چکیده مطلب
معماری پایدار
کاربرد مفاهیم پایداری و اهداف توسعه پایدار در جهت کاهش اتلاف انرژی وآلودگی محیط زیست در معماری، مبحثی به نام معماری پایدار را به وجود آورده است. در این نوع معماری، ساختمان نه تنها با شرایط اقلیمی منطقه خود را تطبیق میدهد، بلکه ارتباط متقابلی با آن برقرار میکند. مقدمه سیمای شهرهای اقصی نقاط […]
مشروح مطلب
کاربرد مفاهیم پایداری و اهداف توسعه پایدار در جهت کاهش اتلاف انرژی وآلودگی محیط زیست در معماری، مبحثی به نام معماری پایدار را به وجود آورده است. در این نوع معماری، ساختمان نه تنها با شرایط اقلیمی منطقه خود را تطبیق میدهد، بلکه ارتباط متقابلی با آن برقرار میکند.
مقدمه
سیمای شهرهای اقصی نقاط جهان که تا چندی پیش هرکدام درون خود دنیایی متفاوت داشت، هر روز با سرعتی افزون تر در پی محو شدن آن چیزی است که به آن هویت مستقل میداد و این امر همسانی و یکنواختی را به بار آورده است. معماری و شهر برای انسان قبل مدرن، محصول خلاقهای بود که نتیجه محدودیتهای اقلیمی و سازه ایی از طرفی و باورهای جمعی افراد از طرف دیگربود. آنچه که فضای مصنوع او را تشکیل میداد، برخاسته از بستر و همپا و همراستا با ویژگیهای آن منطقه بود. این پیوند سبب گشته بود که محصول اندیشهٔ معمار در حدود ویژگیها و بایدهایی که مصالح محلی و شرایط محیطی به اثر اجبار مینمود، امکان حرکت داشته باشد. از جهت دیگر به علت باورهای متافیزیکی به طبیعت و پدیدههای آن و لزوم حفظ این عرصه به عنوان موهبت، مدیریت پسماندها نیز به گونه ایی انجام میگردید که چرخه حیات مختل نگردد. لازم است ذکر شود که سرعت تحول و تغییرات نیز به گونه ایی بود که فرصت آزمایش و خطا و سپس تصحیح به جهت حفظ هرچه بیشتر ساختارهای زیستی را ممکن مینمود. اما حریم باور متافیزیکی شکست و بشر تنها یک چیز و آن ذهن انسانی را محور قرار داد و دلیل بودن را در اندیشیدن و حتی بصورت افراطی در شک دائم یافت و چنان بر خود باور یافت و خود را از قید و بند رهایید که هر آنچه را انجام میداد، درست میپنداشت. جالب اینجاست که سرعت این تغییرات نیز امکان سنجش بازخوردها را از بین برده بود. بشر به مدد بهرهگیری از تکنولوژی جهت جبران ضعفهایش و قرار دادن آن به عنوان بهترین دستاویز برای پاس خ به نیازهایش، دست یازیدن افراطی به طبیعت را به عنوان منبع تامین نیازها مجاز دانست. این امر تاثیر پذیری معماری از خصوصیات محیطی ومحلی را کاسته بود، به گونهای که برخی با طرح معماری بینالمللی و منشور آتن، ادعای حل همهٔ مشکلات معماری و شهر را داشتند، اما طبیعت و شهر در حال از بین رفتن بود.
مهمترین سرفصلها
مهمترین سرفصلهای معماری پایدار را عناوین زیر تشکیل میدهند:
معماری پایدار که در واقع زیرمجموعه طراحی پایدار است را شاید بتوان یکی از جریانهای مهم معاصر به حساب آورد که عکسالعملی منطقی در برابر مسایل و مشکلات عصر صنعت به شمار میرود. برای مثال، ۵۰ درصد از ذخایر سوختی در ساختمانها مصرف میشود که این به نوبه خود منجر به بحرانهای زیست محیطی شده و خواهد شد؛ بنابراین، ضرورت ایجاد و توسعه هرچه بیشتر مقوله پایداری در معماری بخوبی قابل مشاهده است.
لزوم احداث ساختمان به صورت سبزوپایدار
تحول صنعتی انسان رااز زندگی در طبیعت به زندگی درشهر کشانید. باپیشرفت فن آوری، الگوی زندگی دستخوش دگرگونی شد، به نحوی که انسانها برای گرم کردن خود به جای پوشش بیشتر واستفاده از لباسهای گرم، از سوختهای فسیلی به عنوان گرمکننده استفاده نمودند. بادگیرها، سایبانها ونورگیرها در ساختمان جای خود را به تاسیسات گرمایشی وسرمایشی دادند. به این ترتیب تکنولوژی اسایش وراحتی روزافزونی رابرای انسان فراهم کرده است. درنتیجه هجوم شهرنشینی بسیاری از زمینهای طبیعی وجنگلها دستخوش تغییرات شده است. برای تردد، ساخت وساز، سرمایش و گرمایش مصرف انرژی افزایش یافته ودر نتیجه آلودگی هوا والودگی صوتی بیشتر شده است. شهرها انرژی رامصرف کرده وبه جای آنزباله و آلودگی ایجاد میکنند. درنتیجه پیشرفت صنعت نیاز به بهرهبرداری ازمنابع طبیعی نیز بیشتر شده و به نحوی که بهرهبرداری غیرمنطقی از منابع طبیعی منجر به نابودی انها میشود. برای ادامه زندگی دراین چرخه احتیاج انسان به انرژی بیشتر شده ولی اکنون در مرحلهای قرارداریم که منابع انرژی رو به اتمام هستند. با این نگرش ولزوم کاهش مشکلات، ایجاذ ساختمانهای سبز ودر عین حال پایدار باتوجه به مشکلات زیست محیطی که وجود دارد برجسته میشود.
اصول معماری پایدار
معماری پایدار مانند سایر مقولات معماری، دارای اصول و قواعد خاص خود است و این سه مرحله را در برمیگیرد:
که هرکدام آنها استراتژیهای ویژه خود را دارند.
شناخت و مطالعه این تدابیر، معمار را به درک بیشتر از محیطی که باید طراحی آن را انجام دهد، میرساند.
صرفه جویی در منابع
اصل صرفه جویی در منابع (Economy of Resources) از یک سو به بهرهبرداری مناسب از منابع و انرژیهای تجدیدناپذیر مانند سوختهای فسیلی، در جهت کاهش مصرف میپردازد و از سوی دیگر به کنترل و به کارگیری هرچه بهتر منابع طبیعی به عنوان ذخایری تجدید پذیر و ماندگار توجه جدی دارد.
به عنوان مثال، یکی از منابع سرشارو نامیرا، انرژی حاصل از نور خورشید است که امروزه توسط تکنولوژی فتوولتاییک برای فراهم کردن آب و برق مصرفی در ساختمان، از آن استفاده میشود.
برای کنترل منابع، سه نوع استراتژی میتواند مورد توجه قرارگیردکه شامل حفظ انرژی، حفظ آب و حفظ مواد است. همان گونه که مشاهده میشود، تمرکز براین سه منبع، به دلیل اهمیت آنها در ساخت و اداره ساختمان است.
طراحی برای بازگشت به چرخه زندگی
اصل طراحی برای بازگشت به چرخه زندگی (Life Cycle Design) دومین اصل از معماری پایدار است و بر این فکر و یا نظریه استوار شده است که ماده از یک شکل قابل استفاده تبدیل به شکل دیگری میشود، بدون اینکه به مفید بودن آن آسیبی رسیده باشد.
از سوی دیگر بهواسطه این اصل، یکی از وظایف طراح، جلوگیری از آلودگی محیط است.
این نظریه برای رسیدن به این منظور در سه مرحله، ساختمان را مورد بررسی قرار میدهد. این مراحل به ترتیب عبارتند از:
مرحله پیش از ساخت، مرحله در حال ساخت و مرحله پس از ساخت.
