مدیریت

image-admin

صاحب امتیاز و مدیریت :

دکتر رضا صبوری نوجه دهی

Dr. Reza Sabouri Nojah Dehi


موضوعات


عضویت در خبرنامه

برای عضویت در خبرنامه ، ایمیل خود را وارد نمایید

گاهنگاری اورارتو / ايشپونی و منوآ و نخستین گامها بسوی شمالغرب ایران

زمان مطالعه: ۱۰ دقیقه
گاهنگاری اورارتو / ايشپونی و منوآ و نخستین گامها بسوی شمالغرب ایران

چکیده مطلب

پس از چندي ایشپونی پسرش منوآ را بسلطنت اورارتو نشانيد و او را با خود در پادشاهي شريك كرد منوآ تا سال 786 ق‌م بر آن كشور پادشاهي داشت. در زمان اين دو پادشاه حدود مملكت اورارتو توسعه يافت و از جنوب تا نزديك آشور و از شمال تا جنوب گرجستان کنونی بسط پيدا كرد. […]

مشروح مطلب

پس از چندي ایشپونی پسرش منوآ را بسلطنت اورارتو نشانيد و او را با خود در پادشاهي شريك كرد منوآ تا سال 786 ق‌م بر آن كشور پادشاهي داشت. در زمان اين دو پادشاه حدود مملكت اورارتو توسعه يافت و از جنوب تا نزديك آشور و از شمال تا جنوب گرجستان کنونی بسط پيدا كرد.

 

تصویر 1

تصویر 1

 

ايشپوني(830-810ق.م.) و منوآ(810-786ق.م.) پادشاهان نامدار اورارتو معاصر شمشی ادد پنجم(823- 811ق.م.) ، ملکه سمیرامیس (811-803ق.م.) و ادادنيراري سوم(803-783ق.م) بودند. البته زمان قطعی به تخت سلطنت نشستن ایشپونی مورد توافق تمام باستانشناسان نیست و برخی تاریخ ارائه شده را محل تردید می دانند. اما از اسناد آشوری می دانیم که وی در دومین سال سلطنت شمشی اداد پنجم (822ق.م.) با آشور نبرد کرده است.(Çilingiroğlu,1997) ايشپو‌ني اساس كلني های خالدي را در موساسير كه در مغرب جادة كله  شين(1) واقع بود بنیان گذارد: ” اين پادشاه زبان اورارتو را در كتيبه‌هاي خود بكار برد و شرح فتوحات خود را در معبر کله شین ( مابین راوندوز و اشنویه) در کتیبه ای به دو زبان اورارتو و آشوری نوشت و کشور خود را از مشرق تا راوندوز توسعه داد.“(مشکور، 1332: 18) .
بر اساس مدارک و مستندات باستانشناسی که اورارتوها به یادگار گذاشته اند، دولت اورارتو اولین بار در زمان پادشاهی ایشپونی وارد سرزمینهای مرکزی قفقاز جنوبی – کشور ارمنستان کنونی- گردیده است. پیوتروفسکی(1348: 79) معتقد است که: ” پایان سده نهم نخستین بار اورارتوها به قفقاز لشگر کشیدند. این لشگرکشی ها بیشتر جنبه غارتگرانه داشت و فرمانروایی اورارتوها بر ساحل شمالی رود ارس پایدار نبود.“ وی در جایی دیگر بیشتر به تشریح ابعاد این حرکت پرداخته و چنین توضیح می دهد: ” به هنگام پادشاهی مشترک منوآ و ایشپونی لشگریان اورارتو از رود ارس گذشتند و به سوی شمال و جلگه ایروان تاختند و برخی از بخش های این سرزمین را به زیر فرمان خویش آوردند. منوآ برای حفظ نواحی مسخر در ساحل شمالی رود ارس نزدیک قصبه ای که اکنون به نام داش بورون نامیده می شود مرکز اداری تاسیس کرد و نام آنرا منوآهینیلی نامید”.  ( پیوتروفسکی، 1348: 32) .

