مدیریت

image-admin

صاحب امتیاز و مدیریت :

دکتر رضا صبوری نوجه دهی

Dr. Reza Sabouri Nojah Dehi


موضوعات


عضویت در خبرنامه

برای عضویت در خبرنامه ، ایمیل خود را وارد نمایید

نقاشی و کتاب آرایی دوران تیموری

زمان مطالعه: ۱۰ دقیقه
نقاشی و کتاب آرایی دوران تیموری

چکیده مطلب

نوآوری های نقاشی دوره تیموری منشأ در نگارگری شیراز، تبریز و بغداد در اواخر سده هشتم/چهاردهم در ایام حکومت آل مظفر و آل جلایر داشت.     سبک جدید برای نخستین بار در شاهنامه فردوسی که در سال 1370/771 در شیراز استنساخ و تذهیب شد (استانبول، کتابخانه توپ قاپی سرای، نسخه خطی، شماره 1423) ظاهر […]

مشروح مطلب

نوآوری های نقاشی دوره تیموری منشأ در نگارگری شیراز، تبریز و بغداد در اواخر سده هشتم/چهاردهم در ایام حکومت آل مظفر و آل جلایر داشت.

 

برگی از کتاب جامی که تاریخ ۱۵۵۳ میلادی کشیده شده، نمونه‌ای از هنر شکوفای دوره تیموریان

برگی از کتاب جامی که تاریخ ۱۵۵۳ میلادی کشیده شده، نمونه‌ای از هنر شکوفای دوره تیموریان

 

سبک جدید برای نخستین بار در شاهنامه فردوسی که در سال 1370/771 در شیراز استنساخ و تذهیب شد (استانبول، کتابخانه توپ قاپی سرای، نسخه خطی، شماره 1423) ظاهر گشت. روشن نیست که این سبک جدید آیا در شیراز توسعه و یا اینکه در مکاتب پیشرفته تبریز و یا بغداد به کمال رسیده است، چون در واقع شهر بغداد کانون تولید زیباترین نسخ خطی سبک جدید بود که نسخه ای از دیوان خواجوی کرمانی به تاریخ 1396/798 (موزه بریتانیا، ضمیمه نسخ خطی، شماره 18113) در آنجا پدید آمد و با نه نگاره از نقاش معروف این دوره جنید نقاش، شاگرد شمس الدین که این شخص نیز شاگرد احمدموسی بود، تزیین یافت. با اینکه از این دوره نسخه خطی سالمی باقی نمانده که منسوب به تبریز باشد، ولی چنین می نماید که سبک جدید از سبک متأخر ایلخانی که در نسخ خطی شاهنامه بزرگ دموت بازنمایی شده، مایه گرفته است. تلاش اینکه سبک جدید را با شخصیت احمد موسی که بنا به قول دوست محمد در سال 1544/951 واضع «سبک جدید» بود و یا «سبک جدید نقاشی در این دوره تحت حمایت او بود» پیوند بدهیم، موردی ندارد، چون از این دوره اثری در دست نیست تا به یقین منسوب به این استاد نقاشی باشد.

برجسته ترین مشخصه سبک جدید نقاشی دوره تیموری (با اینکه از دوره قبل مایه گرفته) مفهوم جدید از فضا است. در نقاشی نگارگری (مینیاتور) افق طوری در بالا قرار می گرفت که پهنه های مختلف و گوناگونی را در آن شکل می داد. و تقریباً از حیث حجم نمایی (پرسپکتیو) اشیاء، پیکره ها، درختان، گلها و نقشمایه های ساختمانی منظم و مرتب می شد. این مسأله هنرمند را قادر می ساخت تا گروه های متراکم را با تنوع بیشتر و فضاسازی زیاد و بدون تکاثر و تراکم نقاشی کند. در حالی که نقاشان شیراز در اکثر مواقع محدودیت های تحمیلی حاشیه نگاره را پذیرفته بودند، جنید نقاش دست کم در برخی از آثارش این محدودیت را کاملاً در هم شکست. نقاشی او در واقع سرتاسر سطح صفحه را با منظره سازی می پوشاند و از نزدیک ترین پهنه (در پایین صفحه) تا افق را (در بالای صفحه) شامل می شد. در مرکز زمینه پیکره های گوناگون قرار می گرفتند. بنابراین، این نوع نقاشی ژرفاً نمایی از بالا را بازتاب می داد و در تقابل با نمای رویارو بود.