باید توجه داشت که این مراحل به یکدیگر مرتبط بوده و مرز مشخصی بین آنها وجود ندارد. برای مثال، میتوان از مواد بازیافتی در مرحله پس از ساخت یک ساختمان به عنوان مصالح اولیه در مرحله ساخت ساختمانی دیگر استفاده کرد.
طراحی برای انسان
اصل طراحی برای انسان (Humane Design)، آخرین و شاید مهمترین اصل از معماری پایدار است. این اصل ریشه در نیازهایی دارد که برای حفظ و نگهداری عناصر زنجیرهای اکوسیستم لازم است که آنها نیز به نوبه خود بقای انسان را تضمین میکنند.
این اصل دارای سه استراتژی نگهداری از منابع طبیعی، طراحی شهری-طراحی سایت و راحتی انسان است که تمرکزشان بر افزایش همزیستی بین ساختمان و محیط بیرون از آن و بین ساختمان و افراد استفاده کننده از آنهاست.
در واقع میتوان گفت که برای رسیدن به معماری پایدار، طراح باید این مراحل و اصول را که تعریف کننده یک چارچوب اصلی برای طرحی پایدار است را در طرح خود لحاظ و برحسب مورد ترکیب و متعادل کند.
اصول معماری پایدار
اصولی که باید رعایت شود تا یک ساختمان در زمره بناهای پایدار طبقهبندی شود به شرح زیر است:
- اصل اول:حفظ انرژی
بنا باید طوری ساخته شود که نیاز ساختمان به سوختهای فسیلی را به حداقل برساند.
- اصل دوم: هماهنگی با اقلیم
بنا باید طوری طراحی شوند که با اقلیم و منابع انزژی موجود در محل احداث هماهنگی داشته و کار کند.
- اصل سوم:کاهش استفاده از منابع جدید
ساختمانها بایستی به گونهای طراحی شوند که میزان استفاده از منابع جدید را تا حد ممکن کاهش داده و در پایان عمر مفید خود برای ساختن بنای جدید، خود به عنوان منبع جدید به کار روند.
- اصل جهارم:برآوردن نیازهای ساکنان
در معماری پایدار برآورده شدن نیازهای روحی وجسمی ساکنان از اهمیت خاصی برخوردار است.
- اصل پنچم:هماهنگی با سایت
بنا باید با ملایمت در زمین سایت خود قرار گیرد و با محیط اطراف سنخیت داشته باشد.
- اصل ششم:کل گرایی
تمام اصل معماری پایدار باید در یک پروسه کامل که منجر به ساخته شدن محیط زیست سالم میشود، تجسم یابد.
طراحی پایدار
یکی از راه حلهای دسترسی به توسعه پایدار که در ارتباط با الگوهای ساخت و طراحی در زمینههای گوناگون زندگی بشری، شامال طراحیهای صنعتی، ساختمانی، شهری و… است هدف از طراحی ساختمانهای پایدار کاهش آسیب آن بر روی محیط و منابع انرژی و طبیعت است، که شامل قوانین زیر میباشد:
۱-کاهش مصرف منابع غیرقابل تجدید ۲-توسعه محیط طبیعی ۳-حذف یا کاهش مصرف مواد سمی و یا آسیب رسان بر طبیعت در صنعت ساختمان ساز بنابراین ساختمانی که کمترین ناسازگاری و مغایرت را با محیط طبیعی پیرامون خود و در پهنه وسیع تر با منطقه و جهان دارد طراحی سبز، طراحی بر اساس حساسیتهای محیطی، طراحی اکولوژیکی، طراحی با طبیعت و … عناوینیاست که امروزه در نتیجه تجدید نظر در ارتباط با الگوهای ساخت رایج به وجود آمده است. به طور مثال میتوان طراحی سبز را در درون مثلثی در نظر گرفت که در سه رأس آن انرژی، اقلیم و اکولوژی قرار دارد. در جایی که انرژی عامل قالب میشود، پیدا خواهد کرد. اینگونه است که یک خانه شهری با یک خانه روستایی متفاوت میشود؛ بنابراین طرح نهایی منطقهای در داخل این مثلث است که با توجه به غالب بودن یکی از رئوس به آن سو گرایش پیدا میکند.
اصول طراحی پایدار
طراحی پایدار همکاری متفکرانه معماری با مهندسی سازه، برق ومکانیک است. علاوه بر فاکتورهای متداول طراحی مانند زیبایی، تناسب و بافت و سایه و نور وامکاناتی که باید مد نظر قرار گیرند، گروه طراحی باید به عوامل طولانی مدت محیطی، اقتصادی و انسانی توجه نموده و اصول اولیه آنرا که به قرارزیز است، مد نظر قرار دهد؛ الف) گوناگونی وتنوع ب) اقلیم وآب و هوا ج) پوشش ساختمانها د) احیا هویت فرهنگی و منطقهای ه) حجم ساختمانها و جانمایی فضاهای داخلی ساختمان و) مصالح ساختمانی ز) برآورد نیازهای انسان ح) هماهنگی با بستر ط) توجه همزمان به همه اصول
الف) گوناگونی و تنوع تنوع و گونگونی از عواملی است باعث تساوی وعدالت بیشتر در هر سیستمی میشود که از اساسی ترین اهداف توسعه پایدار نیز هست. یک اصل معروف در میان زیست شناسان و محیط شناسان وجود دارد که در آنها حیات وجود دارد اگر دارای تنوع و گوناگونی بیشتری باشند در مقایسه با مناطقی که یکنواخت هستند سلامت ترند. درارتباط با مسائل شهری نیز این امر صادق است محلههای شهری که در آن همسایگیها دارای کاربری یکسان هستندباعث بالا رفتن نیاز ساکنین به اتومبیل وبیشتر شده و مصرف بیشتر اترژی و کاهش کیفیت هوا را در پی دارد در حالیکه با طراحی کاربریهای متفاوت در همسایگیها در یک بافت مشخص تا ۴۴درصد از هزینههای مصرف کنندگان و شهردارریها کاسته خواه شد و همچنین آلودگی هوا نیز تا ۴۵ درصد کاهش مییابد.
ب) اقلیم وآب و هوا معماری هر عصر و هر منطقهای، دانستن چگونگی مطابقت ساختمان با اقلیم خاص آن منطقه، واز مباحث مهم در معماری میباشد. در واقع طراحی اقلیمی، روشی است برای کاهش همهجانبه هزینه انرژی یک ساختمان و عوامل اقلیمی موثر بر یک بنا شامل تابش آفتاب، دما، رطوبت، باد وبارندگی میباشد که شناخت هر یک و کنترل آن در طراحی، اولین قدم محسوب میگردد. در این راستا توجه و رجوع به راهکارهای بومی در معماری گذشته هر منطقه بسیار کارسازخواهد بود. این اصل بیشترین تأثیر را در جهت گیری ساختمان دارد که شامل توجه به سه عنصر اصلی طبیعت است:
- خورشید:که تأثیر روی جهت گیری ساختمان دارد. کشیدگی ساختمان در راستای محور شرقی_غربی حرارت اکتسابی از خورشید را به حداکثر میرساند. همچنین توجه به گردش سالیانه، ارتفاع خورشیددر هنگام طراحی سطوح دیوارهای خارجی و جانمایی پنجرهها و سایه بانها و… موثر است.
- باد:شکل حجمی ساختمانها باید به گونهای باشد که در اقلیمهای سرد جریان باد سرد را هدایت کند ئ در اقلیمهای گرم باد خنک را به داخل خانه هدایت نماید.
- المانهای سبز مانند درختان وگیاهان:میتوانند ساختمان را از حرارتهای مازاد خورشید و بادهای مزاحم حفاظت نماید و در تهویه هوای داخلی نیز موثر میباشند.
ج) پوشش ساختمانها جرم حرارتی مصالح ساختمانی:جرم حرارتی بالاتر در مورد دیوارها و سقفها باعث بالا رفتن زمان انتقال حرارت بین فضای داخلی و خارجی میشود. استفاده از پوششهای دوجداره که میتواند باعث شود که بیشترین حرارت خورشید در روز بدست آمده و در شب مصرف شود.
