چکیده مطلب
سرمایه اجتماعی (Social Capital)/شهروز صبوری
از دیرباز سرمایه های مورد استفاده انسان به اشکال مختلفی تقسیم بنده شده بودند که میتوان به سرمایه های فیزیکی , سرمایه های مالی , سرمایه های انسانی و … اشاره کرد . اما از آغاز قرن بیستم سرمایه جدیدی مطرح شد که به سرمایه اجتماعی (Social Capital)معروف گردید . حال باید دید سرمایه اجتماعی […]
مشروح مطلب
از دیرباز سرمایه های مورد استفاده انسان به اشکال مختلفی تقسیم بنده شده بودند که میتوان به سرمایه های فیزیکی , سرمایه های مالی , سرمایه های انسانی و … اشاره کرد . اما از آغاز قرن بیستم سرمایه جدیدی مطرح شد که به سرمایه اجتماعی (Social Capital)معروف گردید . حال باید دید سرمایه اجتماعی چیست و چه کارکردهایی دارا میباشد.
انسان به طور ذاتی در تعامل با دیگران نیازهای خود را برطرف ساخته و گذران امور میکند. اثرات این کنشهای متقابل در نقش آنها تا حدی است که حذف آن، زندگی را غیر ممکن میسازد. اما در این میان دانشمندان علوم اجتماعی با نگرشی کنجکاوانه در جوامع به شناسایی این کنشها پرداخته و به مجموع عواملی پی بردهاند که آن را سرمایهاجتماعی نامیدهاند. مفهوم سرمایهاجتماعی در برگیرنده مفاهیمی همچون اعتماد، همکاری و همیاری میان اعضای یک گروه یا یک جامعه است که نظام هدفمندی را شکل میدهند و آنها را در جهت دستیابی به هدفهای ارزشمند هدایت میکند.دغدغه تنزل روابط اجتماعی، از جمله موضوعاتی است که به کرات در جامعهشناسی کلاسیک و معاصر به چشم میخورد. جامعهشناسان معاصر برای بررسی کمیت و کیفیت روابط اجتماعی از مفهوم سرمایه اجتماعی بهره جستهاند.
اصل این مفهوم در مقالهای توسط شخصی به نام هانیفن (Lyda Judson Hanifan: 1879-1932) در سال ۱۹۱۶ که در آموزش و پرورش ایالت ویرجینیای امریکا خدمت میکرد به کار گرفته شد. از نظر هانیفن سرمایه اجتماعی، شامل داراییهایی است که در زندگی روزانه افراد وجود دارند مانند: حس تفاهم، رفاقت و دوستی، احساس همدردی در روابط اجتماعی بین افراد و بین خانوادههایی که یک واحد اجتماعی را تشکیل میدهند. نظریه هانیفن برای نیم قرن مسکوت ماند تا در سال ۱۹۶۱ جاکوب (Jacobs) در اثر خود به نام “زندگی و مرگ در شهرهای بزرگ امریکایی” از سرمایه اجتماعی بحث کرد و نقش آن را در ارتباط با حفظ نظافت، برخورد با جرم و جنایت خیابانی در محدودههای حومه و قدیمی شهری مطرح کرد. گلن لوری (Glen Loury) اقتصاددان و ایوان لایت (Iven Light) جامعهشناس، اصطلاح سرمایه اجتماعی را در دهه ۱۹۷۰ برای توصیف مشکل توسعه اقتصاد درونشهری به کار بردند. اولین توضیح و تفسیر یکپارچه این اصطلاح توسط بوردیو در سال ۱۹۷۲ انجام شد. در دهه ۱۹۸۰جیمز کلمن فصل مهمی از کتاب “بنیانهای نظریه اجتماعی” خود را به بحث سرمایه اجتماعی اختصاص داد و در سراسر این کتاب نیز به توضیح عناصر و اجزای آن پرداخت. در دهه ۱۹۹۰ مفهوم سرمایه اجتماعی توسط بانک جهانی و کتاب “بولینگ تکنفره” رابرت پاتنام معروف شد. طی سالهای ۱۹۹۰ به اینسو، مفهوم و نظریه سرمایه اجتماعی با اقبال قابل توجه اندیشمندان و محققان رشتههای مختلف علوم اجتماعی مواجه شده است.