از نقاشی کاخ های تیموری و از نقاشیهای دیواری این دوره چیزی باقی نمانده، اما منابع تاریخی این روزگار توصیفات مشبعی از این نقاشی ها را ارائه داده اند. احمدبن عربشاه گزارشی دقیق از فرسکوهایی عرضه می کند که کاخ تیمورلنگ را در سمرقند آذین بسته بود و در آنها تیمور فاتح در حیاط باغ کاخ و یا در قصر و در نبرد پیروزمندانه با دشمنان، بار عام دادن به اشراف و اعیان دربار و یا سفرای بیگانه، همراه با اعضای حرمش تصویر شده بود. همان احمدبن عربشاه و نیز شرف الدین علی یزدی باز از فرسکوهایی صحبت می کنند که در سایر کاخ ها و کلاه فرنگی های تیمورلنگ و اشراف دربارش نقاشی شده بود. سچوکین (Stchoukine) در سال 1954 م. اظهار داشت که این نقاشی ها از حیث موضوع و از نظر سبک پیوند نزدیکی با نقاشی ها و نگاره های این دوره داشت، مخصوصاً اینکه تیمورلنگ هنرمندان چیره دستی را از ممالک مفتوحه و شهرهای گوناگون نظیر تبریز، اصفهان، شیراز و بغداد به سمرقند آورده بود. اما قطعات باقی مانده از فرسکوهای تزیینی آرامگاه شیرین بقاخانم (در گورستان شاه زند) و در مدرسه بی بی خانم را همراه با طرحهای آزادشان، نباید فراموش کرد. نقاشی های منظره ای یکی از گلچین های فارسی را که احتمالاً در سال 1398/800 در شیراز تهیه شده و امروزه در استانبول است (موزه هنرهای ترکی و اسلامی، نسخه خطی شماره 1561) می توان با این فرسکوها مقایسه و همسنجی کرد.

سبک نقاشی دوره تیموری در مقطع نخستین آن از سال 1390/792 تا 1420/823 در سرتاسر امپراتوری، کمابیش، هماهنگ و یکنواخت بود. زیباترین اثر موجود از این مقطع نخستین، تهیه مرقعی به وسیله سلطان اسکندربن عمر شیخ بن تیمور در سال 1410/813، احتمالاً در شیراز، بود (لیسبن، بنیاد گلبنکیان). با اینکه نگاره های موجود در مجموعه گلبنکیان سنت نقاشی اواخر سده هشتم/چهاردهم را ادامه داده اند و در دو مجموعه از اشعار حماسی، استنساخ در شیراز به سال 1397/799، بازنمایی شده اند که امروزه در لندن (موزه بریتانیا، نسخ شرقی، شماره 2780) و دوبلین (کتابخانه چستربیتی، شماره 114) نگهداری می شوند، ولی نشانگر سبک متقدم تیموری در حد بسیار متعادل آن هستند. درخشانی رنگها، ظرافت مخطّط طراحی، هماهنگی کامل ترکیب بندی هنری و غنای خلاقه جزئیات آنها، نوعی جلوه و نمود باشکوهی را به وجود آورده که از خصوصات و مشخصه های کیفی سبک متأخر مکتب هرات است. یک مرقع دیگر که برای سلطان اسکندر تهیه شده، امروزه در موزه بریتانیا محفوظ است. خمسه نظامی نیز که قبلاً در مجموعه لوئی کارتیه، پاریس (جلد 10، لوح شماره 91) قرار داشت، از نظر تاریخی به همین مجموعه متعلق است. در زمان نایب منابی سلطان ابراهیم در شیراز (از سال 1414/817) و بایسنقر میرزا در هرات، سبک شاخص و بارزی در هردوی این شهرها شکوفا شد.

