چکیده مطلب
معماری اسلامی / معماری حمام ها در دوران اسلامی ایران
گرمابه هم مانند بازار افزون بر اینکه کارکردی ویژه داشته جای گردهمایی مردم محل نیز بوده است. اگر رفیق شفیقی درست پیمان باش رفیق حجره و گرمابه و گلستان باش تاریخچه شکل گیری حمام حمام ها از جمله بناهای عام المنفعه بوده و اساس شکل گیری آنها، تعبیه مکانی مناسب جهت استفاده عموم […]
مشروح مطلب
گرمابه هم مانند بازار افزون بر اینکه کارکردی ویژه داشته جای گردهمایی مردم محل نیز بوده است.
اگر رفیق شفیقی درست پیمان باش
رفیق حجره و گرمابه و گلستان باش
تاریخچه شکل گیری حمام
حمام ها از جمله بناهای عام المنفعه بوده و اساس شکل گیری آنها، تعبیه مکانی مناسب جهت استفاده عموم برای طهارت و شستشوی بدون زدودن آلودگی ها و همچنین برگزار کردن برخی از مراسم آئینی است. بزرگان محلات مختلف نیز در مرکز محله و یا گذرها برای اهل محل محل حمام می ساختند. عبدالله مستوفی در کتاب تاریخ اجتماعی و اداری قاجار می نویسد «در این وقت مردم در ساختن حمام، نظری به عایدی آن نداشتند. اجاره حمام ها همین قدر بود که برای تعمیر دیگ و اصلاح و سر بستن سیخ تونتابی و پاک کردن زیر کار و یک سال در میان سفید کاری و آهکبری داخلی و هر چند سال یکبار خالی کردن چاه های حمام کفایت کند.» بعضی از حمام ها نیز وقفی بوده اند مانند دو حمام بزرگ و کوچک علیقلی آقا در مجاورت بازار و مسجدی به همین نام در محله بید آباد اصفهان. بانی این مجموعه علیقلی آقا از خواجگان حرم شاه سلیمان و شاه سلطان حسین صفوی بوده و حمام های آن وقف مسجد بوده است. البته حمام هایی نیز جهت کسب درآمد و گذران زندگی صاحب آن احداث می شده است.
سیستم تنظیم شرایط محیطی در حمام به گونه ای است که حرارت و رطوبت به ترتیب از هشتی ورودی و بینه (نیمه گرم و نیمه مرطوب) به صحن حمام و گرمخانه (گرم و مرطوب) و نهایتا به خزینه حمام (بسیار گرم و بسیار مرطوب) بیشتر می شده. لذا این فضاها هر یک مستقل بوده و تنها از طریق دالان های باریک و غیر مستقیم و یا هشتی های کوچکی با یکدیگر ارتباط داشته اند. این مطلب تقریبا در مورد تمامی حمام های سنتی ایران که از دوره های مختلف اسلامی باقی مانده است صدق می کند و شامل هر چهار اقلیم مختلف نیز می باشد.
«مردم ایران، چه پیش و چه بعد از ظهور اسلام به پاکیزگی اهمیت زیادی می دادند اما بعد از ظهور اسلام این موضوع تشدید شده است.
در قبل از اسلام ، پیروان آیین مهر و زرتشت توجه به پاکیزگی داشته و کلمه پادیاو (پادیاوی یعنی غسل، وضو، پاک کردن و پاکیزه نگه داشتن و واژه پاسیو هم به همین منظور است) از آن زمان ریشه می گیرد. پاتیو[1] همان محل تمیز کردن و در وضو خانه به مساجد به وضوخانه گفته می شده است. این واژه در زبان فرانسه به پاتیو تبدیل شده و دوباره به ایران بازگشته بصورت پاسیو به کار گرفته شده است.
واژه گرمابه مرکب از دو کلمه گرم و آبه است. در اینجا آبه به معنی آب نیست یا به عبارتی گرمابه مساوی آب گرم نیست بلکه آبه به محل ساختمان گفته می شده، مثل سردابه (ساختمان سرد)، گورابه (یعنی قبرستان یا مقبره).»
