمی از برق مصرفی در ایران از طرق نیروگاههای حرارتی که حاصل سوخت فسیلی است تامین می شوند.

در مورد دیگر، شاهد هستیم که در شهرهایی همانند تبریز که دقیقا بر روی گسل زلزله قرار دارند ساختمان های بلندمرتبه با نمای تمام شیشه ای ساخته می شوند! و باز از خود می پرسیم آیا منطقی در این کار است یا خیر؟

در سوی دیگر خصوصا در شهرهای مناطق سرد و خشک شاهد واحد های مسکونی هستیم که در طی سال های اخیر ساخته شده اند و پنجره هایی بسیار کم، آنهم در ابعاد بسیار کوچک دارند! مجددا سوالی مطرح می شود در ارتباط با لزوم بهره مندی ساکنان از نور طبیعی و بروز مشکلاتی نظیر افسردگی در طی زمان طولانی در اقامت در چنین خانه هایی!؟

پاسخ داده می شود که با وجود برق ارزان و انواع سیستم های روشنایی و نورهای مخفی تعبیه شده در تمام نقاط ساختمان ها دیگر چه نیازی به نور خورشید است؟ با وجود سیستم های تهویه دیجیتالی دیگر چه نیز به باز نمودن پنجره جهت استنشاق هوای تازه است؟ اصلا مهم نیست که طراحی خانه ای بگونه ای باشد که ساعت میانی روز هم حتی نیاز به روشن نمودن لامپ باشد، اصلا چنین نیازی وجود ندارد!!!

نگارنده بر خود لازم می داند ضمن تبریک به تمامی دانشمندانی که چنین استدلال های فوق منطقی را ارائه می نمایند!!! مطلبی را بیان نموده و از اطاله کلام بپرهیزد :

همانگونه که در فراز پیشین ذکر گردید، بشر همواره با طبیعت تعامل داشته است و نه تقابل، هر زمان نیز که گروهی به تقابل با طبیعت و یا فشار آوردن بر محیط زیست اقدام نموده اند، نتیجه اش تنها و تنها نابودی حیات اجتماعی آنان بوده که سوراخ شدن لایه اُزن و افزایش گازهای گلخانه ای و خشک شدن رودخانه و دریاها و پایین رفتن سطح آب های زیرزمینی بارزترین نمونه های آنان است. از همین رو است که در دهه های اخیر دانشمندان جوامع توسعه یافته اصول معماری پایدار را سرلوحه خود قرار داده اند با این نگرش که هر چیزی در طبیعت وجود دارد جزو ملزومات آن است و هیچ چیزی زائد و مضر نمی باشد، لذا باید از آنچه که مطابق با خواسته های بشری است استفاده بهینه نمود و هر آنچه که مغایر با نیازهای امروزی ماست را باید مدیریت نمود. در این اندیشه آپارتمانهای تاریک، نماهای نابهنجار و مغایر با طبیعت منطقه، فضاهای شهری مغایر با طبیعت و تشویق شهروندان به استفاده بیشتر از انرژی ها بخاطر اینکه کوتاهترین و آسانترین راه حل هستند، هیچگونه جایگاهی ندارد. امید است همانگونه که در سر کلاس های درس نکته به نکته اصول و مبانی اقلیمی و تنظیم شرایط محیطی برای دانشجویان تشریح می گردد، بهمان نسبت در مرحله طراحی، اجرا و ساخت واحدهای ساختمانی کشور عزیزمان نیز، در عمل رعایت گردند، و اینگونه نباشد که مباحث اقلیمی بعنوان اساسی ترین اصول معماری امروزی جهان، در معماری ایران بعنوان یک خرده فرمایش تزئینی در قفسه نمایش گذارده شود.  

 


در ادامه بخوانید: گاهنگاری اورارتو / آرگیشتی اول

تبلیغات

    در اینستاگرام ما را دنبال کنید