از معروف ترین نقاشان این عهد هنرمندی بغدادی به نام ُجَنید بود که نخستین مینیاتور دارای امضاء به نام او ثبت شده است. در دوران بایسنقر میرزا که خود از هنر دوستان روزگار خویش بود نزدیک به چهل نقاش و خوشنویس و خطاط در کتابخانه بزرگ شاهی هرات مشغول به کار بودند و آثار زیادی همچون کتاب های شاهنامه، لیلی و مجنون، بوستان و گلستان سعدی را مصوّر ساختند. مجموع این آثار سبک جدیدی را پدید آورد که به «مکتب هرات» معروف شد. در مکتب هرات تصاویر انسان ها به صورت ریز وکوچک ترسیم گشته و مینیاتورها با خطوط ساده و بی پیرایه اجرا شده اند. مینیاتورهای موجود در نسخه های بایسنقری که استادانه خوشنویسی شده اند و به زیبایی تمام صحافی و جلد آرایی گشته اند، نمایانگر مرحله نهایی در تکامل نسخه آرایی مصور است. در این آثار مینیاتوری بی نظیر ترکیب بندی و رنگ آمیزی به کمال خود رسیده و پیوند و وحدت منسجمی بین نقوش و شکل ها ایجاد شده است. ماهیت رسمی و کمال گرایی مینیاتور سازی این دوره در چند ویژگی موجز مشخص است: تکرار چهره هایی که فقط اختلاف اندکی در حالت صورت و نحوه ی رنگ آمیزی دارند، نحوه پرداخت و آرایش گیاهان در دشت های شنزار زمینه نقاشی ها، حالت نمایش تنه درختان و آرایش شاخ و برگ آنها و حالت باوقار و سنگین پیکره های انسانی.

در مکتب هرات همچنین آخرین دوره ی درخشان نقاشی شامل تصویرگری، احساس زنده ی طبیعت، زیبایی ترکیب (Composition) و ظرافت و زنده بودن اشکال به اوج پیشرفت خود رسید و نسخه مصور کتاب (ظفر نامه) شرح فتوحات امیر تیمور از زیباترین نقاشی های مینیاتوری این دوره به شمار می رود.

ظهور کمال الدین بهزاد که مکتبی به نام وی در شهر هرات پدید آمد از بزرگترین رویدادهای هنری این دوره در نقاشی و مینیاتور به شمار می رود. این هنرمند برجسته شیوه ها ی خاص مکتب تیموری را به حد کمال رسانید و مسیر بعدی تکامل نقاشی ایران را تعیین کرد. بهزاد نخستین استاد دوره ی نماساز ایران بود و از زیر کلک سحّـار و افسونگر او مضامینی همچون ستایش طبیعت در بیان هنری، توصیف حالات دقیق روان شناختی و بیان شور عارفانه به اوج خود رسید. سبک کلاسیک بهزاد در نگارگری و چیره دستی وی در ترسیم تصاویر و خطوط به همراه هماهنگی و نرمی و آرامش، او را به یکی از بزرگ ترین نقاشان تاریخ ایران بدل ساخته است که در مینیاتورهای خود صلح و صفا و بهار و دوستی را به تصویر می کشید. از شاهکارهای این مینیاتوریست بزرگ دو نسخه خطی خمسه نظامی، نسخه خطی لیلی و مجنون، بوستان سعدی، نسخه خطی ظفرنامه و تصاویری از سلطان حسین بایقرا، شاهزاده ای ترک و درویش و متفکر است که هر یک نبوغ این نقاش برجسته را به نمایش می گذارند

 