در دیدگاههای سنتی مدیریت توسعه، سرمایههای اقتصادی، فیزیکی و نیروی انسانی مهمترین نقش را ایفا میکردند اما در عصر حاضر برای توسعه بیشتر از آنچه به سرمایهاقتصادی، فیزیکی و انسانی نیازمند باشیم به سرمایه اجتماعی نیازمندیم زیرا بدون این سرمایه، استفاده از دیگر سرمایهها به طور بهینه انجام نخواهد شد. در جامعهای که فاقد سرمایهاجتماعی کافی است سایر سرمایهها ابتر میمانند و تلف میشوند. از اینرو موضوع سرمایه اجتماعی به عنوان یک اصل اساسی برای نیل به توسعه پایدار محسوب شده و حکومتها و دولتمردانی موفق قلمداد میشوند که بتوانند با اتخاذ سیاستهای لازم و ارائه راهکارهای مناسب در ارتباط با جامعه به تولید و توسعه سرمایه اجتماعی بیشتر نائل شوند.شاید بارها دیده و شنیده اید که مردم در بسیاری از کارها از دولت گله دارند در حالیکه دولتی ها نیز در برخی موارد از مردم گله گذاری میکنند اما حقیقت چیست و کدام طرف حق دارد؟اگر با مفهوم سرمایه اجتماعی به این سوال پاسخ دهیم این است که دولت به تنهایی و بدون حضور مردم توان انجام کاری را ندارد و از دیرباز در هر کاری مردم وارد شده و به دولت کمک کرده اند کارها به سرعت پیش رفته و جایی که مردم حاضر نبوده اند دولت کار چندانی برنیامده برای مثال وقتی در منطقه ای زلزله رخ میدهد قبل از آنکه دولت دست به کاری بزند این مردم و گروه های اجتماعی و غیر دولتی هستند که اقدام به کمک رسانی و انجام عملیات امدادی میکنند و بعد دولت اقدام به بسیج نیروها و پشتیبانی نموده و شاید فعالیت اصلی دولت بعد از اتمام کارها و بازسازی منطقه باشد که به هر روی قبل از دولت این مردم و گروههای مردمی هستند که کار را به پیش میبرند پس میبینیم که مردم میتوانند در بسیاری از زمینه های کارهای مهمی را انجام دهند و همیشه هم نباید منتظر دولت باشند برای مثال خیرین در بسیاری از مناطق محروم اقدام به ساخت مدرسه , بیمارستان , ورزشگاه و … می نمایند در حالیکه شاید بودجه های دولتی به سختی به این مناطق و امور اختصاص یابد اما آیا این نکته که مردم دارای توان اجتماعی هستند مسئولیت دولت را کم میکند؟ باید گفت خیر مردم میتوانند خیلی از کارها را با همکاری خود انجام دهد اما دولت هم باید برای استفاده بهینه از این سرمایه عظیم مردم (که همان سرمایه اجتماعی می نامیم) آنرا تقویت نماید و با حمایت خود از گروه های مردم نهاد , اجتماعات , هیات ها , گروه های شهروندی , موسسات خیریه و … آنها را در راه ایفای این نقش حیاتی در جامعه حمایت نماید.اگر سرمایه اجتماعی را ارتباط و شبکههای اجتماعیای که میتوانند اطمینان و حس همکاری را در میان افراد حاضر در شبکههای مورد بحث ایجاد کنند بدانیم، آنچه بیش از پیش اهمیت پیدا میکند نقش نهادهای جامعه مدنی در تشکل این سرمایه است. اگر ما مانند عنصری از یک سازمان مدنی به صورت همیشگی همدیگر را ملاقات کنیم احساس مسئولیت نسبت به همدیگر در ما پیدا میشود و میتوانیم به همدیگر اعتماد کرده و در نهایت با هم همکاری کنیم. برای اینکه احساس اطمینان در بین باشد لازم است که ما همدیگر را ملاقات کنیم و ارتباط مدام با هم داشته باشیم. همچنین چیزی که به طور جمعی میتوانیم به دست آوریم به تنهایی نمیتوانیم.