 

منوآ و توجه به قفقاز در ادامه پیشروی های ایشپونی
پس از چندي ایشپونی پسرش منوآ را بسلطنت اورارتو نشانيد و او را با خود در پادشاهي شريك كرد منوآ تا سال 786 ق‌م بر آن كشور پادشاهي داشت. در زمان اين دو پادشاه حدود مملكت اورارتو توسعه يافت و از جنوب تا نزديك آشور و از شمال تا جنوب گرجستان کنونی بسط پيدا كرد. (تصویر 1) 43 منوآ درسال 810 ق.‌م. به تخت نشست به پيروي از كردار پدر، پسرش نوش‌پوآ را با خود در سلطنت شريك كرد. منوآ از پادشاهان بسيار لايق و مشهور اورارتو بود. وی پارسوا را که قبلاً ايشپو‌ني مورد حمله قرار داده بود حفظ نموده و كشور ماننا را كه در جنوب درياچة اروميه بود بتصرف خود درآورد. ” دوران حکومت ادادنیراری با آغاز تهاجم منوآ پادشاه اورارتو به جنوب شرقی مصادف بود. به احتمال قوی سمیرامیس و اداد نیراری با پادشاه مزبور دوبار در ماننا( 807 و 806 ق.م.) و پنج بار در جنوب دریاچه وان – خوبوشکیه –( 801- 798 – 791- 785- و 784 ق.م.) و یکبار در دره علیای فرات( 786 ق.م.) پیکار کردند. شلمانصر چهارم جانشین ادادنیراری سوم نیز از سال 781 تا 778 ق.م. با اورارتو در جنگ بود ولی ظاهرا کامیاب نگردید. در آن زمان اورارتو برای آشور خطری جدی بشمار می رفت و حتی در پایان قرن نهم ق.م. اورارتوها موساسیر را در بخش علیای زاب بزرگ اشغال کردند. و مستقیما مرکز خاک آشور را مورد تهدید قرار داند و در آغاز قرن هشتم وارد قسمت علیای فرات گشتند. محتملا لشگرکشی های منوآ به ماننا در پایان قرن نهم ق.م. صورت گرفت و تعداد این لشگرکشی ها کمتر از دو نبود. پادشاه اورارتو قلعه  ای را در خاک ماننا احداث یا احیا کرد – مشتا ” تاش تپه ” کنونی نزدیک میاندوآب – و لوحی از وی در آنجا باقی است که حاکی از آن می باشد.“ (دیاکونوف، 1380: 162- 163) . بعد از این نبردها منوآ در ادامه ایجاد استحکامات ایشپونی در مسیر توشپا به شمال غرب ایران اقدام به ایجاد ساختارهای نظامی نمود:
” توجه به چینش و پراکندگی قلعه های نظامی ساخته شده در مسیر جاده وان به سمت دریاچه ارومیه توسط منوآ، نگرش استراتژیک وی را نشان می دهد. که در واقع ادامه مسیرگشایی ایشپونی، به سمت شمالغرب ایران بوده است. نمونه بارز این مسئله ساخت قلعه آنزاف سفلی در مقابل قلعه آنزاف علیا بود که پیشتر توسط ایشپونی احداث گردیده بود. و همچنین احداث قلعه کوزکورت در سه راهی وان – مرادیه نیز در واقع ایجاد یک پایگاه دائمی برای تسلط بر مسیر دسترسی به شمال¬غرب ایران بود. دو قلعه مزبور از اصلی ترین موارد پشتیبانی و اجرای سریع برنامه های نظامی منوآ در برقراری توازن نیروهای غرب دریاچه وان و نیروهای حاضر در غرب دریاچه ارومیه در لشگرکشی ها بود.“(Çilingiroğlu, 1997:31)