 برگی از هنر نگارگری (مینیاتور) توسط کمال‌الدین بهزاد، نگارگر عصر تیموریان و اهل هرات، که صحنه‌ای از نبرد بین تیمور و سلطان مصر را نشان می‌دهد، کاخ گلستان در تهران

برگی از هنر نگارگری (مینیاتور) توسط کمال‌الدین بهزاد، نگارگر عصر تیموریان و اهل هرات،که صحنه‌ای از نبرد بین تیمور و سلطان مصر را نشان می‌دهد، کاخ گلستان در تهران

 

جدای از هنر نقاشی، خطاطی و خوشنویسی نیز در این روزگار مراحل تکامل را پیموده و به اوج پیشرفت خود رسید. در عهد سلطنت شاهرخ فرزند وی شاهزاده بایسنقر میرزا فرهنگستان گونه ای در هرات ایجاد کرده که نقش مهمی در ترقی نقاشی و خوشنویسی و فنون مربوط به کتاب را به دنبال داشت. وی هنرمندان را از سراسر امپراتوری در دارالعلم خود گرد آورد و شاهکارهایی تحت نظارت این شاهزاده هنرمند و هنرپرور پدید آمد. خوشنویسی در این دوران بسیار پیشرفت نمود و استاد خواجه میرعلی تبریزی خط نستعلیق را اختراع کرد که بعدها رایج ترین خط در ایران گشت. استاد سلطان علی مشهدی و جعفر بایسنقری خطاطان بزرگ آن عهد بودند که هر یک در شناسایی شیوه ها و خطوط و قواعد خط و استنساخ کوشیدند و آثار بی نظیری از خود به یادگار گذاشتند. بزرگ ترین شاهکار هنری خطاطی مکتب هرات کتاب خواجوی کرمانی رقم استاد میرعلی تبریزی با خط نستعلیق است.

شاهنامه بایسنقری از دیگر جلوه های هنری این دوره است که جعفر بایسنقری آن را به خطی بسیار زیبا نسخه برداری کرده است.

هنر صحافی نیز در این دوره بسیار ترقی نمود و ساخت جلد کتاب با چرم در عهد تیموریان رواج یافت. در این عهد هر دو جلد کتاب و قطعه اضافه که برای حفظ لبه های کتاب به کار می رفت به طرز هنرمندانه نقاشی می شد. داخل جلد نیز تزئیناتی شامل نقش حیوانات مختلف را در بر می گرفت. برای تزئین سطح خارجی جلد این گونه کتاب ها پر پیچ و خم ترین طریقه های فنی به کار می رفت، صحنه های طبیعی و اشکال حیوانات به وسیله مهره های قالبی فلزی و زیر فشار بوجود می آمد و تزئینات بدون تصویر به وسیله بکار بردن قالب های کوچک زیادی عملی می گشت، مطلا ساختن و به کار بردن رشته های طلا و برجسته کاری نیز معمول بود. این طریق صحافی و جلد سازی تأثیر فراوانی در توسعه این فن در اروپا داشت و روش های فنی این صنعت بعدها توسط اروپاییان به کار گرفته شد.

 

برگی از هنر خوشنویسی نستعلیق توسط میرعلی هروی، نمونه‌ای از هنر شکوفای دوره تیموریان، موزه لوور

برگی از هنر خوشنویسی نستعلیق توسط میرعلی هروی، نمونه‌ای از هنر شکوفای دوره تیموریان، موزه لوور

 

هنرهای مستظرفه و فلزکاری نیز در این دوره رونق داشت و آثار بدلی چینی و فلزی تزئینی با ظرافت و دقت فراوان ساخته می شدند. ظروف و اشیاء تجملی دوره تیموری با فلزات گرانبها تزئین می شدند و از لحاظ هنری شاهکارهایی خیره کننده به شمار می رفتند. بشقاب های نقره با نقش و نگارهای قطعه قطعه از طلا یا صفحات مطلا و گل و بو ته های برجسته از سنگ های قیمتی با لعابی شیشه ای از یادگارهای منحصر به فرد این دوره است.

