چکیده مطلب
پیش درآمدی بر اساطیر ایران
مهاجرت تاریخ ساز آریاییان از آسیای میانه به سوی سرزمین ما در حدود دو هزار سال پیش از میلاد انجام گرفته است .پس از مهاجرت، آریاییان که اصطلاحا آنها را هندو اروپائیان می نامند در سرزمین های مختلفی پخش شدند. گروهی از دالان قفقاز و غرب راهی سرزمینهایی شدند که امروزه آنها را اروپا […]
مشروح مطلب
مهاجرت تاریخ ساز آریاییان از آسیای میانه به سوی سرزمین ما در حدود دو هزار سال پیش از میلاد انجام گرفته است .پس از مهاجرت، آریاییان که اصطلاحا آنها را هندو اروپائیان می نامند در سرزمین های مختلفی پخش شدند.
گروهی از دالان قفقاز و غرب راهی سرزمینهایی شدند که امروزه آنها را اروپا می نامیم و گروهی دیگر در مناطق وسیعی از آسیا سکنی گزیدند. دسته اخیر که هند و ایرانی نامیده می شوند، خود به دوگروه تقسیم شدند. گروهی راهی هند شدند وگروهی دیگر ایران را برای سکونت انتخاب کردند، ولی مشترکات نژادی میان این دو گروه هرگز گسسته نشد. مردم دوران باستان سرزمین ما با مردم دوران باستان سرزمین هند همبستگیهای بسیاری داشتند. این موضوع ، بخصوص در زبان، آیین ها و اسطوره ها و مسائل مربوط به آیین های آنها آشکارا دیده می شود که گویای همزیستی طولانی ایرانیان و هندوان آریایی نژاد است. گروهی که در سرزمین ما ماندند نام خود ، ایران، را به این سرزمین دادند و فرهنگ و اساطیر و آیین هایشان احتمالا از فرهنگ بومی این سرزمین تاثیر پذیرفت. پیش از آمدن آیین زدشت ، خدایانی در اندیشه های مردمان این سرزمین ستایش می شدند.خدایانی که به دوران همزیستی مردم ایران و هند و بعبارت دیگر به دوران هند و ایرانی تعلق داشتند.این خدایان که ما در طی شرح اساطیر ایران گاه با صفت « کهن» یا پیش زردشتی توصیفشان می کنیم در زیر لوای اعتقادات زردشتی قرار میگیرند و همگی در متنهای دینی، آفریده مزدا معرفی می شوند. مزدا که به معنی خرد و فرزانگی است سپس لقب اهورا به معنی سرور در آغاز نام او قرار می گیرد احتمالا خود یکی از مجموعه خدایان پیشین بوده که زردشت مقام بالاترین خدا را برای او قائل شده و خدایان دیگر را ، با سلسله مراتبی، تحت سلطه اودانسته است.
برخی از محققان وظیفه خدایان هندو ایرانی را با طبقات سه گانه جامعه هند و اروپایی تطبیق داده اند( دومزیل دانشمند اسطوره شناس فرانسوی و پیروان مکتب او از آن جمله اند.) . این طبقات سه گانه عبارت بودند از فرمانروایان ، روحانیون و ارتشتاران ( نظامیان و جنگجویان ) ، کشاورزان ، پیشه وران و دست ورزان. البته این مطلب در مجموعه خدایان ایرانی بطور واضح دیده نمی شود ، ولی در گروه بندی خدایان هندی کاملا مشخص است .خدایان دوران ودایی هند به سه گروه تقسیم می شوند:
گروه اول، خدایان فرمانروا و روحانی یا اسوره ها ( اسورا) :
در راس این گروه ورونه قرا دارد که خدایی است بزرگ و با ابهت که نخست فقط خدای گنبد آسمان بوده است. قدرت او در هند همسان با قدرت اورمزد در ایران است و همچون او آفریده هایی همچون امشاسپندان دارد که آدیته ها نامیده می شوند.