گرمابه
گرمابه ساختمانی همگانی بود که با یک درگاه به بیرون راه داشت تا هوای درون آن همواره گرم بماند. گرمابه، برابر جایگاه گرم است، همچون سردابه که برابر جایگاه سرد است و به زیرزمین و یا در گذشته به ساختمان تابستان نشین گفته می شد. مردم ایران چه پیش و چه پس از اسلام به پاکیزگی اهمیت فراوان می دادند. در 1500 یا 2000 سال پیش شستشو به گونه امروزی نبوده است. در آن زمان گرمابه ساختمانی گرم بوده و شستشو در ظرفی بزرگ به نام آبزن انجام می شده است. چون مردم آب را مقدس می شمردند و نمی خواستند آن را آلوده کنند، پساب را پس از شستشو روی زمین می ریختند یا به آسمان پاشیده و هرگز آن را در آب پاک نمی ریختند.
احترام به آب
هنوز نیز در پیرامون شهر یزد، هنگام شستشوی رخت مردم به آب جوی دست نمی زنند، بلکه جوی کوچکی در کنار آن درست می کنند و پیوند آن با آب روان را می برند و در آن رخت خود را می شویند و روی پساب، خاک ریخته یا آن را بر روی زمین می پاشند. در سیرگان یا سیرجان برای پیشگیری از آلودگی آب کاریز، از شیفتل بهره گیری می کرده اند. کهن شیر یا آب روان از [زیر] همه خانه ها، از آشپزخانه و دیگر فضاهایی که به آب نیاز داشتند می گذشته است. مردم آب پاک را با ظرف بر می داشتند و سپس پساب را در شیفتل ریخته و در بیابان رها می کردند.
گرمابه هم مانند بازار افزون بر اینکه کارکردی ویژه داشته جای گردهمایی مردم محل نیز بوده است.
اگر رفیق شفیقی درست پیمان باش
رفیق حجره و گرمابه و گلستان باش
حمام و آیین ها
آیین هایی مانند حنابندان، حمام عروس و زایمان و مانند آن نیز در گرمابه انجام می گرفته است. گرمابه زنان از مردان جدا بوده است و راه آنها حتی از یک کوچه نبوده و به گونه ای آنها را کنار هم می ساختند که خزانه ها به هم می چسپیدند و از یک تون گرم می شدند.
ارتباط اجتماعی
برای گرمابه های ویژه زنان جاهای بزرگی برای کارکردهای گوناگون در آن ساخته می شد و به گفته دیگر فضایی آزاد برای ارتباط های اجتماعی و گفتگو و … . در برخی محل ها که تنها یک گرمابه داشتند، برخی روزها ویژه زنان و برخی روزها ویژه مردان بود. به بر رو بهره گیری از یک گرمابه به دلیل جنبه های بهداشتی برای زن و مرد نادرست شمرده می شد.
آبزن
گرمابه جایگاهی گرم چه برای زمستان و چه برای تابستان بوده است. برخی گرمابه ها به جای خزانه ظرفی به اندازه یک آدم داشته اند و از آب همین ظرف برای وضو نیز بهره گیری می شده است. آبزن این گرمابه ها از جنس سفال یا فلز بوده است. از گرمابه های کهنی که از سده هشتم به جا مانده”گرمابه وزیر” در یزد و دیگری از زمان آل مظفر، “گرمابه معین الدین معلم” در نزدیکی مسجد جامع یزد را می توان نام برد. همچنین در مراغه از زمان خواجه نصیرالدین توسی، “گرمابه خان” که برای هلاکو ساخته شده بود.