 هنر پارچه بافی نیز رو به تکامل بود و باستان شناسان از روی لباس اشخاص و پرده های نقاشی شده ثابت کرده اند که سبک پارچه های ضخیم و پر نقشه و براق دوره مغول جای خود را به طرح های بازتر و روان تر آن در عهد تیموری داده است.

شاهکارهای هنرمندان این دوره شامل ظروف پر نقش و نگار سفالی و فلزی به رنگ های سیاه در زیر لعاب سبز و یا فیروزه ای مزین به نقش های اسلیمی و گیاهان، امروزه و زینت بخش موزه های معروف جهان است و از شکفتگی جلوه های مختلف هنری آن عصر حکایت دارد مینیاتورهای به جا مانده از استادان بزرگ دوره تیموریان شامل استاد کمال الدین بهزاد، آقا میرک، حاجی محمد، محمد هروی و میرعلی تبریزی نیز در موزه های ایران، مصر، پاریس، انگلستان، روسیه و آمریکا چشم های بینندگان را مجذوب زیبایی خود می نمایند.

دورهٔ تیموریان ۷۷۱ – ۹۱۱ ه‍.ق/۱۳۷۰ – ۱۵۰۶ م) به رغم نابسامانی و منازعات داخلی و درگیری امیران این خاندان با ترکمانان قراقوینلو، دوره رونق فرهنگ، هنر، ادبیات، تاریخ، ریاضی و نجوم بود. دربارهای هرات، سمرقند، شیراز، تبریز و اصفهان به‌ سبب هنرپروری و هنرمندی فرمانروایان تیموری، محل تجمع و آمد و شد هنرمندان و ادیبان برجسته بود.

هنر نقاشی و خوشنویسی در دوره تیموری به شکوفایی قابل توجهی دست یافت. تیمور با اینکه بسیار خونریز بود ولی به دانش و هنر علاقه نشان می‌داد. از این‌رو هنرمندان و صنعتگران از کشتارهایش در امان بودند. فرزند او شاهرخ و نوه‌هایش الغ‌بیگ، بایسنقر میرزا و ابراهیم میرزا نیز این سیاست را پی‌گرفتند.

فرمانروایی شاهرخ را سرآغاز یک عصر جدید و تجدید حیات در بعضی از انواع هنر معرفی کرده‌اند. توفیق شاهرخ در تسخیر تمامی قدرت در هرات و توجّه وی و پسر هنرمند و هنرپرورش بایسنقر به هنر، بسیاری از هنرمندان را از اقصی نقاط ایران به هرات کشاند و سبب شد که مراکز مهم پیشین اهمیت و اعتبار خود را از دست بدهد و در مرتبه‌ای نازلتر قرار گیرد. شاهرخ به همراه پسرش بایسنقر حامی و بانی شکل‌گیری مکتب هرات از سبک‌های مهم هنری در ایران بود و در تحت حمایت او نقاشان، خوشنویسان، تذهیب کاران را در هرات گردآورد تا برای وی ظریف‌ترین آثار هنری را در خط، تذهیب، جلدسازی و صحافی به وجود آوردند. کانون هنری بایسنقر در هرات به‌ نام دارالصنایع کتاب سازی معروف بود و کتاب‌های پدیدآمده در این دوره شامل نفیس‌ترین مینیاتورها و استادانه‌ترین خوشنویسی‌ها هستند که به زیبایی تمام صحافی و جلدآرایی گشته‌اند.