رنگ:رنگ سطوح خارجی برحرارت اکتسابی از خورشید موثر است. رنگهای روشن برای اقلیمهای گرم و رنگهای تیره و مواد جذب کننده برای اقلیمهای سرد ترجیح داده میشوند.
پنچره:نوع، جنس و ابعاد و مکانیابی پنچره تأثیر بسزایی در حرارت اکتسابی خورشید دارد. همچنین نوع شیشه و پرفیل انتخابی که امروزهدارای تکنولوژی پیشرفتهای هست هر چند نیازمند سرمایه اولیه بیشتری است اما در درازمدت باعث کاهش هزینههای انزژی مصرفی ساختمان میگردد.
ابزار سایه اندازی:برآمدگیها و برون زدگیهای بام ساختمان، سایه بانها، ساباطها و پردهها از ابزاری است که به این منظور و برای جلوگیری از دریافت حرارت غیرضروری خورشید میتواند جانمایی و استفاده گردد.
د) احیا هویت فرهنگی و بومی ایجاد فرهنگ پایدار، نیازمند زنده کردن احساس اجتماعی، ارتباط وآمیزش با دنیا طبیعی است. در معماری پایدار، باید به مردم مجال بروز قابلیتهای کامل خود را داد تا خودشان را دریابند و در ارتباط با دیگران به درکی عالی از بشریت برسند وبه این ترتیب، ارتباط خود با گذشته وآینده را بازیابند. دز این رابطه توجه به شیوههای معماری بومی موجود راهگشا هستند چرا که اغلب آنها جوابگوی اقلیم و فرهنگ منظقه میباشند. ضمناً توجه به این مسئله در طراحی، در بالا بردن احساس مکان در هر شخصی که درآن واقع شود موثر بوده و نقش دارد.
- استفاده از مصالح بوم آورد تا حد امکان
- استفاده از کارگران و تکنیکهای محلی
- استفاده از المانها و نمادهای بومی- متأثر از روح محلی – که جوابگوی ویژگیهای اقلیمی منطقه نیز میباشند.
ه) حجم ساختمانها و جانمایی فضاهای داخلی ساختمان
- نسبت کمترین سطح بیرونی به حجم(VSR):نسبتی است معادل حجم کلی ساختمان تقسیم بر مساحت کلی دیوارهای خارجی ساختمان. به طور کلی یک VSR بالا نشان دهنده یک هندسه ساختمانی با راندمان خوب است. یعنی هندسه ساختمان به گونهای باشد که سطوح خارجی حداقل مقدار ممکنه باشد و حجم فضای داخلی ساختمان حداکثر مقدار ممکنه باشد. از لحاظ ریاضیاتی بهینه ترین حالتVSR برای شکل هندسی کره است؛ بنابراین میتوان نشان داد که هر ساختمانی با ارتفاع بلندتر از نصف اضلاع سطح زیر بنایش پرهزینه تر وکم راندمان تر از ساختمان خواهد بود که ارتفاع آن مساوی و یاکوچکتر از نصف اضلاع زیربنایش است.
- نسبت سطح به محیط (APR):عبارت است از مساحت یک طبقه تقسیم بر محیط آن طبقه یا به عبارت دیگر مساحت طبقه برواحد طول دیوارهای محیطی هر چه این مقدار بزرگتر باشد راندمان انرژی ساختمان بیشتر خواهد بود. یک ساختمان مدور یا چهارگوش بهترین APR را خواهد داشت.
- طرح بندی فضای داخلی برای بهرگیری از فواید سرمایش طبیعی: این گزینه شامل تطبیق ساختمان با شرایطی است که بتواند بیشترین نسیم ملایم تابستانی را بدست آورد. در این میان جانمایی مناسب پنچرهها این بادها رابه گردش در میآورد. مشروط بر اینکه محورهای هدابت کننده هوا به عمودی یعنی سقفها وگنبدها و… در هدایت هوای مصرف شده و تهویه آن به صورت موثر عمل کرده و طراحی شوند.
- طرح بندی فضاهای داخلی برای بهرگیری از حرارت خورشید:استفاده از مصالحی با ظرفیت حرارتی بالا برای جذب و نگهداری حرارت در پوشش دیوارها یا استفاده از سطوح بزرگ با پنچرههای بزرگ در ضلع جنوبی برای دریافت بیشترین حرارت خورشید موثر است. نماهای شرقی با پنچرههای بزرگ باعث بالا رفتن حرارت اکتسابی ساختمان در طول ساعات صبح میگردد و سایه اندازی و پنچرههای کم در جبهههای غربی مانع میشود که حرارت مازاد در ساعات بعدازظهر بدست آید.
- طرح بندی فضاها برای بهرگیری از بیشترین نور طبیعی:این گزینه عبارت از استفاده از یک نور طبیعی به جای استفاده ازنورهای الکتریکی است که موجب کاهش انرژی مصرفی ساختمان میگردد. پنچرههای سقفی و کفی و روزنهها و پنچرههای دیواری میتوانند ابزاری در جهت هدایت نور طبیعی به صورت مستقیم یا غیر مستقیم به داخل ساختمان باشند که بستگی به کیفیت مطلوب نور و همچنین عملکرد فضای مورد نظر دارد. برای مثال نور شمال و جنوب دارای بهترین کیفیتها بوده و نورگیری از سمت غرب خسته کننده میباشد.
و) مصالح ساختمانی مصالح ساختمانی استفاده شده در ساختمان از عوامل اساسی در پایداری به شمار میروند. البته نحوه انتخاب این مصالح نیاز به سبک و سنگین کردن مواد زیادی از سوی طراح دارد. به عنوان مثال بین انتخاب چوب یا ورق استیل برای پوشش یک سطح انتخاب چوب هزینه تهیه و همچنین آلودگیهای محیطی کمتری دارد و این در حالی است که دوام ورق استیل بیشتر بوده و قابل بازیافت است ولی هزینههای زیست محیطی دارد.
- مصالح بازیافت:دراین مورد با تخمین عمر مفید ساختمان میتوان از مصالح استفاده شده بعداز عمر مفید ساختمان نیز استفاده نمود.
- توجه به منشأ مصالح ساختمانی:آیا مصالح مورد نظر از یک منبع تجدیدنشدنی بدست میآید یا خیر؟ به عنوان مثال اگر ماده چوب باشد آیا استفاده ازآن به پایداری منبعی که تهیه شده است (جنگل) آسیب وارد میکند؟ در حالی که امروزه چوبهای مهندسی ساز زیادی وجود دارد که از درختان با کیفیت پایینتر و همچنین از ضایعات آنها ساخته میشود. همچنین نزدیکی محل منشأ مصالح و مصرف آنها یک نکته مهم است.
- توجه به ظرفیت حرارتی مصالح:این فاکتور همان مدت زمان در بر داشتن انرژی در یک ماده ساختمانی است. امروزه ضرایبی برای این فاکتور در مورد مصالح ارائه گردیده است.
- توجه به روش تولید مصالح:اگرچه این عامل به خاطر پنهان ماندن در ساختمان چندان به نظر نمیآید لکن فرایند تولید مصالح باشد که آیا فرایند تولید مصالح ساختمانی دارای ضایعات خطرناک محیطی هستند؟ شرکتهای سازنده چگونه در کاهش این آسیبها اقدام مینمایند؟
- توجه به سمی بودن مصالح ساختمانی:امروزه ثابت شده است که بسیاری از مصالح ساختمانی از خود بخارهای سمی ساطع می نمایندو باعث بروز بیماریهایی در ساکنین میگردند. چسبهای فرمالدهید، رزینها، رنگهای روغنی و ترکیبات آلی بخار شدنی و فلوروکربن ها(VOCs) که در چسبها و رنگها هستند از موجبات بروز اینگونه مشکلات هستند.
- انتخاب مواد طبیعی تا حد امکان :که انرژی کمتری در جهت تهیه آنها مصرف شده آلودگیهای کمتری دارند. البته توجه به اینکه مهم است که استخراج بیرویه سبب ناپایداری منشأ مصالح میگردد.
