چکیده مطلب
قونیه در طول تاریخ / معماری
مخاطبان گرامی نوشتار حاضر با نیت آشنایی فرهیختگان عزیز با آثار تاریخی و باستانی قونیه، تدوین گردیده است. با این امید که مطلوب واقع گردد. معرفی تاریخی قونیه استان قونیه[1] به مرکزیت شهر قونیه به لحاظ وسعت بزرگترین استان کشور ترکیه است. اما از دیدگاه باستان شناسی نیز قونیه یکی از قدیمی ترین سکونتگاههای […]
مشروح مطلب
مخاطبان گرامی
نوشتار حاضر با نیت آشنایی فرهیختگان عزیز با آثار تاریخی و باستانی قونیه، تدوین گردیده است. با این امید که مطلوب واقع گردد.
معرفی تاریخی قونیه
استان قونیه[1] به مرکزیت شهر قونیه به لحاظ وسعت بزرگترین استان کشور ترکیه است. اما از دیدگاه باستان شناسی نیز قونیه یکی از قدیمی ترین سکونتگاههای آناتولی به شمار میرود. استقرار انسانی در قونیه از دوران پیش از تاریخی تا عصر حاضر تداوم داشته است. از جمله شاخصترین محوطه های استقراری دوران پیش از تاریخی قونیه می توان به چاتال هویوک[2] و کارا هویوک[3] اشاره نمود. چاتال هویک در دوران پیش از تاریخی از هزاره هفتم ق.م. دارای استقرار بوده و دوره های فرهنگی نوسنگی[4] و کالکولیتیک[5] آن به لحاظ مطالعات باستان شناسی حائز اهمیت می باشند. همچنین محوطه باستانی کارا هویوک نیز در فاصله 15 کیلومتری شهر قونیه یکی از مهمترین استقرارگاههای دوران کالکولیتیک می باشد.
در سال 1071 میلادی و پس از جنگ ملازگرد[6] که به ظفر سلجوقیان منجر گردید، یکی از امرای سلجوقی بنام قلتمش[7] از طرف شاه سلیمان ماموریت یافت تا قونیه را فتح نماید. سلاجقه پس از استقرار در آناتولی شهر ازنیک را به پایتختی خود برگزیدند اما در سال 1074 میلادی قونیه پایتخت جدید آنها گردید.
ساختن حصار و دروازه قونیه و سیواس توسط علاالدین کیقباد اول[8] (616 – 634 هجری)
علاالدین در دوران حکومت خود به ترمیم خرابیهای شهرهای مرکزی آناتولی پرداخت. و دیوار و قلعه برای شهرهای قونیه و سیواس ساخت و دستور داد مجسمههای زیبایی برفراز دیوارها نصب کنند. اکثر مجسمه های مزبور دارای کتیبه هستند.
ابن البیبی[9] در کتاب خود بنام مختصر سلجوق نامه در شرح «ذکر عمارت باره قونیه و سیواس و ربع آن بر امرا دولت در سنه تمانه عشر ستماته[10] » :
“روزی که بر سپهر لاجورد اندود خصرو خاوری رخ فرخ بنمود سلطان به حکم سیران با امرا درگاه و سروران در صحاری و ریاض قونیه ارتیاض می فرمود ناگاه سوی شهر نگاه کرد شهری دید بمردم و خواسته و آراسته یکروزه راه در طول و عرضش اشجار رزقدار و میوه دار نشانده
گرو برده آبش زجوی فرات گذر کرده بادش بر آب حیات
زهرشهری مردمان تاخته در آن شهر خرم وطن ساخته
نه شهری که آن علی بد تمام یکی ژرف دریا بد و شهر نام
ولکن کاننصل عری متناه من الخلل از حلل سور معطل مانده سلطان بامرا دولت فرمود که چنین شهر نامدار را چون عروسان رعنا از حلل باره معطل گذاشتن محض خطا باشد اگرچه از آهنگ پیروز و سنان جگر سوز ما گرد جهان باره است لکن حزم آنست که مردم چارهساز پیوسته از آز و نیاز هراسان باشند چه دوران روزگار بر یک شمار قرار ندارد زمانه حادثهزای و آینه آسمان وقایع نمای است
هزار نقش برآرد زمانه و نبود یکی چنانک در آینه تصور ماست
رای ما برآن مصروف است کی پیرامن این شهر و سیواس باره کشیده آید که کلنگ دواهی دهر همرنگ را درو اثری نباشد و نقاب احقاد احقاب ازو خایب آیب گردد پس فرمود تا معماران و رسامان حاذق حاضر کردند و سلطان با امرا سوار شد و گرد شهر دوان فرمود تا مواضع بروج و ابدان و ابواب را رسم زنند آنکه نواب خاص را مثال داد تا از خاصه چهار دروازه با چند برج و بدن عمارت کنند و باقی را بر امرا ممالک علیحده قسمت فرمود و فرمان داد که در آن باب شتاب کنند و فرصت غنیمت دارند و فرمانی در این معنی نزد امیر مجلس به سیواس ارسال فرمود تا او نیز باستصواب ملوک و امرا آن اطراف جهت سیواس باره کوه نهاد بنیاد کند و در قونیه و سیواس اساس باره آغاز نهادند و شب و روز بر قدر زور و مکنت در اتمام آن قیام نمودند و به تعصب و حسد همدیگر از احکام قواعد و اعلا ابدان و تشیید بروج هیچ باقی نگذاشتند و بعد از اتمام به خدمت سلطان اعلام کردند و سلطان سوار شد و بر اطراف خندق طواف فرمود و بنظر اعتبار مطالعه کرد و پسندیده داشت و مثال داد تا هریک نام خود را بر حجر بزر نقش کنند تا اعمار بسیار از مساعی ایشان در جهان نام و نشان بماند آنکه بزم نهاد و عشرت کرد”.
پی نوشت ها :
[1] Konya
[2] Çatalhöyük
[3] Karahöyük
[4] Neolithic
[5] Chalcolithic
[6] Malazgirt
[7] Kutalmışoğlu
[8] پس از مرگ عزالدین کیکاووس تعدادی از سرداران وی، علاالدین کیقباد را از زندان هفت ساله منشار بیرون آورده و برتخت شاهی نشاندند. دوره سلطنت علاالدین کیقباد از درخشانترین دوران های سلاجقه روم است. وی پادشاهی لایق، هنرمند و دانشمند بود.
[9] ناصر المله و الدین یحیی بن محمد بن علی الجعفری الرغدی مشهور به ال بی بی (از منشات قرن هفتم هجری).
[10] الاوامر العلاعیه، ص : 252
آخرین نظرات