مدیریت

image-admin

صاحب امتیاز و مدیریت :

دکتر رضا صبوری نوجه دهی

Dr. Reza Sabouri Nojah Dehi


موضوعات


عضویت در خبرنامه

برای عضویت در خبرنامه ، ایمیل خود را وارد نمایید

  • خانه یادداشت روز چهارشنبه سوری؛ از سرور تا شرر و انفجار / یادداشتی از علیرضا محمدنژاد داریانی

چهارشنبه سوری؛ از سرور تا شرر و انفجار / یادداشتی از علیرضا محمدنژاد داریانی

زمان مطالعه: ۱۰ دقیقه
چهارشنبه سوری؛ از سرور تا شرر و انفجار / یادداشتی از علیرضا محمدنژاد داریانی

چکیده مطلب

متولد دهه پنجاهی ام و به اقتضای سن و سال، دوران کودکی مان مواجه با بروز جنگی تحمیلی شد که نه بانی اش بودیم و نه از سهامداران بی نام و با نامش.   اما بازی های خردسالی مان با تفنگ های پلاستیکی برای جنگیدن با هم سالان مان گذشت که دوستان واقعی و دشمنان […]

مشروح مطلب

متولد دهه پنجاهی ام و به اقتضای سن و سال، دوران کودکی مان مواجه با بروز جنگی تحمیلی شد که نه بانی اش بودیم و نه از سهامداران بی نام و با نامش.

 

اما بازی های خردسالی مان با تفنگ های پلاستیکی برای جنگیدن با هم سالان مان گذشت که دوستان واقعی و دشمنان فرضی مان محسوب می شدند.
ایرانیان باستان برای جشن بهار و نو شدن طبیعت و گردش ایام، نوروز را شاخصی برای مهر ورزیدن و تداعی همدلی ها ساختند.
آنان طبیعت و محیط زیست را همدمی واقعی یافتند و برای پاس داشت فصل سبز رنگ و خوش نگار، جشن هایی خلق نمودند.
چهارشنبه پایانی سال را محل سور خویش برای سوختن زمستان و اهریمن پلید بدل کردند تا با شعله های خوش نقش آتش، رنگ عشق و همدلی ها را بر دیوار بهار نقاشی کنند.
من که فقط تاریخ باستان و فرهنگ نامه نوروز را اندکی خوانده ام، اینک در می یابم که از آن چهارشنبه پر از سور و شور و نشاط، هیچ یادگاری برجای نمانده و ترنم نغمه های شاد، با صداهای انفجار جایگزین شده است.
اگر غریبه ای گردشگر، گام بر این شهر نهد، بی آن که از راهنمایی بپرسد، اولین حس عجیبی که پیدا خواهد کرد، ترس از صداهای ناهنجاری است که در پس آن، شادی مضحک و تهوع آوری را باید مشاهده کند.
حال نمی دانم در پس قهقه های تلخ انفجار، همسایگان بی آزار محیط زیست مان، پرندگان و گربه ها و سایران چه می کشند؟
نکند که این بازی تلخ، یادگار کودکانه مان هست که هنوز شادی را نه در دوست داشتن ها و خندیدن و خندان ها، بلکه در ترساندن دیگران و به باد دادن محیط زیست می دانیم؟
یا آن که قماش نانجیب رانتی برای کسب سودهای نامشروع، متاع پلید انفجار را از شرق دور به این دیار، سوغاتی آورده است تا خنده های با نشاط را به تلخندهای مضحک مبدل سازند؟
قدری بیشتر بی اندیشیم؛
ببینیم با فرهنگ خود چه کردیم؛
با دوستان محیط زیست خود، چگونه تا کردیم؛
گوش های مان را به جای درک نغمه های خوش خنده و آواز مهربانی ها، به سوز ترقه ها و انفجارها عادت دادیم.
بدین سان، چهارشنبه سوری را با جهل و نادانی آتش زدیم و باز هم، برای شادمانی خود، به غلط و ناراستی، حق دیگران را از انسان و حیوان و گیاه قربانی خواسته های خویش نمودیم.
بدانیم که هنوز منفعت عمومی و سود و خیر همگانی، واژگانی غریب در سرزمین مان است.
چاره ای باید کرد؛
این چاره فقط در اندیشه ها و دستان من و توست.


در ادامه بخوانید: مسجد سلطان احمد

تبلیغات

    در اینستاگرام ما را دنبال کنید