- توجه به طول عمر ودوام مصالح:مصالح پایدار نیاز به مرمت زیاد و جایگزینی دائمی در چرخه زندگی ساختمان ندارد.
ح) هماهنگی با بستر
- توجه به موقعیت شهری و دسترسیها
- در نظر گرفتن خطوط تراز سایت در طراحی بنا
-
توجه به تأثیر بنا بر بافت اطراف مثل سایه اندازی، ممانعت از جریان باد، اشراف
اهداف معماری پایدار
اهمیت دادن به زندگی انسانها و حفظ و نگهداری از آن در حال و آینده، کاربرد مصالحی که چه در هنگام تولید ویا کاربری و حتی تخریب با محیط خود همگن و پایدار باشند، حداقل استفاده از انرژیهای سوختی و حد اکثر بکارگیری انرژیهای طبیعی، حداقل تخریب محیط زیست، بهبود فیزیکی و روانی زندگی انسان هاو کلیهٔ موجودات زنده. هماهنگی با محیط طبیعی. هدف از طراحی این ساختمانها کاهش آسیب بر روی محیط، منابع انرژی و طبیعت است و شامل قوانین زیر میباشد
-
کاهش مصرف منابع غیرقابل تجدید
-
توسعه محیط طبیعی
- حذف یا کاهش مصرف مواد سمی و یا آسیب رسان بر طبیعت، در صنعت ساختمان سازی
تکنیکهای ساختمان سازی تلاشی در جهت تأمین کیفیت یکپارچه، از نظر اقتصادی، اجتماعی و محیطی است. استفاده معقول از منابع طبیعی و مدیریت مناسب ساختمان سازی به حفظ منابع طبیعی محدود و کاهش مصرف انرژی کمک نموده (محافظت از انرژی) و باعث بهبود کیفیت محیطی میشود. کیفیت اساس طراحی پایدار میباشد. کیفیت مطلوب بدون توجه به طبیعت فراهم نمیشود و همچنین استفاده از مصالح با قابلیت ماندگاری طولانی نیز باید در نظر گرفته شود. رسیدن به استانداردهای بالای کیفیت، امنیت و آسایش که در واقع سلامت انسانها را تأمین میکند از مهمترین اهداف معماری پایدار است که رسیدن به چنین شرایطی با استفاده از مدیریت کارآمد و به کار گیری آخرین تکنولوژیها صورت میگیرد.
بر این اساس اصولی که باید در این معماری به کار بست شامل موارد زیر است
- ادراک حس مکان، فضای هستی و عدم مزاحمت درآن
- استفاده از انرژیهای طبیعی، مانند انرژی خورشیدی و باد
- کاربرد مصالح طبیعی و بومی، قابل بازیافت و بادوام.
- جمعآوری و استفاده از آب بویژه آب باران و بهرهگیری از آب دریاچه، دریا
- عایق بندی حرارتی، صوتی وایزوله مناسب ساختمان.
- قابلیت تهویه طبیعی به کمک سقف
-
نور گیری صحیح و طراحی صحیح بازشوه
رویکردهای معماری پایدار
در عصر مدرن تامین رفاه جامعه سرلوحه توسعه بود، امّا با مطرح شدن مباحث مربوط به رابطه میان انسان، محیط زیست و توسعه در دهه ۱۹۷۰، مفهوم توسعه پایدار مورد توجه جدّی قرار گرفت. با فعّالیتهای علمی دانشگاهها و متخصصّان علوم انسانی در کنار کمیسیونِ جهانیِ «محیط زیست و توسعه» سازمان ملل در سال ۱۹۸۷، اصولی برای توسعه پایدار تعیین گردید. امّا ورود رسمیِ مفاهیم توسعه پایدار به مسائل روز جهان در سال ۱۹۹۲ در کنفرانس محیط زیست و توسعه ریودوژانیرو اتفاق افتاد. شهرنشینی بعنوان یکی از چهار رکن اصلیِ دنیای کنونی، باعث شده تا مباحث میان رشته ایِ مختلفی در شهرسازی برای نیل به توسعه پایدار مد نظر قرار گیرد (امروزه شهرها بعنوان متن مناسبی جهت تحقق سیاستهای توسعه پایدار در نظر گرفته میشود)، که مهم ترین آنها اقتصاد، محیط زیست و جامعه است. البته معماری با رویکرد پایداری نیز از مؤلّفههای پایداری شهر است که در متن آن از مفاهیم مشترکی تبعیت مینماید. محیط زیست، اقلیمِ زیستی و تغییرات آن، کاهش مصرف انرژی، ساختمان سبز و مسائل بوم شناختی از مهم ترین عوامل تاثیرگذار در شکل گیری رویکردهای معماری پایدار در لایههای گوناگون فرایند طراحی، فرایند ساخت و تولید مصالح میباشند. مفهوم معماری پایدار در ادامه گزارش گرُوهالم برانتلَند در سال ۱۹۸۷ بروز مینماید و عمدتاً بر دو اصل تکیه دارد؛ گروهی که به طراحی ساختمان بر اساس ارتباط و تاثیر آن بر محیط زیست توجه داشته و گروه دیگری که به کاهش مصرف انرژی در ساختمان اشاره دارد. بررسی جریانهای گوناگون طراحی پایدارمعماری و معماریِ پایدار جهت دستیابی به دستورالعملهای راهبردیِ اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی پایدار، نیازمند شناخت مفاهیم پایداری و مطالعه تجربیات اجرائی چهار دههٔ اخیر است. آنچه در مورد اصول و روشهای معماری پایدار میتوان مطالعه کرد عمدتاً در نشریات علمی و قوانین ساختمانی کشورهای پیشرو (آلمان، امریکا، کانادا، دانمارک ،…)در این زمینه و تجربههای عملی آنها قابل بررسی است
بعد از کشاورزی ساختمان دومین صنعت بزرگ در دنیا است. آلودگی ناشی از سرمایش و گرمایش ساختمانها و ساخت مصالح ساختمانی از آلودگی ماشینها فراتر میرود و سر چشمههای تمام شونده را به سرعت مصرف میکند. سخن از پایداری در معماری را میتوان به تصور طراحی ساخت و سازهای آینده تعبیر کرد. آن هم نه تنها بر پایداری فیزیکی ساختمان بلکه با پایداری و حفظ این سیاره و منابع آن. بر این اساس میتوان پایداری را بر پایه الگویی تصور کرد که در آن مواد و مصالح و منابع در دسترس بیش از هدر دادن یا نادیده گرفته شدن با کارایی بیشتر به کار گرفته شوند و به عبارتی بر قابلیت ساختمان برای تلفیق عوامل محیطی و جوی و تبدیل آنها به صورت کفیتهای فضایی و آسایش و فرم تمرکز کرد. معماری پایدار و فن آوری پیشرفته بیان و ابراز دستاوردهای علمی و فنی همواره از وظایف توسعه معماری مدرن بوده است و مدرنیستهای اولیه به فن آوری به مثابه نیرویی که تغیر را موجب میشوند توجه میکردند که در گذر زمان دارای جنبهای انتقادی گردیده و در مواردی منجر به خلق فضاهای خنثی انعطافپذیر و بیمصرف شده است.