پس از تصرف سرزمین ماننا، منوآ به قفقاز توجه بیشتری نمود و كشور اتيوس را در شمال ارس به تصرف آورده و كوه آرارات از اين زمان قسمتي از امپراتوري وان گرديد. ظاهراً اينوش‌پوا كه با پدرش منوآ در سلطنت شريك بود در روزگار پدر درگذشت و پس از منوآ پسرش آرگيشي(2) كه در تاريخ اورارتو به آرگيشتي اول معروف است بجاي پدر به پادشاهي نشست. بدین ترتیب در شروع قرن هشتم ق.م. در زمان پادشاهی منوآ قسمتی از سرزمین ماننا نیز به متصرفات اورارتو می پیوندد. در این قسمت منوآ دژها و تاسیسات نظامی متعددی را بنا می کند…. کتیبه های کله شین و تاش تپه بهمراه تعدادی دژ نظامی از منوآ در نزدیکی مرز های آشور بخوبی سلطه اورارتوها را در جنوب دریاچه ارومیه نشان می دهند.
” با شروع قرن هشتم پیش از میلاد کشورهای موساسیر و ماننا، که در منطقه دریاچه ارومیه قرار داشتند و کشور نائیری که در ساحل سفلی و جنوب غربی دریاچه وان قرار داشت و هم مرز با آشور بود به اورارتو پیوستند.(پیوتروفسکی، 1383: 108) . دایسون( 1989: 20) معتقد است که: ” کاوشهای باستان شناسی حسنلو ثابت کرده که تاسیسات ماننایی آن – در زمان منوآ – بوسیله اورارتوها به آتش کشیده شده و سپس قلعه نظامی محکمی روی ویرانه های معبد و بناهای ماننایی احداث گردیده است.“
” سرزمین پارسوا که در کتیبه های اورارتویی بارشوا خوانده شده است به دست منوآ و سپس آرگیشتی پسر منوآ در آغاز سده هشتم پیش از میلاد ویران شد. البته نخستین بار نام پارسوا را در نوشته های آشوری زمان شلمانسر سوم( 858 – 824 ق.م.) می بینیم که در بیست و چهارمین سال پادشاهی خود از 27 پادشاه سرزمین پارسوا خراج ستاند.“( فرای، 1382: 109- 110) . البته اشتباه است چنانچه منوآ را پادشاهی سراسر مغروق در جنگ بدانیم چرا که انبوه سنگ نوشته های بناهای عمرانی اورارتویی باقی مانده، از وی بعنوان پادشاه سازندگی یاد می کنند:
” به هنگام پادشاهی منوآ که در سلطنت پدرش ایشپونی شریک بود کار ساختمان بناها در مراکز اورارتو بالا گرفت. 101 سنگ نبشته که بیش از نیمی از سنگنبشته هایی است که تا این زمان از اورارتو بدست آمده است متعلق به دوران پادشاهی منوآ است. از آنجمله 31 کتیبه مربوط به کارهای ساختمانی و 19 کتیبه مربوط به کانالهای آبرسانی.“( پیوتروفسکی، 1348: 31) . همانگونه از متن فوق مشخص است امپراتوری اورارتو در آخرین سالهای سده هشتم ق.م که همزمان است با اوایل پادشاهی ایشپونی نخستین گامها را برای ورود مستحکم و ماندگار به دو سرزمین مهم در تاریخ این امپراتوری یعنی قفقازجنوبی و شمال غرب ایران برمی دارد. و با ادامه این روند توسط منوآ، پادشاهان بعدی اورارتو به آسانی در مسیر گسترش سرزمین در این دو منطقه می گردند. بر اساس مدارک بدست آمده، درگیری های نظامی اورارتو با آشور در زمان منوآ یکی از عمده ترین مسائل پادشاه اورارتو بشمار می رفت که گویا منوآ به نحو ممکن توانسته از عهده این امر بر آید: ” اداد نیراری سوم(782 – 810) سیاست توسعه طلبی پیشینیان را تعقیب کرد. از فهرست اسامی سالها – آشوری ها سالها را از روی وقایع مربوط به هر سال و یا نام بزرگان نامگذاری می کردند- چنین بر میاید که وی در آغاز زمامداری خود با مادها و سپس با منوآ پادشاه اورارتو جنگید.“ ( بهمنش، 1374: 257)

 


پی نوشت ها :

1- Keleıšin

2- Argišti


در ادامه بخوانید: سرمایه اجتماعی (Social Capital)/شهروز صبوری

تبلیغات

    در اینستاگرام ما را دنبال کنید