دالان
در گرمابه ها برای این که هوای بیرون کمتر با هوای بینه آمیخته شود و درون آن گرم بماند، دالانی پر پیچ و خم، بینه را بهخ دهلیز و دهلیز را به بیرون می رساند، می دانیم که انسان هنگامی که یکباره از جایی گرم به جایی سرد و یا وارون آن برود، چون دمای هوا ناگهان تغییر می کند، ممکن است بیمار شود. برای همین در [ساماندهی فضایی] گرمابه ها به این نکته توجه می شده است و همواره دالانی پیچ در پیچ، دهلیز را از درایگاه گرمابه جدا می کرده است. بدین گونه هوای سرد بیرون نمی توانسته یکباره به درون درآید، گرمابه های کهن همگی دارای سه بخش بنیادی هستند:
بینه
بینه یا رختکن، فضایی بزرگ و سرپوشیده با حوضی بزرگ در میان و سکوهایی در گرداگرد آن است. این حوض هم برای شستن و هم آذین و آب کشیدن پا می باشد. پس از دالان، دهلیز و سپس بینه یا رختکن می باشد که فضایی نیمه گرم و کمابیش خشک است. در گذشته گاه در بخشی از بینه، سلمانی سر را هم می تراشید.
برای خشک کردن لنگ ها راه پله ای برای دسترسی به بام ساخته می شد. پیشخوان و دخل استاد حمامی نیز در کنار دهلیز جای داشت. بینه به ریخت چهار پهلو (مربع)، هشت پهلو و کشکولی ساخته می شده و در گوشه های آن رختکن ها و در میان، حوض آب سرد قرار داشت.
میاندر
میاندر میان دو بخش بینه و گرم خانه جای دارد. میاندر راهرو یا دالانی است که به چند جا راه داشته، یکی به آبریزگاه ها و دیگری به جایگاه ستردن مو. بدین گونه میاندر، هوای گرمخانه و بینه را از هم جدا نگه می داشته و یک فضای میانجی بوده است. میاندر یک یا دو سکو برای انداختن لنگ و دولچه و اسباب گرمابه داشته و راه دستشویی و آبریزگاه و نیز جایی برای ستردن موی تن، بیشتر از همین میاندر بوده، ولی کسانی که نیاز به این کار نداشتند یک راست به گرمخانه می آمدند.
گرمخانه
گرم خانه یا صحن گرمابه، گرمترین بخش گرمابه است این بخش یک خزانه آب بزرگ و دو خزانه کوچک دارد، یکی آب سرد و دیگری آب داغ که در دو سوی خزانه بزرگ هستند و آب آنها را همیشه تمیز نگه می داشتند و کسی به آنها دست نمی زده است و درون آنها هم نمی رفتند. این دو، قله یا گله هر دوی آنها قلتین نامیده می شدند.
خزانه
قلتین آب گرم و سرد را به خزانه بزرگ می رساندند که مردم درون آن خود را شستشو می کردند. آنها یک بار در آغاز برای خیس خوردن و بار دیگر پس از پایان شستشو برای آبکشی یا غسل کردن به درون خزانه می رفتند.
فضای گرمخانه جایی برای کیسه کشیدن، شستشو و آب تنی داشته و نیز به چند خزانه راه داشته است. برای توانگران هم گرمخانه ویژه ای در دو گوشه خزانه بوده که به جای خزانه، دستک داشته است.
دستک
دستک حوضچه ای کوچک بوده که آب داخل آن را با دست روی خود می ریختند. افزون بر آن گرمخانه جایی برای آب بازی و شنا داشته است. در گرمابه های بزرگ اصفهان و کرمان استخری بزرگ برای این کار می ساختند که جایی هم برای تماشا داشته است.
استخر
در گرمخانه برخی گرمابه ها، استخری بوده به نام چال برای شنا و آب بازی. نمونه آن در گرمابه گنجعلی خان کرمان دیده می شود. پیرامون گرمخانه، صفه ها و سکوهایی بوده و در یک سوی آن خزانه های آب و [لگن] داشته، مانند گرمابه گنجعلی خان که کنار چال آن گویا رگ زنی می کردند.
شاه نشین
گوشه ای از گرمخانه به فضایی راه دارد به نام شاه نشین. خود گنجعلی خان و بزرگان در آن جا می نشستند. در دو سوی خزانه آن، دو اتاقک جدا از هم است که خصوصی بوده و خزانه ندارد. خزانه ها یا دستک دارند که از آنها از آب برمی دارند و مانند آخور می باشد. گرمابه گنجعلی خان حتی یک آبزن دارد، چیزی مانند یک وان درون دیوار که دستک هم ندارد.