معماری پایدار و اکولوژیکال و مفاهیم پایداری
بزرگترین آفت معماری، عدم آگاهی وشناسایی مفاهیم ارزشی آن است. عدم اگاهی ازمفاهیم صحیح بعضی تعاریف، عدم استفاده درست از آنها را منجر میشود. پایداری و معماری پایدارنیز یکی از این موارد است که بدلیل ارتباط مستقیم فرهنگ ومعماری ایران با تکنولوژی و دنیای غرب، آن هم به صورت ابتدایی و ناقص، باعث شده علیرغم وجود رده پای آشکاراصول پایدار و پایداری در این مرزوبوم، با ورود و قبول تعاریف سطحی، مقطعی و غیر بومی در پرداختن علمی و ملی به موضوع پایداری اکولوژیکال(ECOLOGICAL SUSTAIABILITY) سهل انگاری شود. در این مقاله سعی شده با پرداختن به مفاهیم و اصول پایداری و معماری اکولوژیکال از نگاه بینالمللی در کنار اشاره به اصول پایدار معماری ایران، به نوعی همترازی و جهت یابی مرتبط فیمابین این موضوعات دست یابیم و این جز با تدوین جدولی با مختصات آن موضوعات، محقق شدنی نبود. به همین دلیل جدولی پیرامون مقایسه رویکردهای گوناگون به معماری در ایران و جهان در سه حوزه معماری امروزی، معماری بینالمللی اکولوژیکال و معماری سنتی-بومی ایران تنظیم شده، که در شانزده موضوع اساسی و قراردادی مورد بررسی قرار گرفته و طبقهبندی شدهاند. به هرحال به نظر میرسد، با باور اصول پایدار معماری ایران و انطباق هوشمندانه مفاهیم نوین پایداری اکولوژیکال بر آنها، ما میتوانیم به شناخت و دست یابی به الگوهای کاربردی و پایدار امیدوار باشیم تا زمان از دست رفته را جبران نموده و پا در عرصه شناخت بومی تازهای گذاریم. شاید زمان آن رسیده باشد که با بررسی و ردیابی سامانههای بوم شناختی، سعی کنیم در ایران نیزمعماری را همچون گذشته با طبیعت و بوم آشتی دهیم، که به عقیده دریدا: (پایداری آخرین چاره قطعی تاریخ است). برای آشنایی بیشتر با مفهوم پایداری میبایست به کلمات زیر و تعاریف آنها توجه بیشتر نمود
- بوم شناختی(ECOLOGICAL)، تکنولوژی(TECHNOLOGY)، پایداری(SUSTAINABLILITY)،
-
معماری پایدار(SUSTAINABLE ARCHITECTURE)، اصول پایدار(BASIC PRINCIPLES)
تحولات پایداری و مصادیق آن در معماری ایران
همگرایی و همسویی اصول معماری گذشته ایران با اصول طراحی پایدار اتفاقی و تصادفی نیست، بلکه پایداری، تدوام و استمرار مفاهیم و اندیشههای عالی معماری گذشته، گویای وجود چنین تفکراتی در گذشته معماری ایران است، البته در این بین روح زمانه و مقتضیات زمانی به عنوان اصل غیرقابل انکار پذیرفتنی است و باید در ملاحظات ما گنجانده شود. هرگاه پدیدهای در اثر تحول تاریخی خاص خود دچار دگرگونی شود، شکل جدید پدیده از انسجام، همبستگی، انتظام و اعتبار برخوردار میگردد و نظم جدید از دل سازمان کهن جوانه خواهد زد. قطع این فرا گشت در نقطهای و مداخله در کنشهای درونی به منظور دستیابی به شکل جدید (رجوع غیر اندیشمندانه و استفاده بی توجه به پیامد آن نسبت به محصولات وروشهای وارداتی غربی که عمدتاً از نما و ظاهر آراسته و فریبندهای برخوردارند که عمدتاً بدلیل دیکته کردن نوعی آسایش ورفاه در مورد نوع بشر میباشد)، اگر چه ممکن است چهرهای تازه و معنایی دیگر را برای پدیده سبب شود، ولی بی گمان این همان نیست که میبایست از دل تحول تاریخی به دست میآمد. تقابل و تعارض بین اصول رایج مورد استفاده در عرصهمعماری معاصر ایران و اصول پایدار (در هر دو رویکرد سنتی و اکولوژیکال) نتیجه قطعی این فراشد تاریخی است. در طی قرنهای متمادی خانهها را ساکنان آن یا سازندگان محلی میساختند. این افراد با استفاده از منابع موجود، فنون و سنتهای باستانی و ابزار ساده برای رفع نیازهایشان تلاش میکردند. نکته قابل توجه اینجاست که در زمانی که بحرانهای زیست محیطی و انرژی در این سطح فعلی نبوده، کمابیش اصول پایداری با عناوین و شکل و سیاق همساز با دوره خود در قالب اصول پایدار معماری شکل گرفته و امروزه با بررسی شواهد و مصادیق موجود میتوان با این ویژگیها بیشتر آشنا شد. متأسفانه در دوره معاصر با توجه به بروز مشکلات فرهنگی و هویتی در کنار بحرانهای زیست محیطی و انرژی، اصول فوقالذکر با رویکرد سنتی دیگر پاسخگو نبوده و نیاز جدی به انطباق و همسویی آن اصول با مصادیق و نیازهای امروزی بر اساس تکنولوژی روز اجتناب ناپذیر بوده و روز به روز حیاتی تر جلوه مینماید و میبایست اصول پایدار گذشته با گرفتن رنگ و بوی امروزی و تکنیکال تبدیل به اصول طراحی پایدار منطبق بر مسائل اکولوژیکال گردد. در اینجا اتفاقی که افتاده و متأسفانه متضرر بزرگ آن ما هستیم، واردات چنین اصولی از دیگر مکاتب و فرهنگها با رنگ و بوی غیر بومی و غیر ایرانی است. ذات مطلب صحیح و تحسین برانگیز است، ولی روش و شکل وسیاق آن غیر مملوس وبیگانه. دو نفر با فرهنگ مشترک و زبان مغایر بهتر معاشرت میکنند تا با زبان مشترک و فرهنگ مغایر. پایداری خود نیز ریشه در فرهنگ و مسائل بوم شناختی دارد. از این رو هر چند زبان مشترک تکنولوژی فاصله ارتباطی بین مناطق مختلف را کوتاهتر ساخته و زبانی بینالمللی شده است ولی نمیتواند علت اصلی وقوع پایداری باشد.
اقلیمهای مستعد طراحی پایدار
ضرورت معماری پایدار
در شروع انقلاب صنعتی در قرن هجدهم غلظت دی اکسید کربن جو زمین ۲۷۰ قسمت در میلیون بود و اکنون غلظت آن به ۳۷۷ قسمت در میلیون رسیده است. این مقدار نه تنها در ۷۴۰ هزار سال گذشته بلکه از ۵۵ میلیون سال پسش تا کنون سابقه ندارد. ۵۵ میلیون سال پیش کره زمین سیارهای گرمسیری بود و قطب شمال و جنوب وجود نداشت و سطح دریاها ۸۰ متر بالاتر از امروز بود. این شرایط برای حیات انسان مناسب نبود و با از بین بردن اینشرایط انسان توانست روی این کره خاکی به حیاط خود ادامه دهد. اما اکنون بشر آگاهانه با دست خود این شرایط را دوباره شکل میدهد. در صورت ادامه روند کنونی اثرات سویی از جمله بر بومی شناسی و مدیریت بوم تاثیر بر رویسلانت انسان تغییرات در زیر ساختارها از طریق جاری شدن سیل و حرکت لایههای زمین طغیان رودها و بالا آمدن آب دریاها خشک شدن درون قارهها و مرطوب شدن سواحل آتش گرفتن شهرها و جنگلها از بین رفتن لایه ازون کاهش اختلاف دمای شب و روز اسیدی شدن اقیانوسها و تغییر در توزیع آب در کره زمین را شامل باشد. حفاظت از انرژی واستفاده پایدار از آن پیشرفتهای عظیم تکنولوژیِاستخراج نفت و سایر ذخایر زیرزمینی، استفاده هر چه بیشتر این منابع تجدید ناپذیر را فراهم آورده است لذا طراحی ساختمانها باید به گونهای باشد که مصرف سوخت فسیلی را به حداقل برساند. همچنین توجه به این مسئله که منابع بهرهبرداری شده در سامانههای توسعه در کجا استفاده میشوند و چگونگی پایدار نگهداشتن آنها و استفاده از منابعی که امکان جایگزینی سریعتری دارند بسیار مهم است. به عنوان مثال از چوب درختانی باید استفاده شود که سریع تر رشد کرده و میتوانند جایگزین شوند.
