چکیده مطلب
کورا – ارس
حفاریهای پراکنده و بررسیهای باستانشناسی در شمالغرب ایران، قفقاز، و شرق آناتولی وجوه مختلف فرهنگهای همگون و گسترده عصر مفرغ را به نمایش میگذارد. گستره جغرافیایی این فرهنگها مرزهای سیاسی امروزی را درنوردیده و بزرگترین حوزه فرهنگی و جغرافیایی را در هزاره سوم ق.م. تشکیل میدهد. بر اساس یافته های باستانشناسی در این منطقه […]
مشروح مطلب
حفاریهای پراکنده و بررسیهای باستانشناسی در شمالغرب ایران، قفقاز، و شرق آناتولی وجوه مختلف فرهنگهای همگون و گسترده عصر مفرغ را به نمایش میگذارد.
گستره جغرافیایی این فرهنگها مرزهای سیاسی امروزی را درنوردیده و بزرگترین حوزه فرهنگی و جغرافیایی را در هزاره سوم ق.م. تشکیل میدهد. بر اساس یافته های باستانشناسی در این منطقه وسیع، توسعه فرهنگی همگون در تمام مناطق مذکور به روشنی دیده میشود که این روند در دوره مفرغ میانی متحول شده و فرهنگهای منطقه ای کوچکتر بوجود آمده است. چارلز بورنی که بیشتر از هر باستانشناس دیگری در این باره مطالعه و پژوهش انجام داده با استفاده از اصطلاح ماورا قفقاز فرهنگهای منطقه قفقاز، شرق آناتولی، و شمالغرب ایران را در طول هزاره سوم قبل از میلاد به سه دوره (فاز) ماورا قفقاز I الی III تقسیم کرده است. وی منشا و خاستگاه فرهنگهای عصرمفرغ منطقه را دره حاصلخیز رودخانه ارس در اطراف ایروان ارمنستان و محوطه باستانی شنگاویت (Shengavit, II-IV) را محوطه کلیدی این فرهنگها قلمداد کرده است. باید یادآوری کرد مبنای نظریه پردازی فوق مجموعه سفالهای اندکی است که از این محوطه شناسایی شده است. از سوی دیگر تسلسل و تداوم استقرارهای دوران مفرغ در این محوطه بطور کامل تحلیل نشده است. این دو مورد ضعفهایی است که از نظر باستانشناسی میتوان به این نظریه نسبت داد.
باستانشناسان شوروی سابق براساس علائق ایدئولوژیک، دورههای ماورا قفقاز I و II را انئولیتیک (مس سنگی=Aneolithic) و دوره ماورا قفقاز III را آغاز عصر مفرغ نامیده اند. اخیرا باستانشناسان جمهوری آذربایجان با استفاده از اصطلاح عصرمفرغ، دوران عصرمفرغ منطقه را در سه فاز قدیم، میانی و جدید مطالعه و بررسی کرده اند. تحلیل آنان مبتنی بر کاوشهای کول تپه I و II است که در منطقه نخجوان واقع شده است. کاوشهای کول تپه اطلاعات نسبتا منسجمی را از لایه نگاری و گاهنگاری محوطه ارائه میدهد. برخلاف چارلز بورنی باستانشناسان آذربایجان کول تپه را خاستگاه اصلی فرهنگهای عصر مفرغ منطقه قفقاز، شمال غرب ایران و شرق آناتولی قلمداد کرده اند. باستانشناسان مناطق دیگر قفقاز (گرجستان و ارمنستان) برای تبیین و تحلیل دوره های مفرغ منطقه از اصطلاح کورا-آراکس (Kura-Araxes) استفاده کردهاند که منطقهای است بین رودهای کر و ارس که در منطقه قفقاز جاریاند. براساس یافته های کربن 14 کول تپه I فرهنگ موسوم به کورا-آراکس از اواسط هزاره چهارم ق.م. شروع شد و تا حدود 2300 ق.م. ادامه یافت. این دوره زمانی بر اساس توالی به سه فاز I و II و III تقسیم شده است. محوطه های شاخص این فرهنگ در منطقه عبارتند از : متس آمور (Metsamor)، خوواتس خله بی (Kuatskhelebi)، تتری- تس کارو(Tetri-Tsqaro)، تریالتی (Trialeti) و امیران گورا (Amiran Gora) در جمهوری گرجستان.
جراهوید (Jerahavid) و شنگاویت (Shengavit) در جمهوری ارمنستان.
کول تپه I و II (Kultepe) در جمهوری آذربایجان.
محوطه های باستانی مثل آراگوان (Araguvan)، قره هویوک (Karahuyuk) ، پلور (Pulur)، تپه جیک (Tepegik) و آندرونوف (Andruynov) از محوطه های شاخص و شناخته شده عصر مفرغ در شرق آناتولی بشمار میآیند.
شکی نیست که محوطه های عصر مفرغ چه در منطقه قفقاز و چه در منطقه شمالغرب ایران و نیز مشرق آناتولی به لحاظ باستانشناسی و شیوه های علمی بکار رفته در حفاری آنها اهمیت یکسانی ندارند. اما اگر تسلسل و تداوم استقرار در یک محوطه مورد توجه قرار گیرد، محوطه باستانی مثل یانیک تپه در شرق دریاچه ارومیه و کول تپه I و II در منطقه نخجوان که در فاصله نسبتا کمی از یکدیگر واقع شدهاند اطلاعات بیشتری در مورد عصرمفرغ، بویژه فازهای قدیم و میانی آن ارائه میدهند.
آخرین نظرات