خن
در زیر یا کنار گرمابه کوره ای برای گرم کردن آب به نان خن یا گلخن یا تون می باشد که سوخت آن بوته بوده است. آتش این تون از زیر به یک یا دو دیگ به نان تیان می رسد که کف خزانه آب گرم کار گذاشته شده است.
هفت جوش
دیگ ها از آلیاژهفت جوش یا به گفته دیگر آمیزه ای از روی، مس، قلع، سرب و چپیز دیگر ساخته می شوند تا در برابر آتش و آب پایدار باشند. هر بخش از گرمابه به اندازه ویژه ای باید گرم باشد. گرمخانه باید گرمترین بخش باشد و سپس میاندر و بینه با گرمای کمتر، تا به دهلیز و دمای هوای بیرون برسد. آب را برای چسپاندن دیگ پیه دارو به کار می برند و به گونه ای آن را می چسپاندند که هیچ گاه آب خزانه به درون دیگ نمی رسید. برای گرم کردن هوای این بخش ها در زیر کف جوی هایی پیچ در پیچ به نام گربه رو می ساختند و روی آن را می پوشاندند و دود تون را به درون آن می راندند.
کنوبندی
گربه روها را کنوبندی می کردند؛ بدین گونه که روی آن را با یک تاق آجری کوچک می پوشاندند و بعد کف سازیدود کش می کردند. و گاه روی آن را با یک تخته سنگ می پوشاندند. نمونه آنها در گرمابه وکیل شیراز دیده می شود.
هر گرمابه دو دود کش داشته که دور از تون بوده اند. یکی دود را یکراست به بیرون می فرستاده و دیگری از پیچ و خم گربه روها می گذارنده و در پایان به بیرون می فرستاده است. پس از روشن کردن آتش تون، نخست دهانه گربه روهارو را می بستند و دهانه دود کش یکراست را باز می کردند تا دود نخست به تندی خود را بالا کشد و بیرون برد. پس از گرم شدن تون، آن دود کش را می بستند و راه گربه رو را باز می کردند تا دود از گربه روها بگذرد و از دود کش دوم بالا برود. این گذراندن دود و کشاندن آن به گربه روها مسأله ای کاملا فنی و پیچیده بوده است.
گربه رو
در گذشته هر از چند گاهی ناچار می شدند درون گربه روها را از دود پاک کنند، چون سوخت گرمابه هیزم بوده است. بعدها هم که از نفت سیاه و نفت گاز بهره گیری می شد، به ناچار کسی به درون گذر تنگ گربه رو می خزید و با دشواری دوده ها را بیرون می آورد. گاه شاید درون آن خفه می شد، بویژه که دوده درست شده از نفت سیاه می توانست آدم را خفه کند.
آب حلال
آب مورد نیاز حمام از آب نهرها، قنات ها و یا از آب چاه تأمین می شد. در مجاور حمام هایی که از آب چاه استفاده می کردند یک چاه حفر می شده و آب آن توسط انسان و یا یک یا دو گاو نر اخته بیرون کشیده می شد. در رابطه با مورد دوم مسیری را که گاو باید طی می کرده تا آب را بالا بکشد به صورت سرازیری می کندند تا گاو نیروی کمتری را برای اینکار صرف کند و دیرتر خسته شود. به این مسیر شیب دار، «چهارگاو» اطلاق می شده است.
ساختمان گرمابه های کهن را در گودی زمین می ساختند تا پایدار تر بوده و گرمای آنها هم هدر نرود، به کار نبردن آب غصبی در گرمابه بسیار مهم بوده است زیرا مردم محل برای غسل کردن و حتی وضو گرفتن از همین آب استفاده می کردند. بنابراین نسبت به آن حساس بوده اند. برای همین در بیشتر گرمابه ها با آن که آب جاری یا کاریزی در کنار آن می گذشته، در بام گرمابه یک خزانه آب جدا نیز بوده است که بر خزانه گرمخانه سوار بوده است. آب این خزانه را از یک چاه زه به دست می آورده اند. چاهی که آب آن از زمین می جوشید و برای بدست آوردن آن، زمین را می کندند تا به یک سفره زیر زمینی برسند که سطح آن بالاتر از کف زمین باشد و آب بالا بزند. برای نمونه گرمابه درون ارگ کریم خان شیراز با اینکه کاریز داشته، ولی برای گرمابه چاهی ویژه دارد.