نگرانیهای زیست محیطی برای توسعه پایدار
دانا گودمن یک معمار با ایدههای پست مدرن آمریکایی بیش از یک دهه از زندگی خود را بر روی ایده شهر شناور گذرانده است. شهر شناور پاسخی مستقیم به انفجار جمعیت است که میتواند در آیندهای نزدیک برای بخشهایی از کره زمین رخ دهد. وی که معماری را دردانشگاه کلمبیا خوانده است به محیطهای زندگی دریایی و امکان زندگی در چنین محیطهایی علاقه مند است. نمونههایی از فعالیتهای انجام شده در این زمینه ساخت ۶۰ جزیره مصنوعی در ژاپن به دلیل کاهش فضا و تراکم جمعیت است. اگرچه ایده گودمن متفاوت از این موضوع ساختن صرفا جزیرههای مصنوعی بوده و به نوعی در برگیرنده ایجاد یک بستر لنگرگاهی شناور است که میتواند یک شهر کوچک را بر روی خود جا دهد. اگر چه این نوع شهر در حال حاضر یک امر خلاف واقع بنظر میرسد اما در حقیقت بیانگر جنبش ایجاد شده کنونی در هنر و طراحی برای ایجاد پایداری در رشد و توسعه بشمار میرود. اندیشه پایداری در آرزوی ساختن کرهای بهتر و با شرایط مساعدتر از آنچه امروزه مشاهده میشود برای نسلهای آینده است. با این وجود باید اعتراف کرد که رفتار انسان تنها زمانی تضمین کننده ایجاد پایداری در سطح زیست کره است که به تخریب منابع طبیعی موجود اقدام ننماید. امروزه به نوعی تمامی رفتارهای ما انسانها مستلزم مصرف انرژی از منابعی است که مانند سوختهای فسیلی تجدید ناپذیر بوده و امکان باز تولید ندارند. البته باید گفت که فعالیتهای ما تنها به این موضوع محدود نبوده و شامل آلوده سازی جدی هوا و بحرانی کردن شرایط زیست نیز میشود که میتواند برای نسلهای آینده شرایط سخت و غیرقابل تحملی را رقم بزند. آیا این عوامل هستند که نسبت به مسائل دیگری چون کارکرد و بهینه بودن فضای خانه بایستی بر جهت معماری آینده اثر گذار باشند؟ بازارهای دیگر نشانگر افزایش تمایل مردم به مسائل سلامتی و زیست محیطی هستند که میتوان گفت به طور کلی در جهت توسعه پایدار گام بر میدارند. از جمله میتوانیم به تمایل جدیدی که برای تهیه و استفاده از موادارگانیک در جامعه ایجاد شده اشاره کنیم که نشانگر استفاده از مواد طبیعی تر و عاری از مواد شیمیایی است. معماری در این زمینه یک حوزه ویژه بشمار میرود چرا که استفاده از انرژی و همچنین مواد و مصالح در آن به مقدار نسبتا بالایی است. ما به صورت معمول به حفاظت و نگهداری ساختمانهایی که دارای ارزش تاریخی هستند در برابر تمایل و اشتیاق برای تخریب آنها و ساخت خانههای جدیدتر اقدام میکنیم. دو ایده اصلی در بازار توسعه و ساخت و ساز در حال حاضر حکمفرماست یکی ایده نیازهاست که به دنبال رسیدن به معیارهای زندگی امروزی برای تمام انسانها و دیگری ایده محدودیت است که تمرکز آن بر محدودیت منابع زیستی برای براورده ساختن نیازهای امروزی و آینده است. پس از دوران جنگ جهانی و بدنبال مدرن گرایی در سالهای دهه ۵۰ میلادی تمرکز معماری بر روی بهرهوری بیش از اندازه از زمین و تلاش برای ایجاد هر چه بیشتر ساختمانهای بلند و بلوک مانند بتونی بود. این رویکرد امروزه به عنوان اشتباه فاحش معماری نگریسته میشود چرا که با وجودی که در زمینه نیازها مشکلات بر طرف شد اما به شکلی جدی به محدودیتها نیز افزوده گشت. اگرچه تمرکز جمعیت در یک شهر درونی به جهت مسائل زیست محیطی پایدارتر بنظر میآید اما بدنبال کاهش نیاز به جابجایی انسانها و کالا از دیدگاه اجتماعی برای زندگی انسان، پایدار محسوب نمیگشت. تراکم بسیار زیاد جمعیت در یک فضای محدود منجر به افزایش استرس، عدم احساس آرامش و افزایش میزان جرم و جنایت میگردد. بلوکهای ساختمانی به عنوان بخشهای کهنه و فرسوده در آینده شهرها مطرح گشتند و در حقیقت بسیاری از آنها تا زمانی که تخریب یا مورد بازسازی و توسعه قرار گرقتند نیز همین گونه شدند. ایدههای نیازها و محدودیتها اصول بنیادین معماری پایدار و پیوند آن با ارزشهای زیبایی شناسانه، محیط زیست، اجتماعی،سیاسی، اقتصادی و اخلاقی بشمار میروند. از میان گروههای معماری که بیشترین فعالیت را در زمینه پژوهشهای پیشرو دارا هستند میتوان به شرکت لاگ آی دی LOG ID اشاره کرد. اعضای این گروه از معماران، مهندسان، پزشکان، گیاه شناسان، فیزیکدانان و متخصصان فن آوریهای ارتباطی تشکیل شده است که تمامی تلاش خود را در جهت بهرهبرداری از انرژی سبز و خورشیدی بکار گرفتهاند. اگر چه شرکت مورد اشاره یک شرکت دانش بنیان بشمار میرود اما فن آوریهای آن به صورت مستقیم در بحث معماری پایدار بکار میآید که میتواند به پاسخگویی در زمینه راههای استفاده از انرژی خورشیدی در خانهها و در نتیجه کاهش مصرف انرژیهای فسیلیمنجر شود. در این شیوه مواجه با بحث توسعه پایدار توجه اساسی به مواد و مصالحی است که در خانهها چه در زمان مصرف و چه در زمان خارج شدن از دور مصرف کمترین آسیب را به محیط زیست وارد کنند و این به معنای تمرکز بر روی پیشرفتهای فن آوری برای دستیابی به پایداری است در حالی که نگاه دیگر به موضوع توجه به مبانی و اصول اولیه و سادهسازی معماری و کاهش تمامی جنبههای درگیر ساخت و ساز است. یکی از ایدههای بازگشت به مبانی و اصول را میتوان الهام گرفتن از طبیعت، یادگیری از محیط زیست، حفظ زیبایی بصری سرزمینی به وسیله همگون سازی معماری با چشم انداز محیطی، مطرح کرد. امیلیو آمباز معماری است که این آرزو را در سر دارد که به وسیله طرحهایش احساس در خانه بودن و ارتباط داشتن با محیط زیست پیرامون را القا کند. کار وی که به معنای درگیر بامحیط زیست بودن در تمامی مراحل زندگی است نقش محوری در جنبش معماری سبز دارد. ایده وی بر اصولی چون استفاده کمتر یا کاهش استفاده از انرژی، کاستن از تولید آلودگی و آسیب به محیط زیست و آلوده سازی منابع طبیعی و در نهایت فراهم نمودن شرایط بهتر برای زندگی سالم استوار است. پروژه وی برای آزمایشگاههای تحقیقاتی شلومبرگر در آمریکا در محل تپه ماهوری زیبایی شکل گرفته است. در حالی که به صورت معمول این طرح میبایست چشم انداز زیبای محل را به ناگاه دچار آشفتگی میکرد اما طرح وی تقریبا به صورت کامل در زیر سطح زمین انجام شده است و خطوط ملایم تپههای منطقه با جذابیتی زیبا و همگون به کنارههای ساختمان که دارای هماهنگی با چشم انداز پیرامون است متصل میشوند. این ایده که معماری در جستجوی تعامل با محیط پیرامون باشد تا حد زیادی مرهون فرانک لوید رایت در دهه نخستین سده بیستم است. رایت بخوبی دریافت که میتوان در هماهنگی معماری با محیط