یکی از همکاران او میترع یا میترا است که مفهوم پیمان و دوستی دارد و ترکیب میتره –ورونه ترکیب فرمالنروایی و روحانیت است . همکار دیگر ورونه رته، نماد نظم و ترتیب است که در ایران در شخصیت اردیبهشت ، یکی از امشاسپندان، ظاهر می شود.
از دیگر همکاران این گروه خدایان می توان از اریامنه ( در ایران اریامن ) و بغه ( در ایران بغ ) نام برد.
گروه دوم، خدایان ارتشتار یا دئو ها ( دیوها ) :
این گروه خدایان، خدایان جنگجو هستند که در راس آنها ایندره قرار دارد که خدای طوفان است و بوجود آورنده بارانهای سیلابی. ایندره خدای جنگ و نبرد نیز بشمار می آید و پشتیبان آریاییان و همراه جنگجوی ودایی است. این خدای برجسته گروه دوم خدایان هندی بعد عا در ایران بصورت « دیو» مقابل اردیبهشت امشاسپند قرار میگیرد.
رودره سروه و ویو نیز از همکاران ایندره هستند.
گروه سوم، خدایان مظاهر طبیعت :
این خدایان جلوه های گوناگونی از طبیعت را تجلی می بخشند، مانند اوشاس ( ایزد سپیده دم ) ، سوریا ، ساویتا و ویشنو ( خدایانی که با خورشید ارتباط دارند) ، اگنی ( خدای آتش ) ، سومه ( در ایران هومه ) ، نماد نوشیدنی شفا بخش .
این تلثیث ریشه کهن آریایی دارد. در هند دوران ودایی ، خدایان این گروه ها همگی مورد ستایش و نیایش قرار میگیرند و از گروه اول ( اسوره ها ) و از گروه دوم ( دئوه ها ) یکسان درخواست حاجت می شود. یعنی در آغاز ، این دو گروه خدایان با هم همزیستی دارند ، اما رفته رفته در برابر هم قرار میگیرند و کم کم در سرود های متاخر از دشمنی میان آنان گفتگو می شود. این موضوع، بخصوص در مورد ورونه و ایندره صادق است. از سوی دیگر، ایندره که خدای ارتشتارو از تبار دئوه هاست با رته که از گروهی آسوره ها و همکار نزدیک ورونه و نماد نظم و سامان بخشی است هیچگونه سازشی ندارد.در متنهای متاخر تر هندی رقابت این دو گروه آشکارتر می شود. خدایان گروه دئوه ها منصب خدایی خود را نگه می دارند، اما گروه دیگر یعنی آسوره ها از سریر خدایی به مرتبه ضد خدایی تنزل دادهئ می شوند . تنها اسوره های بزرگ مانند ورونه و میتره پس از چشم پوشی از صفت اسورایی به گروه خدایان دیوی می پیوندند و جزو خدایان باقی می مانند. در ودا های متاخر، اسوره ها همه بصورت موجودات نابکار در می آیند.
در گذار این اندیشه ها به سرزمین ایران اسوره به اهورا ( اهوره) تبدیل می شود و با معنی سرور و بزرگ بعنوان لقب مزدا بکار میرود و آفریدگار بزرگ ، اهورا مزدا نامیده می شود.در متنهای کهن ایران ، لقب اهورا به دو خدای دیگر نیز اطلاق می شود : یکی میترا و دیگیری اپام نپات ( تخمه آبها) ، ئلی این لقب مانند اهورا مزدا با نام آنها ترکیب نمی شود.
دئوه ها در ایران نخست بصورت خدایان بیگانه و سپس خدایان دشمن در می آیند و سر انجام مفهوم امروزی « دیو» را پیدا می کنند. بعبارت دیگر، خدایان مهم گروه دوم خدایان هندی یعنی دئوه ها در اندیشه های ایرانی بصورت دیو های مهم در می آیند که در برابر خدایان اصلی و بخصوص امشاسپندان قرار میگیرند. ( 1)
پی نوشت ها
1- حریریان ، ملک -1377 – تاریخ ایران باستان – جلد اول –– صص: 59-62 .
آخرین نظرات