پساب
پساب (فاضلاب) گرمابه به چاه یا به یک گودال نیمه باز می ریخته که بهداشتی نبوده است. در برخی گرمابه ها در بینه آن، آبی پاک برای وضو گرفتن آماده می کردند که مردم از آب آن جا برمی داشتند و وضو می گرفتند. نمونه آن در گرمابه وکیل شیراز بوده که آب آن با یک چاه و یک شترگلو از درون مسجد وکیل هم سر در می آورده است. اکنون راه این چاه بسته شده و در گذشته در گرمابه چیزی همچون دوش بوده است ولی نمی توان گفت چگونه کار می کرده است.
روشنایی
روش نور گیری و هوا رسانی گرمابه ها نیز شایان بررسی است معمولا پوشش گرمابه ها، گنبد کلمبو بوده که می توان در نوک آن سوراخی برای نورگیری گذاشت. در نوک آن شیشه هایی کار می گذاشتند که به آن جام خانه می گفتند. شیشه های جام را می شد برداشت و دوباره جا گذاشتو در زمستان این شیشه ها بجز یکی دو تای آنها، بسته بوده و در تابستان برخی از آنها را بر می داشتند تا هوا رسانی شود. در بهار و پاییز نیز بسته به دمای هوا برخی شیشه ها را بر می داشتند. برخی گرمابه ها برای روشنایی در شب چراغدان داشتند چراغ ها با روغنی می سوخته که دود آن آزار دهنده نبوده است. با این همه تاقچه ها و چراغ دانها، دارای سوراخی بودند که دود از آن به بیرون می رفته است.
اقلیم
به لحاظ اینکه حمام محیطی نسبتا بسته می باشد و ارتباط کمی با شرایط اقلیمی مجاور خود دارد، لذا ساختار کلی حمام ها در مناطق گوناگون اقلیمی ایران کم و بیش مشابه است و عوامل اقلیمی مختلف مانند آفتاب، باد و موقعیت جغرافیایی تأثیر چندانی در نحوه استقرار، شکل کالبدی و تقسیم بندی فضاهای داخل حمام نداشته است.
در مناطق گرم و خشک و خصوصا مناطق سرد، جهت حفظ حرارت داخل حمام، کالبد ساختمان تا حد ممکن در داخل زمین قرار می گرفته. در کرانه جنوبی سواحل دریای خزر به دلیل معتدل بودن اقلیم و همچنین بالا بودن سطح آب های زیرزمینی، حمام در عمق کمتری از زمین قرار می گرفته است. این موضوع در مورد سواحل جنوبی کشور نیز صادق است زیرا در این سواحل حرارت و رطوبت هوا بسیار زیاد و سطح آب های زیرزمینی نیز در اکثر مناطق آن بالا می باشد.
مصالح مورد استفاده در حمام ها همواره مصالح بادوام و بام اکثر حمام های بزرگ و مهم در ایران به صورت طاق یا گنبد بوده است. اما در روستاهای کوهستانی و یا روستاهایی که امکان دسترسی به چوب آسان بوده، حمام ها غالبا با تیر چوبی و کاهگل پوشیده شده زیرا آسان تر و اقتصادی تر بوده است. در سواحل جنوبی دریای خزر به جهت بارندگی بسیار زیاد، بام ها یا به صورت شیب دار و یا به صورت طاق و گنبد اجرا می شده است.
اگرچه فضای داخلی حمام مستقل از عوامل اقلیمی خارجی[2] بوده، ولی در اقلیم خرد[3] داخل حمام، با توجه به عملکردهای متفاوت در فضاهای گوناگون آن، تنظیم میزان درجه حرارت، رطوبت، نور و تهویه در هر یک از فضاها حائز اهمیت بسیار بوده است. لذا طراحی و اجرای ساختمان حمام احتیاج به تدابیر خاص زیست محیطی داشته تا در تمامی فصول سال و ساعات مختلف شبانه روز، شرایط زیستی در بخش های مختلف آن نسبتا ثابت و مناسب برای استحمام باشد.