طبیعی پیرامون و البته با رعایت جنبههای جامعه شناختی به گونهای به ساخت و ساز اقدام کرد که گویی بخشی از طبیعت بشمار روند. وی این شیوه معماری را معماری ارگانیک میدانست که دارای جنبههای مشترک زیادی با معماری سبز است اما تمرکز آن در عین حال بیشتر بر روی فرایند ساخت و ساز و مکان یابی است. رویکرد دیگری که میتوان برای همگون سازی ساختمانها با محیط زست پیرامون مطرح کرد الهام گرفتن طرح معماری ساختمانها از طبیعت است. این شیوه بخوبی به چشم انداز و جنبههای معماری ارگانیک نیز توجه داشته و با آن مطابقت دارد. خانه حلزونی جرسی دویل از چنین تفکری سود جسته است. محل آن که در نزدیکی رودخانه فورکت قرار گرفته توسط جنگل احاطه گشته و در نزدیکی آن شماری ساختمان ساخته شده از چوب قرار گرفته است. به جهت شکل به نظر میآید که هماهنگی بیشتری با طبیعت پیرامون برقرار کرده است و البته باید گفت که بجز شکل در زمینه مسائل دیگر نیز به رعایت ملاحظات زیست محیطی توجه کرده است مانند استفاده از پنلهای خورشیدی که به کاهش مصرف انرژی الکتریکی کمک شایانی کرده است. البته باید یاداور شد که برای آن که ساختمانی پایدار باشد ضرورتی ندارد که در محیط پیرامون مخلوط و همرنگ گردد. دو ساختمان سبز یکی کلیسای کوچک تورن کراون و کلیسای کوچک کوپر که در مناطق جنگلی در کشور آمریکا واقع شدهاند به جهت معماری با ساختمانهای معمول سبز متفاوت هستند. یک کلیسا برای آن که به چشم بیاید و نقش نمادین خود را بهتر بیان کند نیازمند آن است که به نوعی در مقایسه با محیط پیرامون خود را برجسته نشان دهد تا این که به شکل مخفی ساخته شده باشد. در مقابل چنین رویکردی تلاش شده است تا ساختمانهای مورد اشاره به جهت مصالح، دوره زندگی، نمادگرایی و کارکرد پایدار ساخته شده باشند. فی جونز معمار این ساختمانها بنابراین تمرکز زیادی بر زیبایی این بناها برای بیننده داشته است. از درون ساختمان شما با یک فضای بسیار جذاب و در عین حال تشریفاتی به جهت طراحی مواجه میشوید که پنجرههای بسیار بزرگ امکان نمای بسیار عالی از مناظر زیبای اطراف را به شما میدهد. در ساخت این کلیساها در عین حال که به جزئیات اشکال در قالب سنتی و ریشه دار بودن توجه شده تمرکز زیادی نیز بر روی طراحی ومواد و مصالح پایدار معطوف گشته است. معمار تلاش داشته است تا روح ساختمان را در چارچوبی رسمی مورد تأکید قرار داده و همچنین خداوند را با جهان طبیعی مرتبط کند. به نظر جونز یک جنبه مهم ساختمان پایدار دارا بودن یک دوره زمانی زندگی و استفاده بسیار بلند و دراز مدت است. اگرچه باید یاداوری کرد که برخی از معماران با این ایده موافق نبوده و اعتقاد دارند که اگر طراحی در راه درست پایداری گام بردارد نیازی به چنین خودنمایی وجود ندارد!. با وجودی که تعداد انگشت شماری قوانین مربوط به پایداری به تصویب رسیده است اما باید اذعان داشت که سیاستمداران و دولتها به نسبت با آهنگی بسیار کند به اهمیت پایداری اعتراف کردهاند. به هر روی اینها همگی بیانگر برداشته شدن گامهایی در جهت ایجاد تغییراتی در مصالح ساختمانی و طرحهای معمول امروزی است. مطالعه محیط زیست همانند چراغی در بالای سر انسان این امکان را فراهم ساخته است که بهتر به اثرات رفتارهای خود در ازای طبیعت و بهرهبرداریهای بی ضابطه از آن که در نهایت منجر به رخدادهای ناگوار طبیعی مانند افزایش دمای زیست کره و یا سیل و آتش میگردند آگاهی یابیم. خوشبختانه انسان امروز نگرانی بیشتری در ارتباط با اینده و سرنوشت نسلهای بعدی نشان میدهد و این آگاهی و تلاش برای حفظ محیط زیست یا تلاش برای برخورداری از زندگی که جنبههای ارگانیک در آن به مقدار بیشتری رعایت شده باشد خود نوید بخش باز شدن راه بسوی داشتن آیندهای است که معماری نیز به سوی این هدف نزدیک گردد. آگاهی انسانها و برخورداری آنها از دید بلند مدت میتواند بخوبی توجیه کننده هزینه اندک بیشتر ساخت و سازهای پایدار و دوستدار محیط زیست در مقابل ساختمانهای معمول امروزی باشد. انسانها در مرکز مسائل و نگرانیهای توسعه پایدار قرار گرفتهاند. آنها در تلاش هستند تا ازیک زندگی سالم و بارور در هماهنگی با طبیعت برخوردار باشند. به منظور دستیابی به توسعه پایدار حفاظت از محیط زیست یک بخش جدا ناپذیر از فرایند توسعه بشمار میآید و نباید آن را به شکل یک هویت جداگانه و بیرون از امر توسعه نگاه کرد
اصول معماری سبز یا پایدار
ساختمان باید طوری طراحی شود که استفاده از منابع جدید به حداقل برسد و بتوان در پایان عمر مفید ساختمان از آن به عنوان منبعی برای ایجاد سازههای دیگر بهره برد. گرچه این اصل بیشتر به ساختمانهای جدید اشاره دارد ولی باید به خاطر بسپاریم که مرمت و احیاء وضعیت ساختمانهای فعلی در راستای کاهش اثرات زیست محیطی به اندازه روش ساخت ساختمانهای جدید حائز اهمیت است. باید بدانیم تعداد منابع برای ایجاد محیطهای مصنوع جدید در جهان محدود است ونمیتوان برای بازسازی و ساخت هر نسل از ساختمانها، مقدار جدیدی از آنها را مورد استفاده قرار داد. استفاده مجدد میتواند در مسیر استفاده از مصالح بازیافت شده یا فضاهای بازیافت شده شکل بگیرد. همچنین تغییر در ساختمانهای قدیمی برای کاربردهای جدید یکی دیگر از راههای کاهش استفاده از منابع جدید است که گرچه هزینهها و مشکلاتی به همراه دارد با این حال مزایای حاصل از استفاده مجدد از این ساختمانهای بزرگ در کنار یکدیگر و درون یک محیط شهری میتواند بر این مشکلات و هزینهها غلبه کند. نوسازی ساختمانهای موجود در شهرهای بزرگ و کوچک همچنین میتواند موجب حفاظت از منابع مورد استفاده جهت بازسازی ساختمان و در نتیجه جلوگیری از تخریب جامعه شود.
درک محیط طراحی ساختمان باید به گونهای باشدکه استفاده از تواناییهای محیط و منابع انرژیِ محلی امکانپذیر گردد. اگر ما به امکانات محیطی که درآن هستیم آگاه باشیم میتوانیم از صدمه زدن به آنها جلو گیری کنیم. همچنین درک محیط باعث مشخص شدن مراحل طراحی از جمله جهت قرارگیری نسبت به خورشید و چگونگی قرارگیری ساختمان در سایت و حفظ محیط پیرامون و دسترسی سیستم نقلیه و پیاده میگردد. شکل و نحوه استقرار ساختمان و محل قرارگیری فضاهای داخلی میتواند موجب ارتقاء سطح آسایش درون ساختمان شود.
ارتباط با طبیعت ساختمان چه درداخل محیط شهری باشد وجه در یک محیط طبیعی ترارتباط دادن آن با طبیعت به محیط طراحی شده رو ح وجان تازه میبخشد و بازگشت به زندگی طبیعی را در خود دارد.