بازیل گری معتقد است: “شاید شدت عمل‌های شاهرخ در رعایت شریعت اسلامی بود که او را به حمایت از تهیه کتاب‌هایی به غیر از شعر و داستان‌سرایی وا می‌داشت. از کتاب‌های خطی یافت شده در دوران او معلوم می‌شود که او هرگز بهترین نقاشان را برای کتابخانه خود از هرات و سایر جاها جذب نکرد و از طرف دیگر او حامی بزرگ محققین به‌خصوص مورخینی مانند حافظ ابرو و عبدالرزاق بوده‌است. گفته می‌شود او کتاب جامع‌التواریخ تالیف خواجه رشیدالدین فضل‌الله را که در شرف نابودی بود نجات داد. در کتابخانه او به‌جای خلق آثار جدید بیشتر به تکثیر کتاب‌های قدیمی می‌پرداختند و به نوعی کمیت بر کیفیت می‌چربیده است.”

در عهد سلطنت شاهرخ هرات که پایتخت دولتش بود، کانون درخشان هنر و ادب عصر محسوب می‌شد. وجود مولانا قوام الدین شیرازی، آن مهندس معمار نابغه و بی مانند که در آن ایام در هرات، به وی و همسر هنر پرورش گوهر شاد آغا، این فرصت و امکان را می‌داد تا مساجد، مدارس، و ابنیه عالی در قلمرو قدرت خویش بنا کنند. مسجد گوهرشاد در مشهد و در کنار بارگاه امام رضا و مسجد جامع گوهرشاد در هرات، از درخشانترین آثار معماری این عصر، مدیون طرح و تفکر قوام الدین شیرازی و آن ملکه هنر پرور عصر بود، که هنوز همچنان باقی است.

بعضی هنرمندان عصر همچون عبدالقادر مراغی استاد موسیقی، مولانا خلیل مصور استاد نقاشی، یوسف اندکانی استاد آواز، از همان ایام، در دربار هرات، نام شاهرخ را پر آوازه ساختند.

پاره‌ای از زیباترین نقاشی‌ها، ریشه در مکتب هرات دارند که بطور کامل با حمایت شاهزاده‌های تیموری در شهر هرات شکل گرفت و استاد بزرگ نقاشی یعنی کمال الدین بهزاد برخاسته از چنین مکتبی است. خطوط زیبای فارسی نظیر خط نستعلیق در دوره جانشینان تیمور شکل گرفت و آخرین مراحل تکاملی اش را در این دوره طی نمود. اولین نقاش این دوره، شاه مظفر پسر منصور یکی از نقاشان دربار ابوسعید بود، ولی مشهورتر از او استاد سعید میرک نقاش بود که استاد کمال الدین بهزاد شاگرد او بود.

حسین بن بایقرا از فرمانروایان متاخر تیموری نیز حامی هنرها، علوم و ادبیات بود. ابوسعید پادشاه توانا، با کفایت، هنردوست این خاندان نیز خود هنرمندی قابل بود. میراث فرهنگی و هنری تیموریان در دوران صفوی در ایران و گورکانیان در هند پی گرفته شد.

در اواخر قرن هشتم بار دیگر ایران مورد تاخت و تاز بیگانگان قرار گرفت. حمله تیموریان و جانشینان وی به ایران هر چند موجب توقف هنر و فرهنگ نشد اما تا چندی توقف کوتاهی در این امر به وجود آورد. در زمینه هنر معماری در دوره تیموریان می توان مهم ترین ویژگی را در تکمیل و بزرگ شدن گنبد پیازی شکل که در ادوار بعد از آن زیاد تقلید شده است و تبدیل طاق رومی به طاق ضربی دانست.

هنر تذهیب در این دوره از هنر چینی تأثیر فراوان می پذیرد و استفاده از عناصر تصویری مانند ابر چینی، اژدها و پرندگان و دقت در جزئیات طبیعت مورد استفاده هنرمندان قرار می گیرد. همچنین در هنر سفال گری نیز تأثیر سفال گری چینی به شدت محسوس بود.

 

نسخه ای از شاهنامه با ترکیب بندی عناصر

نسخه ای از شاهنامه با ترکیب بندی عناصر


در ادامه بخوانید: زبان شناسی / درآمدی بر گویش شناسی

تبلیغات

    در اینستاگرام ما را دنبال کنید