حرارت
تأمین حرارت داخل ساختمان حمام به طور مستقیم امکان نداشته زیرا در گذشته که حرارت مصنوعی عمدتا از طریق احتراق مواد آلی حاصل می شده، دود و گازکربنیک حاصل از آن تنفس و فعالیت انسان در فضای بسته حمام را غیر ممکن می کرده است. لذا حرارت مورد نیاز در خارج از فضای زیستی حمام و از طریق سوزاندن مواد آلی در تون (آتشدان) که در زیر دیگ خزینه حمام قرار داشته و آب خزینه را گرم می کرده و همچنین انتقال دود و حرارت آتش از زیر کف حمام و از طریق گربه رو صورت می گرفته است. روی گربه روها را با سنگ های ورقه مرمر و یا سنگ های مشابه می پوشاندند. این نوع سنگ ها نه تنها امکان تبادل حرارت بین گربه رو و فضای داخل حمام را میسر می کرده بلکه از نظر دوام، نظافت و شستشوی سطح آن، بهتر از مصالح دیگر بوده است.
از جمله تمهیدات اتخاذ شده جهت کاهش تبادل حرارتی بین داخل و خارج فضای حمام در داخل زمین بوده، به نحوی که غالبا کف حمام چند متر پایین تر از سطح گذر عمومی قرار داشته و بدین ترتیب خاک اطراف دیوارها همانند یک عایق حرارتی عمل کرده و میزان تبادل حرارت بین داخل و خارج ساختمان را کم می کرده. همچنین بدنه ضخیم حمام به علاوه خاک مجاور آن همانند یک خازن حرارتی عمل کرده و در تعدیل نوسان درجه حرارت در داخل ساختمان موثر بوده است. از دیگر مزایای قرار دادن بنا در داخل زمین، مقاومت بهتر ساختمان در مقابل نیروی زلزله بوده است.
مزیت سوم و بسیار مهم آنکه امکان سوار شدن آب جاری در جویها که از رودخانه و یا قنات سرچشمه می گرفته، بر حمام هایی که از این آب استفاده می کردند، میسر گشته است. البته در مناطقی که سطح آب های زیر زمینی بالا می باشد، مانند سواحل جنوبی دریای خزر، و سواحل خلیج فارس و دریای عمان، بالاجبار بدنه حمام را بر روی سطح زمین بنا می کردند.
مصالح
از آنجا که حمام ها خصوصا حمام های عمومی، مانند سایر ابنیه، جنبه استفاده عام داشته و برای نسل های متمادی احداث می شده، لذا مصالح بکار رفته در آن، در کلیه اقلیم های ایران، از نوع بادوام و مرغوب بوده است. بدین جهت دیوارها و طاق های قوسی حمام عمدتا ا آجر اجرا می شده. در مناطق کوهستانی و کوهپایه ها از سنگ برای بدنه حمام و همانگونه که قبلا عنوان شد در روستاهای کوهستانی از تیر چوبی و کاهگل برای پوشش بام استفاده می کردند.
در حمام های مجلل، دیوارها را تا ارتفاع حدود 80/1 متر با کاشی پوشش می دادند و مابقی را با آهک اندود می کردند. در سایر حمام ها دیوارها را نیز مانند طاق ها آهک اندود می کردند و گاهی جهت زیبایی، روی آن را آهکبری می کردند. در حمام روی کاشی ها را بر (خلاف مسجد و مدرسه که جنبه مذهبی داشته) تصاویر انسان و حیوان می کشیدند. البته از طرح های اسلیمی و گره چنینی نیز استفاده می کردند.
به دلیل بارندگی زیاد بام حمام در سواحل جنوبی دریای خزر را غالبا با سفال پوشش می دادند و یا روی طاق آجری حمام را مستقیما اندود آهک می کشیدند. در سایر اقلیم های ایران، بام حمام را نیز مانند سایر ساختمان ها با کاهگل اندود می کردند و در حمام های مهمتر، روی طاق را آجر فرش می کردند.
پی نوشت ها :
[1] patio
[2] macro climate
[3] micro climate
آخرین نظرات