درک تاثیرات محیطی طراحی پایدار سعی در درک تاثیرات محیط از طریق ارزیابی و تحلیل سایت دارد:ارزیابی انرژی مصرفی، سمیت مصالح و تکنیکهای ساختمان سازی. تأ ثیرات منفی محیطی را میتوان از طریق استفاده مصالح ساختمان سازی پایدار، مصالح با سمیت کمتر و مصالح ساختمانی قابل بازیافت کاهش داد.
احترام به کاربران این اصل ارتباط اندکی با آلودگی محیط زیست و تخریب لایه ازن دارد اما فرایند سبز برای تمام منابع مشترک در ساخت یک ساختمان کامل ارزش قائل است و انسان را از این مجموعه خارج نمیداند. احترام به نیازهای انسانی و نیروی کار از دو جهت مورد توجه قرار میگیرد. برای یک معمار حرفهای توجه به این نکته ضرورت دارد که ایمنی و سلامت مصالح و فرایندهای شکل دهنده ساختمان به همان میزان که برای کارگران و استفاده کنندگان آن مهم است برای کل جامعه بشری نیز از اهمیت بسزایی برخوردار میباشد. معماران به وجود سمهای مختلف در سایتهای ساختمانی آگاه شدند واستفاده از مصالح خطرناک را ممنوع کردهاند. شکل دیگر مشارکت انسانی، اشتراک و دخالت مثبت کاربران در فرایند طراحی و ساخت است، که چنانچه به طور مؤثر بکار گرفته نشود یک منبع کارا و مفید به هدر رفته است.
ایجاد یک روند مشارکتی در طراحی طراحان پایدار اهمیت توجه به نظرات گوناگون را میدانند از این رو در مراحل اولیه طراحی با مهندسین مشاور و متخصصین، همفکری و همکاری کرده و از نظرات ساکنین محلی و همسایگان محلی نیز بهره میبرند.
درک مردم طراحان پایدار یا سبز باید فرهنگ و دین و نژاد مردمی که برای آنها طراحی میکنند را مورد توجه قرار دهند.
کل گرایی تمامی اصول سبز، نیازمند مشارکت در روندی کل گرا برای ساخت محیط مصنوع هستند. یک معماری پایدار یا سبز باید فراتر از یک ساختمان منفرد را شامل شود و باید شامل یک شکل پایدار از محیط شهری باشد. شهر، موجودی فراتر از مجموعه ساختمانها است در حقیقت میتوان یک شهر را مجموعهای از سیستمهای در حال تعامل دید که دارای روح و کالبد میباشند. در نتیجه اگر ساختمانها را مجزا در نظر نگیریم میتوانیم همزمان با طراحی ساختمانی سبز و پایدار، شهری پایدار داشته باشیم و چهرهای سبز از شهر، برای آینده ترسیم کنیم. آنچه پیرامون معماری سبز یا پایدار گفته شد، بیان کننده نوعی نگرش به معماری است که بر چند نکته اساسی اشاره دارد
- کیفیت گرایی
- توجه به آینده
- توجه به محیط
کاهش استفاده از منابع جدید
هر ساختمان باید به گونهای طراحی شود که استفاده از منابع جدید را به حداقل برساند و در پایان عمر مفید خود، منبعی برای ایجاد سازههای دیگر بوجود بیاورد. گر چه جهت گیری این اصل، همچون سایر اصول اشاره شده به سوی ساختمانهای جدید است، ولی باید یادآور شد که اغلب منابع موجود در جهان در محیط مصنوع فعلی بکارگرفته شدهاند و ترمیم و ارتقاء وضعیت ساختمانهای فعلی برای کاهش اثرات زیست محیطی امری است که از اهمیتی برابر با خلق سازههای جدید برخوردار است. این نکته را نیز باید مورد توجه قرار داد که تعداد منابع کافی برای خلق محیطهای مصنوع در جهان وجود ندارند که بتوان برای بازسازی هر نسل از ساختمانها، مقداری جدید از آنها را مورد استفاده قرار داد. این استفاده مجدد میتواند در مسیر استفاده از مصالح بازیافت شده یا فضاهای بازیافت شده شکل بگیرد، بازیافت ساختمانها و عناصر درون آنها بخشی از تاریخ معماری است. صومعه سانتا الباس که در سالهای ۱۰۷۷ و ۱۱۱۵ میلادی بازسازی گردیده، از آجرهای خرابههای یک ساختمان رومی در نزدیکی خود استفاده نمود. چارچوبهای چوبی که در قرون وسطی به کار گرفته شدند، قطعاتی چوبی بودند که بریده و در کارگاه نجاری به یکدیگر وصل شده و کد گذاری میشدند و آنگاه از هم جدا شده و به ساختمانها انتقال داده میشدند. استفاده از این روش بدین معنی بود که در صورت لزوم میتوان بخشهایی از ساختمان قرون وسطایی را جا به جا نموده؛ حتی امروزه نیز میتوان آنها را به مکانی دیگر منتقل کرد. گاهی اوقات کل سازه ساختمان به منظور بنا کردن ساختمانی جدید جابجا میگردید. برای مثال در هنگام ساخت موزه ویکتوریا و آلبرت در لندن، به ساختمان قبلی موجود در سایت دیگر نیازی نبود و در سال ۱۸۶۵ پیشنهاد واگذاری این ساختمان فلزی به مسئولان محلی شمال، شرق و جنوب لندن با هدف برپایی یک موزه محلی در مکانی جدید ارائه گردید. مسئولان شرق لندن این پیشنهاد را پذیرفتند و ساختمان این موزه محلی در ۱۸۷۲ تکمیل گردید که امروزه این مکان به موزه کودکان بدل گردیده است. در اغلب مواردی که دسترسی به منابع جدید به حداقل میرسد روشهایی کشف میشوند که با آنها میتوان ساختمانهایی که برای یک منظور ساخته شدهاند برای مقاصد دیگر استفاده شوند، با این حال بعضی تغییرات ضروری میتوانند باعث تغییر شکل اصلی سازه یا ساختمان شود. این موضوع برای کسانی که علاقمند به حفاظت و نگهداری دائمی از ساختمانها هستند یک فاجعه به حساب میآید و این سوال در ذهن نقش میبندد که آیا یک ساختمان به این علت که زمانی دارای کاربری ارزشمندی بوده است باید همواره بدون تغییر باقی بماند یا باید برای حفظ بازدهی و کارایی تغییرات الزامی را در آن انجام داد؟ یک فرایند سبز ممکن است در بررسی این موضوع قضاوت را تنها براساس منابع موجود ممکن بداند. اگر منابع مورد نیاز برای تغییر یک ساختمان کمتر از منابع مورد نیاز برای تخریب و بازسازی آن باشد باید از این تغییرات استقبال نمود. با این وجود این موضوع باعث عدم احترام و بزرگداشت اهمیت تاریخی سازه نمیشود. به علاوه ممکن است این سازهها دارای ارزش دیگری نیز باشند که توجه به آنها الزامی است. این مشکلات در تغییر ساختمانهای موجود به منظور آماده ساختن آنها برای هماهنگی با نیازهای جدید بخصوص در مورد بهبود وضعیت ساختمان از لحاظ عملکرد و کارایی که ممکن است به تغییر ظاهر آن منجر شود با تناقض و تضادهای بیشتری آشکار میشود. تغییر در بعضی از ساختمانهای قدیمی برای کاربردیهای جدید میتواند هزینهها و مشکلات خاصی را با خود همراه داشته باشد. با این حال مزایای حاصل از استفاده مجدد از این ساختمانهای بزرگ در کنار یکدیگر و درون یک محیط شهری میتواند بر این مشکلات و هزینهها غلبه نماید. نوسازی ساختمانها ی موجود در شهرهای بزرگ و کوچک همچنین میتواند موجب حفاظت از منابع مورد استفاده جهت تخریب و بازسازی ساختمان و بدین ترتیب جلوگیری از تخریب جامعه شود
آخرین نظرات