انسان موجودی اجتماعی است و در اجتماع است که قابلیت های خود را بروز داده و از بالقوه به بالفعل تبدیل میکند و هر چه میزان تعامل اجتماعی بیشتر باشد این قابلیت ها بیشتر رشد پیدا کرده و نتایج مطلوب تری به دست میدهند در نتیجه هر جامعه ای میخواهد در راه رشد و توسعه قدم بردارد باید در این زمینه کوشش نموده و موجبات فعالیت های اجتماعی را به وجود آورد.امروزه در جامعه ما نمودهای سرمایه اجتماعی خود را بیش از پیش نشان میدهند و بسیار پررنگ تر از همیشه پیش چشمانمان هستند به طوریکه در هر جایی مولفه های سرمایه اجتماعی همچون همکاری , همیاری , حضور مردمی , اعتماد و … وجود داشته باشد کارها به طور روان ادامه خواهند یافت ولی در جاهایی که این مولفه ها کمرنگ بوده یا اصلا وجود نداشته باشند شاهد کندی و یا حتی به بن بست خوردن کارها خواهیم بود.برای مثال وقتی اداره برق از مردم میخواهد در مصرف صرفه جویی نمایند در واکنش مردم شاهد میزان سرمایه اجتماعی آن جامعه هستیم چه بسا اگر مردم به این اطلاعیه عمل نموده و فردا مصرف برق به میزان قابل توجهی کاهش یابد سرمایه اجتماعی آن جامعه بالا است ولی اگر خیر مصرف کاهش نیابد یا حتی افزایش یابد یعنی سرمایه اجتماعی تقویت نشده است و در حد پایینی قرار دارد یا زمانیکه گروهی زیست محیطی از مردم میخواهد در پاکسازی و پاک نگه داشتن محیط زیست کمک نمایند یا زمانیکه پلیس راهنمایی از مردم میخواهد کمربند بسته یا سرعت مجاز را رعایت نمایند و موارد مشابه دیگر همگی نشان دهنده استفاده از سرمایه های اجتماعی است.
حال بعد از اینکه اهمیت سرمایه های اجتماعی را فهمیدیم سوالی که مطرح میشود این است که برای تقویت و حمایت از آن چه باید کرد؟ آیا این سرمایه ثابت است یا با تلاش میتوان آنرا افزایش داد؟در پاسخ باید گفت اگر امروز بر وجود کارهای گروهی و حضور اقشار مردم در صحنه های مختلف تاکید میشود (پیاده روی های همگانی – جشن های عمومی – مراسمات دینی مانند ایام محرم و ماه مبارک رمضان – گروههای خیریه – گروههای شهروندی مانند گروه زیست محیطی و …) همانا استفاده از سرمایه های اجتماعی و بسط و گسترش آنها مد نظر است چون اثرات آنها اثبات شده و میدانیم که هر چقدر سرمایه اجتماعی افزایش یابد موجب رشد و توسعه روزافزون جامعه خواهد شد پس باید تا حد ممکن در تقویت فعالیتهای فوق و هرگونه فعالیت دیگری که موجبات رشد سرمایه اجتماعی میشود تلاش کرد بدین منظور باید از اجتماعات مردم مانند گروه های غیر دولتی , گروه های ورزشی , هیات ها , گروه های دوستی , اتحادیه ها و …بهترین استفاده را انجام داد و با حمایت و تقویت این گروهها سرمایه های اجتماعی را دایما در حال رشد قرار داده و آماده استفاده در جهت توسعه پایدار جامعه نگه داشت.
آخرین نظرات